منطقه در انتظار يك سقوط ديگر

يوسف سيفي

از ابتداي سال جاري ميلادي كه جهان صداي فرياد استبداد ستيزي را از شمال آفريقا شنيد تا به امروز بيش از پنج ماه مي گذرد. صداي فريادي كه به نظر مي رسد قرار نيست تنها به سقوط دو ديكتاتور به عنوان دستاوردهاي خود، اكتفا كند. به همين خاطر و به تبع شكل اتفاقاتي كه تا كنون رخ داده است، به وضعيت موجود چنان نگريسته مي شود كه گويي هر لحظه بايد منتظر اتفاقي جديد بود.

غافلگيري كشورهاي غربي، به‌ويژه امريكا از سرعت سير وقايع موضوع پنهاني نيست. موضع‌گيري‌هاي ضد و نقيض و بعضا سراسيمه مقامات امريكا و اتحاديه اروپا، در نگاهي اجمالي به خوبي مي تواند مبين غير منتظره بودن تحولات منطقه براي آن‌ها باشد. آنها اگرچه حداقل براي مصر مي توانستند ناكارايي سيستم موجود را در بلند مدت تشخيص دهند، اما هيچ‌گاه سرنوشتي اينچنين را براي متحد وفادار خود، تصور نمي كردند.

گذشت زمان و ماهيت مشترك خيزش‌هاي تحول‌خواه در كشورهاي منطقه، اسباب آن را فراهم كرد تا تلاش براي تسلط بر اوضاع از سوي غرب تا حد قابل توجهي در تعيين استراتژي كارا به حد مطلوب خود نزديك شود. امروز امريكا و متحدانش توانسته اند با همه دشواري، برگه هايي در بازي ناخواسته خاورميانه و شمال آفريقا تهيه كنند تا شايد روند به وجود آمده تا حدي قابل كنترل شود.

آنها تاكنون موفق شده اند تا از صداي غرش هواپيماهاي خود در ليبي استفاده كنند و خليج فارس را با مشت آهنين آل سعود، در خفقان دهشتناك بحرين، نگه دارند. جنگ داخلي ليبي كه به اذعان خود انقلابيون تبديل به مناقشه اي فرسايشي شده است و مترسك ناتو كه ظاهرا تنها براي تداوم وضعيت فعلي تلاش مي كند، كشاندن نا آرامي ها به سوريه به عنوان مهمترين كشور هم مرز با اسرائيل، پس از سقوط مصر، و طرح هاي شوراي همكاري خليج فارس براي يمن، با رئيس جمهوري كه اداي قذافي را در مي آورد، نمونه هاي مهمي از امتيازاتي است كه غرب براي خود تدارك ديده است.

آنها آنچه را كه در تونس رخ داد و حكومتي كه پس از 30 سال به يك‌باره فرو ريخت، پيش‌بيني نمي كردند، اما سرنوشت مصر پس از سال‌ها سركوب آرمان‌هاي ملي اين كشور، اساسا در باور غربي ها نمي گنجيد. اتفاقي كه موجب شده تا سرمايه گذاري‌ها به سمت خروج از وضعيت فقدان تصميم، براي مديريت بحران پيش آمده، تغيير جهت دهد. و تا جايي اهميت يابد كه رو كردن برگه مهمي مانند بن لادن در شرايط فعلي، توجيه پذير تلقي شود.

استراتژي كاستن از سرعت تحولات

ساختار منطقه خاورميانه و شمال آفريقا اگرچه در برخي موارد نمي تواند زمينه تامين منافع امريكا و متحدين غربي‌اش را فراهم كند، اما به‌طور كلي تاكنون براي غرب قابل پذيرش و كنترل بوده است. به طوري كه رژيم صهيونيستي به عنوان يكي از مهمترين خطوط قرمز امريكا در منطقه توانسته وجود مناقشه برانگيز خود را طي سال هاي گذشته حفظ كند و جريان انرژي نيز مگر در موارد نادر، هيچ‌گاه متوقف نشده است. بنابراين، خواست تحول بنيادي در اين ساختار، موضعي نيست كه مورد قبول غرب باشد.

به همين خاطر است كه تمامي اقدام‌هايي كه جاي پاي سياست گذاري هاي غربي در آن ديده مي شود، وقايعي را رقم مي زند كه به دنبال كند كردن روند موجود در تحولات منطقه است. آنها به زمان احتياج دارند و مي دانند كه توان مقابله مستقيم با انرژي آزاد شده در اين شرايط را ندارند. اما در جايي مثل خليج فارس كه مي تواند رابطه مشخصي با افزايش قدرت ايران داشته باشد، به هيچ وجه مدارا نمي كنند. بنابراين، در نقاط ديگر اين نقشه ملتهب، به گونه اي بازي خود را تنظيم كرده اند كه افكار عمومي فرصت غفلت از جهنم بحرين را پيدا كند.

از انقلاب ضربتي تا بحران فرسايشي

طولاني شدن جنگ داخلي ليبي به عنوان يك پديده شايع در آفريقا، مقاومت بلند مدت عبدالله صالح در برابر انقلابيون يمني، درگير ساختن سوريه به عنوان مهم‌ترين متحد منطقه اي ايران در تحولاتي كه مورد حمايت تهران تلقي مي شود و اتفاق‌هاي مشكوكي همچون درگيري هاي قوميتي در مصر، همگي تاكتيك هايي براي تبديل تحولات جاري به بحراني فرسايشي، قابل تحليل است كه ضمن حفظ وضع موجود در نقاط بسيار حساس (بخوانيد خليج فارس) زمان لازم براي تصميم‌گيري و اقدام را در اختيار غرب قرار مي دهد.

پايان اين چينش استراتژيك كه ظاهرا تا حدي نيز توانسته است به اهداف خود دست يابد، تنها مي تواند يك سقوط ديگر در مسير دومينوي اميدواركننده منطقه باشد. سقوطي كه امروز، نسبت به يمن نزديك‌تر به نظر مي رسد. در واقع پايان علي عبد الله صالح در جنوب شبه جزيره عربستان، آغازي بر افزايش محدوديت هاي متحدين امريكا در منطقه خواهد بود. به طوري كه باقي ماندن سربازان سعودي در بحرين در فرداي پيروزي انقلابيون در يمن چندان قابل تصور نيست.و به احتمال زياد آنها براي سركوب خيزش‌هاي داخلي بايد به كشورشان بازگردند.

تنها يك سقوط ديگر در فضاي كنوني، چنان در آتش انقلاب هاي منطقه خواهد دميد كه بازهم مي توان شاهد سراسيمگي غرب براي حفظ حد اقل ها بود. در واقع يمن مي تواند نقطه انسداد استراتژي فعلي غرب در منطقه باشد و سرعت كابوس‌وار تحولات را بار ديگر براي نقشه هاي شوم فرا منطقه اي، به ارمغان بياورد.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





برچسب ها : منطقه در انتظار يك سقوط ديگر, غافلگيري كشورهاي غربي, استراتژي كاستن از سرعت تحولات, ,