با ورود بانک مرکزی به سیاستگذاری عقود مشارکتی؛
دست بانک‏ها در‏ارائه تسهیلات‏گران‏قیمت و بی‏ضابطه بسته‏شد
 

 

گروه اقتصادی- آن روزها هم که هنوز بسته سیاستی- نظارتی بانک مرکزی برای سال 90 رونمایی نشده بود، فریاد و قیل و قال برخی بانک‏ها قابل پیش‏‏بینی بود. سخن از تغییر و تحولاتی جدید در عقود بانکی و ساز و کارهای کنونی بانکداری بود که با طرح تحول در نظام بانکداری پیوند می‏خورد و بیش از همه ضابطه‏مند شدن عقود مشارکتی را مد نظر داشت.

طی سال‏های گذشته به واسطه کنترل نرخ سود، اشتیاق بانک‏ها به عقود مشارکتی و کنار گذاشتن عقود مبادله‏ای تشدید شد؛ چه آنکه برای دریافت سود از عقود مشارکتی خط قرمزی وجود نداشت و بانک‏ها می‏توانستند هر آن طور که می‏پسندیدند، سود تسهیلات پرداختی خود را مطالبه کنند. سودای سود بیشتر اگر چه عمر عقود مبادله‏ای را پایان نبخشید، اما خصوصا در بانک‏های خصوصی رونق عقود مشارکتی را افزون کرد.

در عقود مشارکتی يكي از طرفين(مالك) عهده‌دار تامين سرمايه نقدي مي‌شود و طرف ديگر(عامل یا مضارب) با آن تجارت می‏کند. در نهایت نیز دو طرف در سود حاصله شريك خواهند بود. واگذار شدن اختیار تعیین سود به طرفین در این عقود، بانک‏ها را به مطالبه سودهای بیشتر و بیشتر سوق داد تا مضاربه به منشأ درآمد دلچسب بانک‏ها تبدیل شود.

برابر گزارش‏های رسمی حجم تسهیلات بانک‏های خصوصی که بر مبنای عقود مبادله‏ای پرداخت شده است از حدود 74.54 درصد در پایان سال 84 به 24.83درصد در پایان دی ماه 86 کاهش پیدا کرد. این کاهش به واسطه کاهش نرخ سود بانکی بیش از پیش تشدید شد به گونه‏ای که بانک‏های خصوصی بیش از 80 درصد تسهیلات خود را چارچوب عقود مشارکتی ارائه کردند و بانک‏های دولتی هم حجم 35 درصدی از تسهیلات را بر مبنای این عقود در نظر گرفتند.

حرکت به سمت عقود مشارکتی؛ خوب یا بد؟

برخی صاحب‏نظران البته معتقدند عقود مشارکتی می‏تواند مجرای خوبی برای ارائه تسهیلات مطابق با اصول بانکداری اسلامی باشد؛ به شرط آنکه حد و مرزی هم برای بانک‏ها در تعریف نرخ سود تسهیلات در نظر گرفته شده باشد.

دکتر زاهدی‏وفا در این خصوص می‏گوید:«باید نرخ سود بازار پولی ما متناسب با نرخ سود بازار واقعی باشد و نهایتا باید به سمت عقود مشارکتی پیش رفت تا تجهیز منابع برای سرمایه‏گذاری بیشتر از بازار سرمایه صورت بگیرد.» او همچنین ادامه می‏دهد:«ما باید حجم عقود مبادلاتی را در اقتصاد کم و حجم عقود مشارکتی را زیاد کنیم.» در واقع بیش از آنکه حجم عقود مشارکتی اسباب نگرانی شود، این بی‏ضابطه بودن آنها بود که تسهیلات را خواه‏نا‏خواه به سوی سوداگری سوق می‏داد.

غنیمی‌فرد، رئیس شورای مرکزی خانه‌های صنعت و معدن در این خصوص می‏گوید:«بانک‌ها به‌دلیل این‌که میزان سود خود را در قالب عقود مبادله‌ای پایین می‌بینند، این امر باعث شده که این بخش به سمت عقود مشارکتی چرخش کند.»

او با بیان این‌که بانک‌ها در قالب عقود مشارکتی نیز براساس قوانین عمل نمی‌کنند، می‏افزاید:«ماهیت این نوع عقود این است که بانک باید در سود و زیان با مشتری شریک شود اما در حال حاضر بانک‌ها به این شکل عمل نمی‌کنند و فقط در سود طرح‌ها مشارکت دارند.» غنیمی‌فرد تاکید می‏کند:«بانک‌ها در دریافت سود این نوع عقد دستشان نیز باز است و می‌توانند در این راستا سود بیشتری را عاید خود کنند.»

چه باید کرد؟

از نگاه دولتمردان برای رونق اقتصادی و حرکت هر چه بیشتر به سمت الگوی بانکداری اسلامی نرخ سود بانکی می‏بایست کاهش پیدا می‏کرد، بی آنکه نقدینگی از بانک خارج شود و به سوی دلال‏بازی سوق پیدا کند. آنان همچنین معتقد بودند که باید چاره‏ای برای سوق یافتن بانک‏ها از عقود مبادله‏ای به سمت عقود مشارکتی بی‏ضابطه اندیشید. با این مختصات بود که سیاست‏گذاری‏های جدید بانک مرکزی موضوعیت پیدا کرد.

‌پیش از این بهمنی از برنامه بانك مركزي براي افزايش سهم تسهيلات مبادله‌اي در بانك‌ها خبر داده و گفته بود:«قطعا در سال‌هاي آينده در زمينه عقود مشاركتي برنامه‌هاي بانك مركزي افزايش خواهد يافت به نحوي كه ديگر هيچ بانكي نتواند به راحتي هر ميزان كه مي‌خواهد سود دريافت كند.»

‌رئيس كل بانك مركزي افزوده بود:«فرار بانك‌ها به سمت عقود مشاركتي براي كسب نرخ سود بالاتر به هيچ وجه درست نيست.»

کاهش نرخ سود تورم‏زا نیست؟

مهمترین مسئله در بسته سیاستی- نظارتی بانک مرکزی برای سال 90 کاهش نرخ سود بانکی همراه با تعیین کف و سقف برای تسهیلات مشارکتی است. از نگاه صاحب‏نظران این نوع سیاست‏گذاریِ همزمان، موجب افزایش نقدینگی و تورم نخواهد شد.

غنیمی‌فرد با اشاره به برخی اظهارنظرها مبنی بر اینکه در صورت کاهش نرخ سود بانک‌ها، سرمایه‌ها از بانک‌ها خارج خواهد شد، می‏گوید:«بنده مخالف این اظهارنظرها هستم، چون اگر نرخ سود بانک‌ها کاهش یابد فعالان بخش تولید و صنعت می‌توانند با دریافت تسهیلات ارزان باعث تقویت این بخش‌ها شوند و به تبع آن کالای ارزان‌قیمت وارد بازار کنند که در نهایت این امر به نفع جامعه خواهد بود.» به گفته او کاهش سود بانکی باعث فرار سرمایه از بانک‌ها نخواهد شد، چراکه این پول‌ها با به‌گردش درآمدن در جامعه دوباره به شبکه بانکی باز می‌گردد و به عبارت دیگر، بانک ایستگاه پول است.

نسبت تعیین حدود سود با بانکداری اسلامی

مسئله‏ای دیگری که شاید به ذهن برسد تقابل تعیین سقف برای عقود با اصول بانکداری اسلامی است. دکتر قضاوی در این خصوص معتقد است نرخ بازدهی در اقتصاد ایران بیش از 17درصد نیست و نرخ سود باید با چند درصد بیشتر در همین محدوده تعیین شود.

در واقع قانونگذار معتقد است متناسب با عرف معاملات و فعالیت‏های اقتصادی میزان بازدهی سرمایه‏گذاری‏ها محدود است و تعیین نرخ‏های بی‏ضابطه مضارب یا عامل را از فعالیت صحیح اقتصادی به سمت و سویی دیگر سوق خواهد داد. با این تفسیر تعیین محدوده منطقی برای نرخ سود تسهیلات مطابق اصول بانکداری اسلامی خواهد بود.

ضابطه‏های جدید برای مضاربه

بانک مرکزی برای اعمال اصلاحات البته به همین میزان نیز بسنده نکرد و ضابطه‏مند کردن عقود را بیش از پیش مورد توجه قرار داد. در حالی که تا پیش از این هیچ برآوردی از فعالیت اقتصادی و میزان سوددهی عاملان اقتصادی وجود نداشت و نیز تعهدی مبنی بر سرمایه‏گذاری تسهیلات دریافت شده در زمینه مورد تعهد نیز در میان نبود، بانک مرکزی طی بخشنامه‏ای به بانک‏های دولتی و خصوصی اصلاحاتی را مورد توجه قرار داد.

در این بخشنامه نواقص گذشته در ارائه تسهیلات این‏گونه فهرست شده بود:«عدم اخذ پيش فاكتور، مشخص نبودن موضوع مضاربه، مشخص نبودن اجزاء هزينه‌هاي انجام شده كه بايد مبناي تعيين سرمايه باشد، واريز مستقيم سرمايه مضاربه به حساب جاري عامل و عدم نظارت بر مصرف تسهيلات اعطايي، عدم رعايت ضوابط اجرايي ماده 186 قانون ماليات‌هاي مستقيم و عدم ظرفيت سنجي و بررسي ميزان خريد و فروش.»

بر اساس ای برآورد از مشکلات و نواقص موجود بانک مرکزی از کلیه بانک‏ها خواست تا ضمن اعمال نظارت‏های بیشتر نسبت به گذشته در نظر بگیرند که:«پرداخت قيمت خريد كالا در مقابل پيش فاكتور معتبر يا حواله يا نامه سهميه كالا يا قرارداد خريد معتبر يا هر نوع اسناد مثبته ديگر و از طريق صدور چك بانكي در وجه فروشنده كالا از محل سرمايه صورت خواهد گرفت. در اين حالت عامل موظف است حداكثر ظرف مدت 15 روز از تاريخ استفاده از سرمايه، فاكتور اصلي معامله يا قبض انبار يا بارنامه حمل يا هر نوع سند ديگري را كه حاكي از تحويل كالا باشد به بانك ارايه نمايد.»

بخشنامه بانک مرکزی می‏افزود:«با عنايت به اينكه عامل نمي‌تواند با سرمايه بانك عمل غيرتجاري انجام دهد، لذا لازم است نوع عمل تجاري و كالاي مورد معامله در عقد مضاربه و در قرارداد منعقده في‌مابين بانك و مشتري موضوع مشخص گردد.»

در بند دیگری از بخشنامه آمده بود:«نظارت لازم بر اجراي هزينه‌هاي قابل قبول، برگه‌هاي ورود و خروج كالا به انبار، كارت معين كالا و ... ساير اسناد و مدارك توسط كميته‌هاي اعتباري بانك تاكيد گردد.» بر مبنای این بخشنامه همچنین عامل موظف است پس از خريد كالاي موضوع معامله مضاربه، بانك را از محل نگهداري آن مطلع نمايد.

ساير نكاتي كه لازم بود توسط كميته‌هاي اعتباري بانك‌ها مورد توجه قرار گيرد، در بخشنامه چنین برشمرده شده بود:«مرتبط بودن فعاليت عامل با مجوزات كسبي، قيمت خريد و فروش، متعارف بودن قيمت كالاي مورد معامله، اصالت معامله، صلاحيت كاري و توانايي عامل در انجام معامله، مجوزهاي مورد نياز و اطمينان از برگشت سرمايه و سود مورد انتظار.»

انتقاد بانکداران بخش خصوصی

بعد از اعلام کلیات بسته سیاستی- نظارتی جدید خیلی زود مخالفت‏ها آغاز شد. برخی انتقادات البته به نظر می‏رسید منطقی و درخور بررسی باشد و برخی دیگر البته شاید بیشتر به واسطه همان بسته شدن مجرای سودهای بی‏قاعده بود که مطرح می‏شد.

در این میان بانکداران بخش خصوصی طی نامه‏ای به محمود بهمنی نقطه‏نظرات انتقادی خود را برشمردند. در بخشی از این نامه آمده بود: «با پيش‌بيني افزايش شديد تقاضاي تسهيلات جديد و كاهش توان بانك‌هاي خصوصي براي جذب سپرده و فرار سپرده‌ها از بانك‌هاي خصوصي به سوي بازار غيرمتشكل پولي، ايجاد بحران در نظام بانكي كشور قابل پيش‌بيني است، به ويژه اينكه مشتريان بانك‌ها با اجراي اين نرخ‌ها ترغيب خواهند شد كه با به‌كارگيري انواع روش‌ها و با دريافت انواع تسهيلات با نرخ‌هاي پايين، ديون سابق خود را به بانك‌ها با نرخ‌هاي بالاتر تسويه نمايند كه موجب افزايش بيش از پيش زيان بانك‌ها و تشديد بحران خواهد شد. اين در حالي است كه در سال گذشته بانك مركزي بانك‌هاي خصوصي را ملزم به افزايش سرمايه نمود كه انتظار مي‌رفت ساز و كار بازگشت اين سرمايه‌گذاري فراهم شود، لكن پيش‌بيني مي‌گردد با سياست‌هاي ابلاغ شده سرمايه‌گذاران بانك‌ها با زيان قابل توجهي روبه‏رو شوند كه اين نيز سرمايه‌گذاري‌هاي آتي را با مخاطره روبه‏رو مي‌كند.»

بانکداران خصوصی همچنین مسائلی را در خصوص میزان اختیارات بانک مرکزی بر اساس قانون بانکداری بدون ربا مطرح کردند و ورود بانک مرکزی در این سطح از مداخله را مورد مناقشه قرار دادند. آنها در عین حال تعیین حدودی بالاتر از میزان کنونی یعنی بین 18 تا 21 درصد به جای محدوده 14 تا 17 درصد را منطقی‏تر دانستند.

با این همه اما به نظر می‏رسد تحولات بانکداری در سال جاری با در نظر گرفتن نقطه نظرات بخش‏های مختلف افق‏های روشنی را فرا روی خود داشته باشد و ضابطه‏مند شدن عقود مشارکتی راه را به سوی اقتصادی پویاتر بگشاید. عزم راسخ بانک مرکزی برای کنترل عقود بانکی در واقع رکنی از طرح تحول در نظام بانکداری خواهد بود.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





برچسب ها : با ورود بانک مرکزی به سیاستگذاری عقود مشارکتی؛دست بانک‏ها در‏ارائه تسهیلات‏گران‏قیمت و بی‏ضابطه بسته‏شد, ,