به گزارش رجانيوز، محمود احمدي‌نژاد در فروردين ماه 86 جمعي از چهره‌هاي اصولگرايان را به نهاد رياست جمهوري دعوت كرد و پس از آن جلسه قرار بر اين شد كه منشور اصولگرايي تهيه شود و سپس با پيشنهاد جمعي، يك تركيب 6+5 مركزي و تركيب‌هاي 6+5 منطقه‌اي تعيين شد.

 

در اين گروه‌هاي يازده نفره، شش نفر از نمايندگان جريان‌هاي رايحه خوش‌خدمت، اصولگرايان تحولخواه و جبهه پيروان خط امام و رهبري (هر كدام دو نماينده) و پنج نفر از چهره‌هاي موجه و مرضي‌الطرفين براي حل و فصل اختلاف‌ها حضور داشتند.

 

در ابتداي سال جاري نيز احمدي‌نژاد بار ديگر حدود 30 نفر از اصولگرايان را دور هم جمع كرد تا در مورد رسيدن به يك ساز و كار جديد به جمع‌بندي برسند كه نتيجه اين جلسه، انتخاب آقايان عسگراولادي، ولايتي و حدادعادل براي تهيه پيش‌نويس ساز و كار انتخاباتي شد.

 

جامعه مدرسين حوزه علميه قم و جامعه روحانيت مبارز تهران هم از تابستان گذشته جلسات خود را با محوريت آيات مهدوي‌كني و يزدي آغاز كرده و يك منشور 12 بندي اصولگرايي نيز منتشر كردند كه مي‌تواند به‌عنوان چراغ راه قرار گيرد و محوريت جامعتين نيز مي‌تواند از انحراف‌ها جلوگيري كند.

 

اما آخرين اخبار در مورد فعاليت‌هاي انتخاباتي اصولگرايان حاكي است كه قرار است تركيب 6+5 به 8+6 تغيير پيدا كند كه از بين اين 14 نفر، شش نفر مرضي‌الطرفين هستند و هشت نفر باقيمانده را دو نماينده از هر يك از جريان‌هاي رايحه، تحول‌خواه و جبهه پيروان (در مجموع شش نفر) به‌علاوه نمايندگان ويژه آقايان لاريجاني و قاليباف (در مجموع دو نفر) تشكيل مي‌دهند.

اين تركيب هنوز نهايي نشده و احتمال تغيير در آن نيز وجود دارد، چرا كه برخي افراد از جمله حدادعادل بر اين مسئله تأكيد كرده‌اند كه رئيس مجلس نبايد ورود مستقيم انتخاباتي داشته باشد، كمااينكه در دور قبلي انتخابات نيز كه وي رئيس مجلس بود، چنين ورودي نكرد.

 

با اين حال، چنانچه 8+6 با تركيبي كه به آن اشاره شد، شكل بگيرد، علاوه بر اينكه نوعي رويكرد ارتجاعي به حساب مي‌آيد، به نظر مي‌رسد رويش‌هاي جريان سوم تير كه دلبستگي به احزاب ندارند و شيفته گفتمان انقلاب، امام و رهبري و خدمتگزاري هستند، در گير و دار سهم‌بازي احزاب منزوي خواهند شد.

 

نحوه چيدمان بر اساس بدنه اجتماعي در جريان انتخابات مجلس هفتم با الگوي "آبادگران" لحاظ شد و در جريان آن انتخابات بخش‌هايي از اصولگرايان كه بدنه اجتماعي مؤثري نداشتند، به‌عنوان تابلوي جريان معرفي نشدند، بلكه چهره‌هاي جديد جريان اصولگرا با نمادهايي مانند ولايي بودن، تحصيلات آكادميك، خوشنامي، كارآمدي و خدمتگزاري در ليست قرار گرفتند.

 

در عين حال،‌ انزواي رويش‌هاي سوم تيري تنها به معناي كنار رفتن بخشي از ظرفيت‌هاي اصولگرايي نيست، بلكه از آنجا كه اين رويش‌ها متصل به توده‌ي مردم هستند و متقابلاً‌مردم نيز اين افراد را به‌عنوان آيينه‌ي مطالبات خود مي‌دانند و احساس مي‌كنند كه نظرات آن‌ها از دل اين طيف مي‌جوشد، روند انزوا موجب كاهش مشاركت حداكثري مي‌شود، آن‌هم در شرايطي كه نظام پس از انتخابات با شكوه 22 خرداد 88 و مشاركت 85 درصدي مردم به تثبيت اين روند نياز دارد.

 

در حالي كه با يك تركيب معقول مشابه انتخابات مجلس هشتم و بلكه كارآمدتر از آن، هم مي‌توان از افتراق در جريان اصولگرايي جلوگيري كرد و هم روال موفقيت‌هاي اصولگرايان در انتخابات‌هاي گذشته را ادامه داد.

همچنين به‌نظر مي‌رسد افرادي كه قرار است به‌عنوان مرضي‌الطرفين معرفي شوند بايد داراي دو ويژگي برجسته "وابستگي نداشتن به احزاب و گروه‌ها" و "اتصال و ارتباط عميق با توده‌هاي مردم" باشند و در واقع به‌غير از رهبري و ملت بدهكار جريان‌هاي ديگري نباشند.

 

علاوه بر اين، تركيب نهايي شوراي اصلي اصولگرايان بايد شامل افرادي باشد كه از آزمون فتنه 88 سربلند بيرون آمده و به هيچ وجه جزو حاميان فتنه يا ساكتين و خواص مردود نباشند.

 

نكته مهم ديگر اينكه، ايران، منحصر به تهران و يا مراكز استان‌هاي بزرگ نيست، بلكه بايد ساز و كار ائتلاف و وحدت اصولگرايان بنحوي باشد كه نيروهاي متخصص و انقلابي در شهرهاي كوچك نيز در اين فرآيند لحاظ شوند و اين‌طور نباشد كه با غفلت از اين حوزه‌ها، كانون‌هاي قدرت و ثروت گزينه‌هاي مورد نظر خود را به مجلس بفرستند.

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: