تحليلي درباره انتخابات 92

سرانجام پس از گذشت ماه‌ها از اعلام ضرورت خلق حماسه در سال 92، زمان وقوع اين حماسه بزرگ فرارسيد. ملت ايران با خلق اين حماسه بزرگ باز هم به دنيا نشان دادند که با تمام قدرت از دستاوردهاي انقلاب دفاع خواهند کرد. حضور پرشور و حماسي آن‌ها در پاي صندوق‌هاي راي پس از تحمل شرايط سخت تحريم‌ها نشان داد که ملت ايران در راهي که انتخاب کرده، استوار ايستاده است و در حمايت از نظام و انقلابش لحظه‌اي ترديد نخواهد کرد. اين حضور معنا دار نشان مي‌دهد که هر گاه اين ملت احساس کند دشمنانش به دنبال ضربه زدن به اين ميراث بزرگ امام راحل و شهداي والا مقام بر‌آيند، با تمام قوا در صحنه حاضر خواهد شد. و البته در ادامه راه نيز چنان چه کساني بخواهند راه ديگري غير از راهي که امام(ره) و مقام معظم رهبري ترسيم کرده اند بپيمايند، با تمام قدرت وارد صحنه خواهند شد؛ همان گونه که در گذشته هم اين حميت و غيرت را از خود نشان داده اند. در باره اين انتخابات و تحليل آراء توجه به چند نکته خالي از فايده نيست.
1. عوامل رأي نياوردن نامزدهاي اصول‌گرايان
بررسي اين عوامل به معناي آن نيست که هريک از آن‌ها به تنهايي در‌نتيجه موثر بوده بلکه به اين معناست که هريک از آن‌ها به عنوان جزء العله تاثير بخش بوده است.
1-1. غفلت سياسي و حضور در قدرت
همواره کساني که در قدرت حضور پيدا مي‌کنند دچار نوعي غفلت سياسي مي‌شوند و اين منشا ناديده گرفتن بسياري از حقايق مي‌شود. اين افراد تصور مي‌کنند که همواره در قدرت مي‌مانند؛ از اين رو به جاي انجام وظيفه به خود مشغول شده يا به منازعات داخلي مي‌پردازند. در 8 سال حاکميت دولت اصلاحات، آن‌ها به جاي خدمت به مردم، از گفتمان انقلاب فاصله گرفتند و در منازعات سياسي گرفتار شدند و در نتيجه قدرت را به رقيب واگذار کردند. در 8 سال دولت اصولگرا نيز چيزي شبيه به همان اتفاق افتاد؛ دوستان اصولگرا به جاي کمک به دولت به جان آن افتادند. دولت نيز در يکي دو سال اخير به جاي توجه به گفتمان انقلاب اسلامي و مشي اصولگرايي، از آرمان‌هايش فاصله گرفت و به جاي تعهد به برنامه‌ها و قول‌هاي داده شده، به گفتمان اصلاحات روي آورد.
1-2. تفرق اصول گرايان و وحدت رقيب
رقيبان از پيش با برنامه و نقشه حساب شده حاضر شدند به طوري که در مناظرات نيز معلوم بود که ميان آن‌ها تقسيم کار صورت گرفته است ولي اصول گرايان از همان ابتدا هر گروه و جرياني براي خود به طور جداگانه و جزيره‌اي عمل مي‌کرد؛ مهم ترين ائتلافي نيز که شکل گرفته بود به عهد خود وفادار نماند و تا آخرين لحظه دو تن از آن‌ها با يکديگر به رقابت پرداختند. و متاسفانه مجموعه‌هايي که مي‌توانستند به اين ائتلاف کمک کنند به جاي تلاش براي ائتلاف به حمايت از يکي از آن‌ها برمي‌خاستند به عنوان نمونه مي‌توان به حمايت قابل تامل تني چند از اعضاي جامعه مدرسين از آقاي دکتر ولايتي اشاره کرد. اين در حالي بود که جبهه پايداري همه را به ائتلاف با محور نامزد اصلح دعوت مي‌کرد. برخي ديگر هم که طرفدار محکم آقاي قاليباف بودند، همه را به ائتلاف با محوريت ايشان دعوت مي‌کردند!
1-3. تخريب اصول گرايان توسط يکديگر
در مناظرات سه گانه، نامزدهاي اصولگرا که تصور مي‌کردند رقابت اصلي ميان خودشان است مي‌کوشيدند رقيب خودي را مورد سؤال قرار دهند! حملات پي در پي در مناظره سوم به آقاي دکتر جليلي مبني بر اين که در مذاکرات درست عمل نکرده از سوي کسي مطرح مي‌شد که در رده بالاي جبهه اصولگرايي تعريف مي‌شد! اين گونه اقدامات موجب شد تا رقيب اصولگرايان از آن بهره برده اين گونه وانمود کند که اصولگراها خودشان همديگر را نقد مي‌کنند؛ پس راه حلي براي اداره کشور ندارند!
1-4. بمباران دولت در مناظره‌ها توسط اصولگرايان
متاسفانه به رغم آن که مقام معظم رهبري در آغاز سال هشدار داده بودند که بايد قوت‌هاي دولت را حفظ و ضعف‌ها را برطرف کرد و بايد کار ي‌ کنيم که همواره بهترين‌هاي ما به اين مسووليت مهم دست يابند، در نطق ها، مناظرات و فيلم‌هاي انتخاباتي به گونه‌اي عمل شد که هيچ نقطه مثبتي براي دولت اصولگرا باقي نماند، و عجيب اين که حتي مثبت ترين اقدامات دولت در موضوع مسکن مهر که کشور را از بحران نجات داد، مورد حمله قرار گرفت. فيلم‌هاي انتخاباتي اين گونه نامزدها به ويژه فيلم‌هاي آقاي رضايي به گونه‌اي ساخته شده بود که سياه نمايي در آن‌ها در نقطه اوج بود و هر کس آن را مشاهده مي‌کرد، روح نااميدي و سرخوردگي در او به وجود مي‌آمد. طبيعي بود که مردم نااميد، ديگر به اين نامزدها دل نمي‌بندند و به دنبال کسي خواهند رفت که شعار تغيير بدهد. به عبارت ديگر دوستان اصول گرا زمين دولت را شخم مي‌زدند و آقاي روحاني و عارف نيز دانه مي‌ريختند و در نتيجه آن چه برداشت شد همان محصولي بود که در ايام تبليغات کاشته شده بود.
1-5. ناديده انگاشتن قدرت رسانه‌اي برون مرزي و رسانه‌هاي رقبا
ساخت فيلم هاي قوي و هنري آقاي روحاني نيز مي تواند نقش اساسي ايفاکرده باشد‌؛ در اين فيلم‌ها، هر کلمه و تصويري حساب شده بود. استفاده از فيلم سخنان رهبري در تمجيد از آقاي روحاني در دو بخش مياني و پاياني فيلم اول و انتخاب جملاتي از قبيل اگر سانترفيوژ مي‌چرخد بايد زندگي مردم نيز بچرخد، توانست در جذب آراي مردم موثر باشد. ده‌ها روزنامه جريان اصلاحات هم در جذب نخبگان به نامزد مورد نظرشان نقش بسزايي ايفا کردند و علاوه بر آن نقش شبکه‌هاي ماهواره‌اي را به‌ويژه در دو روزي که تبليغ در صدا و سيماي ما ممنوع بود نبايد ناديده گرفت.
2. مشکلات اقتصادي
مشکلات اقتصادي به‌ويژه در يک سال اخير که بعضاً بر اثر تحريم‌ها به وجود آمده، تا حدود زيادي زندگي را بر مردم سخت کرده است. البته مردم مومن ما حاضرند با تحمل شرايط سخت‌تر نيز به مشکلات تن دهند و با مقاومت و پايداري در برابر دشمنان از آرمان هاي انقلاب دفاع کنند و به قله‌هاي پيشرفت دست يابند ولي يکي از شعارهاي آقاي روحاني اين بود که او مي‌تواند کاري کند که هم سانتريفيوژها بچرخند و هم زندگي مردم. او در برنامه خود قول داد هم فناوري هسته‌اي را تکميل کند و هم پرونده ايران را از شوراي امنيت خارج سازد و تحريم‌ها را لغو نمايد. اين شعار تا حدود زيادي مورد توجه عموم مردم قرار گرفت و به کسي راي دادند که فکر مي‌کردند با نشان دادن کليد مي‌تواند همه مشکلات فقر و بيکاري و تورم و گراني را با حفظ عزت ملي آن‌ها حل کند. اکنون ملت ايران در انتظار کابينه دولت تدبير و اميد نشسته است و اميد آن دارد که با تدبير و اعتدال مشکلات را از دوش مردم بردارد.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





برچسب ها : تحليل انتخابات 92, ,