
سجاد رستميپور
انتخابات نهم ریاست جمهوری قبل از آنکه به حیث شکلگیری دولت نهم که جهت و اهتمام حرکت آن ناظر به دولت اسلامی بود مهم و ارزشمند باشد، به جهت انسجام و یکدستی نیروهای وفادار به تمامیت ارزشهای الهی انقلاب اسلامی که عموما قشر جوان حزب اللهی راشامل میشد و تبع آن، بازتولید گفتمان انقلاب اسلامی در سطح عامه مردم مهم است.
این جریان سیاسی فرهنگی البته قائم به شخص نبود. اگرچه احمدینژاد برای جلب نظر افکار عمومی و عرضه مؤثر مباحث در جایگاه رسانه این جریان واقع شد. روندی که ظاهرا در انتخابات متوقف ماند.
متفاوت از سیر رویدادها در انتخابات نهم ریاست جمهوری که در آن یک شخص عامل نمایانی این جریان شد، واقعیت مبارکی که در آستانه انتخابات نهم مجلس رخ نموده، بازتولید آن نه حول اشخاص که با محوریت حقیقت گفتمان انقلاب اسلامی تحت عنوان جبهه پایداری است.
این جریان ذاتا نمیتواند منحصرا انتخاباتی باشد، لذا ایدههای وسیعی در مورد آن می توان عرضه کرد اما صرفنظر از اینکه عاقبت، لیست انتخاباتی واحدی از اصولگرایان صادر خواهد شد یا نه که در قیاس با این سؤال از اهمیت چندانی برخوردار نیست، آنچه لازم است به اقتضای شرایط انتخاباتی طرح کرد، پرسش از مأموریت ویژه این جریان در این دوره انتخابات است.
مأموریت جبهه پایداری در این لحظه عبارت است از تحول در ذائقه انتخاباتی ملت. تعبیر ذائقه را بهکار بردم، چون اصطلاحات دیگری مانند گرایش، سلیقه و... تکافوی حمل معنای واقعیت ماجرا را ندارد. در ذهن مردم، این ذائقه چنان قدرتمند است که با تلقی و ایده های مغایر آن به هر شکل و صورتی برخورد سلبی می شود.
اين ذائقه عبارت است از تمایل به کاندیدایی که بهتر بتواند تضمین کند که کارکرد وکالت مردم در تأمین مطالبات شخصی، قومی، محلی و شهرستانی به حق یا خدانخواسته نابهحقی را ایفا ميكند که نظام اداره بهصورت عادی و خود بهخودی قادر به تامین آنها نیست. مطالباتی مثل اختصاص بیشترین حد ممکن از سهم بودجه یا بیشترین طرح های عمرانی به حوزه انتخابیه و شغل، تأمین درمان، مشکلات اداری و سازمانی و انواع و اقسام مراجعاتی که به نماینده میشود.
کمترین آسیب عمل نمایندگان به چنین وعدههای آشکار و نهان انتخاباتی، از بین رفتن استقلال نماینده است. تصویر زشتی که از استقبال نمایندگان از بعضی کانون های ثروت و قدرت در مجلس نقل می شود، نمونه این معناست. توصیفی که یک نماینده از وضعیت مجلس كرد از صرف حداقل 70 درصد وقت غالب نمایندگان به مسائل ریز و جزیی مراجعین حکایت میکند.
دیگر آفت های این مشکل لازم به یادآوری برای نخبگان نیست اما مشکل آنجاست که همین نخبگان وقتی برای فعالیت انتخاباتی وارد میدان میشوند، به دلیل عملگرایی و مصلحت اندیشی، خود به ورطه همین خطا می افتند.
در مهندسی پایه نظام اداره ما یعنی قانون اساسی که پایبندی به آن خود یکی از اصول است، کارکرد نماینده تأمین حداکثر قوام و استحکام قوانین با هدف کارآمد کردن نظام اداره با نگاهی ملی است که حدقل لازمه آن، پرهیز از بخشی نگری است؛ مطلوبی که امام خامنهای در همه ادوار انتخابات و مجالس تکرار و تاکید میفرمایند.
با این نگاه، اگر این پایبندی به قانون اساسی در نمایندگان نباشد، تفاوت زیادی بین مجلس اصولگرا با مجلس دوم خردادی نیست، لذا رسالت جبهه پایداری انقلاب اسلامی این است که ایثارگرانه هزینه پافشاری بر این اصل مترقی را نیز بپردازد و در حالی که دیگران دغدغه کسب بیشترین کرسی های مجلس را دارند، این جریان به تصحیح این انحراف بزرگ نیز اهتمام ورزد.
روشن است که این ذائقه متلون که محصول تأثیر و تأثرهای متواتر بین تبلیغات کاندیداها و ریزخواستههای انتخاب کنندگان بوده است، در یک دوره یا دو دوره انتخابات قابل تحول نیست. انقلاب اسلامی برای نشاط و تأثیرگذاری خود ناگریز از یک مجلس انقلابی است و تحصیل آن به صبر انقلابی حزب مستضعفین مضطر است.
نظرات شما عزیزان:
برچسب ها : دلیل حضور جبهه پایداری, دلیل حضور انتخابات مجلس, سجاد رستميپور, ,