آنها از ما توصیه نمی‏خواهند؛ نان‎شان در ایجاد اختلاف است
 
این میزان تأکید بر روی یک مسئله آن هم در یک دوره زمانی محدود از سوی رهبر انقلاب کم‏نظیر به نظر می‎رسد؛ و البته این میزان بی‏توجهی به فرمایشات ایشان نیز! مقام معظم رهبری بارها و بارها لب به سخن گشودند، گاه با لحنی ارشادی، گاه با لحنی هشدارآمیز و گاه با بیانی گلایه‏گونه باب این بحث را پیش کشیدند؛ اما گويا حتي عده‌اي که خود را داعیه‏داران ولایتمداری نیز دارند، ترجيح دادند از كنار اين بيانات به‌سادگي عبور كنند.

به گزارش رجانیوز، اکنون رهاورد این بی‏توجهی، حاکم شدن گفتمانی صد‏در‏صد سلبی در فضای سیاسی کشور است که بر مبنای آن همه جریان‏های سیاسی از سوی رقیب به عناوینی نظیر ضد ولایت فقیه، منحرف، فاسد، ظالم، بی‎بصیرت، بانی فتنه دوم و... متهم می‎شوند! هر جریانی در این فضا می‏کوشد تا با نفی رقیب، اثبات خود را نتیجه بگیرد و با مدیریت افکار عمومی، توپِ اتهام را در میدان حریف بیاندازد! در این شرایط همه مسئولین نظام فاسدند و غیر قابل اعتماد!

صاحب‏نظران سیاسی بر این مهم مهر تأیید می‏زنند که در فضای کنونی مسائل اول کشور و موضوعاتی که موجب جدال‏ها و دعواهای سیاسی می‏شود، به شأنی نازل تقلیل یافته و اهداف کلان و آرمانی انقلاب را تحت الشعاع قرار داده است. در واقع كمتر جریان و گروهي به مسائل اصلی انقلاب و اینکه چه موضوعاتی باید به مسئله اصلی کشور تبديل شود تا اهداف متعالی نظام برآورده شده باشد، فکر نمی‏کند. جریان‌هاي سیاسی در مقام ارائه راهبرد برای نظام و ایجاد فضای جدیدی در کشور نیستند؛ بلکه تنها به دنبال متهم کردن هم و خرده‎گیری بر نواقص یکدیگرند. در این فضا فاصله‏ای بین سطح خواص و عوام جامعه نیز خواه‏نا‏خواه فراهم می‏آید. چه آنکه مردم از بسیاری جدال‏های سیاسیِ بی‏حاصل گریزانند.

با توجه به اهمیت این مسئله و تأکید مکرر رهبر انقلاب بر روی آن، مرور دقیق‏تر گزاره‏های سخنان ایشان می‎تواند مسیری روشن را فراروی جریان‌هاي ارزشی کشور برای ادامه راه قرار دهد. مسلما مخاطب بیانات رهبری همه جریان‌هاي سیاسی، دانشجویان، اقشار مختلف و رسانه‏ها هستند. اکنون این ماییم که باید بنشینیم و با مرور دوباره مواضع خود و مقتدایمان فکری به حال وضعیت موجود و کنش و واکنش‏های مرسوم دنیای سیاست بکنیم. آیا وقت آن نرسیده که یک بار هم که شده انگشت اتهام را به جای رقیب به جانب خود بگیریم و سهم خود را در ایجاد این فضا به نقد بکشیم؟ سومین قسمت از این بحث را در ادامه می‎خوانید.


*****

فضای گناه و اتهام‏زنی، زندگی ما را ظلمانی می‏کند

شهریور ماه 88 بود و نماز عید سعید فطر. اعترافات متهمان بعد از انتخابات توجه همه را به خود جلب کرده بود. متهمان از نسبت خود با اشخاص مختلف می‏گفتند و از نقش‏آفرینی این و آن. همان آغاز می‏شد فهمید مهر تأیید صد‏در‎صدی زدن به همه این اظهارات، تریبونی تمام عیار را برای بانیان فتنه در اختیار قرار خواهد داد تا لا‏به‏لای اظهارات رایج را که در راستای منافع خود می‏بینند نیز مطرح کنند.

در این شرایط بود که بار دیگر در فضای پر جدال آن روزها رخبر انقلاب لب به سخن گشودند و از همه خواستند فضای جامعه را فضای حسن ظن و برادری قرار دهند؛ نه فضای سوء ظن. ایشان فرمودند:«به اخلاق خودمان هم برسيم؛ به اخلاق خودمان هم برسيم. اخلاق اهميتش از عمل هم بيشتر است. فضاى جامعه را فضاى برادرى، مهربانى، حسن ظن قرار بدهيم. من هيچ موافق نيستم با اينكه فضاى جامعه را فضاى سوءظن و فضاى بدگمانى قرار بدهيم. اين عادات را از خودمان بايد دور كنيم.»

ایشان بار دیگر به فضای رسانه‏ای کشور اشاره کردند و فرمودند: «اينكه متأسفانه باب شده كه روزنامه و رسانه و دستگاه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاى گوناگون ارتباطى - كه امروز روزبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌روز هم بيشتر و گسترده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر و پيچيده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر مي‏شود - روشى را در پيش گرفته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند براى متهم كردن يكديگر، اين چيز خوبى نيست؛ اين چيز خوبى نيست، دل ما را تاريك ميكند، فضاى زندگى ما را ظلمانى ميكند. هيچ منافات ندارد كه گنهكار تاوان گناه خودش را ببيند، اما فضا، فضاى اشاعه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى گناه نباشد؛ تهمت زدن، ديگران را متهم كردن به شايعات، به خيالات.»

اعتراف متهمان علیه دیگری مسموع نیست

در حالی که کمتر کسی این انتظار را داشت، رهبر انقلاب به اعترافات دادگاهی اشاره کردند و فرمودند:«همين جا من اين را هم بگويم: اينكه در دادگاه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها - كه در تلويزيون هم پخش مي‏شد - از قول يك متهمى چيزى راجع به يك كس ديگرى گفته مي‏شود، من اين را بگويم كه اين، شرعاً حجيت ندارد. بله، متهم هرچه درباره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ خود در دادگاه بگويد، اين حجت است. اينكه بگويند در دادگاه درباره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ خودش اگر اعترافى كرد، حجت نيست، اين حرف مهملى است، حرف بى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ارزشى است؛ نه، هر اقرارى، هر اعترافى، شرعاً، عرفاً و در نزد عقلا در يك دادگاه در مقابل دوربين، در مقابل بينندگان ميليونى كه متهم عليه خود بكند، اين اعتراف مسموع است، مقبول است، نافذ است؛ اما عليه ديگرى بخواهد اعترافى كند، نه، مسموع نيست.»

فضا را نباید پر از تهمت کرد/چرا به هم حسن ظن ندارید؟!

ایشان ادامه دادند:«فضا را نبايد از تهمت و از گمان سوء پر كرد. قرآن كريم ميفرمايد:"لو لا اذ سمعتموه ظنّ المؤمنون و المؤمنات بانفسهم خيرا"؛ وقتى مي‏شنويد كه يكى را متهم مي‏كنند، چرا به همديگر حسن ظن نداريد؟»

رهبر انقلاب به وظیفه دستگاه قضایی اشاره کردند و فرمودند:«تكليف دستگاه اجرائى و قضائى به جاى خود محفوظ است. دستگاه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاى اجرائى بايد مجرم را تعقيب كنند، دستگاه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاى قضائى بايد مجرم را محكوم و مجازات كنند؛ با همان روشى كه ثابت مي‏شود و در قوانين اسلامى و قوانين عرفى ما هست و هيچ هم در اين زمينه نبايد كوتاه بيايند؛ اما مجازات مجرم كه از طرق قانونى جرم او ثابت شده است، غير از اين است كه به گمان، به خيال، به تهمت، يكى را متهم كنيم، بدنام كنيم، توى جامعه دهن به دهن بگردانيم. اينكه نمي‏شود. اين فضا، فضاى درستى نيست.»

پخش کردن ادعای بیگانگان علیه افراد ظلم است

ایشان به برخی استنادها به سخنان بیگانگان نیز اشاره کردند:«يا ديگران - خارجى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها، بيگانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها، تلويزيونهاى مغرض - عليه كسى يا كسانى حرفى بزنند، ادعا كنند كه اينها فلان جا خيانت كردند، فلان جا خطا كردند؛ ما هم عين همان را پخش كنيم. اين، ظلم است؛ اين، مورد قبول نيست. رسانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاى بيگانه كِى دلشان براى ما سوخته است؟ كِى خواسته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند حقائق در مورد ما روشن بشود، كه در اين مورد بيايند حقيقت را گفته باشند؟ مي‏گويند، حرفهائى ميزنند، ادعاهائى مي‏كنند.»

اینها شفافیت نیست؛ کدر کردن فضاست

رهبر انقلاب ادامه دادند:«نبايد گفت اينها شفافيت است. اين، شفافيت نيست؛ اين، كدر كردن فضاست. شفافيت معنايش اين است كه مسئول در جمهورى اسلامى عملكرد خودش را به طور واضح در اختيار مردم قرار بدهد؛ اين معناى شفافيت است، بايد هم بكنند؛ اما اينكه ما بيائيم اين و آن را بدون اينكه اثبات شده باشد، بگيريم زير بار فشار تهمت و چيزهائى را به آنها نسبت بدهيم كه ممكن است در واقع راست باشد، اما تا مادامى كه ثابت نشده است، ما حق نداريم آن را بيان كنيم؛ اين آن را متهم كند، آن اين را متهم كند؛ از رسانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى بيگانه - رسانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى مغرض انگليس - شاهد برايش بياوريم، بعد هم يك نفر از آن طرف پيدا بشود و كل نظام را به امورى كه شايسته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى نظام اسلامى نيست و نظام اسلامى شأنش بسيار بالاتر است از اين چيزهائى كه بعضى به نظام اسلامى نسبت مي‏دهند، متهم بكند، اين اشكال بر آنها بيشتر هم وارد است. تهمت زدن به يك شخص گناه است، تهمت زدن به يك نظام اسلامى، به يك مجموعه، گناه بسيار بزرگترى است. پروردگارا! با تقواى خود ما را از اين گناهان دور كن.»(خطبه های نماز عید سعید فطر29/6/88)

آنها از ما توصیه نمی‏خواهند؛ نانشان در ایجاد اختلاف است

رهبر انقلاب در آذرماه سال گذشته یعنی سه ماه بعد از سخنانشان در روز عید سعید فطر با لحنی صریح و تند بار دیگر در این خصوص سخن گفتند. ایشان تصریح کردند:«من مى‌بينم در بعضى از اظهارات، در بعضى از حرفها، فضا آنچنان مغشوش مي‏شود كه افراد سردرگم مي‏شوند؛ مردم نسبت به همديگر، نسبت به نخبگانشان، نسبت به مسئولانشان بدبين مي‏شوند؛ اين درست نيست.»

ایشان با لحنی گلایه‏آمیز تصریح کردند:«حالا بعضى‌ها - چه مطبوعات، چه بعضى از عناصر گوناگون - توصيه‌پذير نيستند؛ آنها از ما توصيه نمي‏خواهند؛ معلوم نيست سياست‏هاى بعضى از اين دستگاه‌ها و مطبوعات و رسانه‌ها را كى معين ميكند و كجا معين ميشود - نانشان در ايجاد اختلاف است - اما آن كسانى كه مصالح كشور را ميخواهند، مايلند حقائق را غالب كنند، من توصيه‌ام به آنها اين است كه از اين اختلافات جزئى و غير اصولى صرف نظر كنند.»

شايعه‌سازى و شايعه‌پراكنى درست نيست


بیانات رهبر انقلاب هیچ گاه نافی انتقاد و ضرورت نصیحت ائمه مسلمین و مسئولین کشور نبود. بیان ایشان ناظر به رواج فضایی بود که فارغ از نقدهای منطقی و اصلاحی، تنها اتهام‏زنی و ناسزاگویی را در پی داشت. ایشان ادامه دادند:«شايعه‌سازى و شايعه‌پراكنى درست نيست. انسان مى‌بيند صريحاً و علناً به مسئولين كشور - كسانى كه بارهاى كشور را بر دوش دارند - تهمت ميزنند، نسبت به اينها شايعه‌سازى ميكنند؛ فرق هم نمي‏كند، چه رئيس جمهور باشد، چه رئيس مجلس باشد، چه رئيس مجمع تشخيص مصلحت باشد، چه رئيس قوه‌ى قضائيه باشد؛ اينها مسئولين كشورند. مسئولين كشور كسانى هستند كه زمام يك كارى به اينها سپرده است؛ مردم بايد به اينها اعتماد داشته باشند، حسن ظن داشته باشند. نبايد شايعه‌پراكنى كرد؛ دشمن اين را مي‏خواهد. دشمن ميخواهد شايعه‌پراكنى كند؛ مي‏خواهد دلها را نسبت به يكديگر، نسبت به مسئولين بدبين كند.»

عده‌اى، سازندگى را با ماديگرايى، اشتباه گرفته‌اند

در باب نقد شخص رهبر انقلاب در بسیاری از برهه‏های تاریخی پیشتاز بودند. ایشان بودند که در دوران سازندگی نسبت به رواج اشرافیت و بی‏عدالتی هشدار دادند و مسئولین را بارها و بارها به این مهم هشدار دادند. در دوره اصلاحات نیز به همین ترتیب آنجا که انحراف عمده و جدی مشاهده کردند، خود بدون هیچ‏گونه مماشات وسط میدان آمدند و صراحتا هشدار دادند. آنچه ایشان آن روزها می‏دیدند را خیلی از آگاهان سیاسی سال‏ها بعد متوجه شدند.

ایشان در دوران سازندگی به صراحت از کسانی سخن گفتند که سازندگى را با ماديگرايى، اشتباه گرفته‌اند. ایشان در سخنانی مهم که بعدها با عنوان عبرت‏های عاشورا معروف شد و برخی مقصود از تعبیر "فرزند انقلاب" در آن را شخص مقام معظم رهبری می‏دانستند، فرمودند:«عبرت‌گيرى از عاشورا اين است كه نگذاريم روح انقلاب در جامعه منزوى و فرزند انقلاب گوشه‌گير شود. عده‌اى مسائل را اشتباه گرفته‌اند. عده‌اى، سازندگى را با ماديگرايى، اشتباه گرفته‌اند. سازندگى چيزى است، ماديگرى چيز ديگرى است. سازندگى يعنى كشور آباد شود، و طبقات محروم به نوايى برسند.... سازندگي همان كاري بود كه علي بن ابي طالب(ع) مي كرد... آن بزرگوار با دست خودش نخلستان آباد مي كرد، زمين احيا مي كرد، درخت مي كاشت، چاه مي كند و آبياري مي كرد. اين سازندگي است. دنيا طلبي و ماده طلبي كاري است كه عبيدالله بن زياد و يزيد مي كردند. چه وقت آن ها چيزي را به وجود مي آوردند و مي ساختند؟ آن ها فاني مي كردند، مي خوردند و تجملات را زياد مي كردند. اين دو تا را نبايد با هم اشتباه كرد. امروز يك عده به نام سازندگي خودشان را غرق در پول و دنيا و ماده پرستي مي كنند. آيا اين سازندگي است؟»(بيانات در ديدار فرماندهان گردانهاى عاشوراى‏ نيروهاى مقاومت بسيج در سالروز شهادت امام سجّاد(ع) 22/4/1371)

انسان واقعاً عرق شرم بر پيشانيش مى‌نشيند

آن روزها که در نماز جمعه‏ها شعار می‏دادند "دشمن هاشمی، دشمن پیغمبر است"، رهبر اقنلاب احساس خطر کردند و خود به میدان آمدند تا باب نقدی صریح و جدی را بگشایند. ایشان تصریح کردند:«گاهى از جاهايى گزارشهاى نوميدكننده‌ای مى‌رسد و در برخى موارد انسان واقعاً عرق شرم بر پيشانيش مى‌نشيند؛ رعايت كنيد. سؤال مى‌كنيم كه چرا ماشين لوكس و نو و مدل بالا؟ مى‌گويند كه اشكال امنيتى داريم! چه اشكال امنيتى؟! آقايان مسؤول در شوراى امنيت كشور يا جاهاى ديگر، بنشينند معين كنند و مسأله را در جايى ببُرند؛ من هم اگر بايد دخالت كنم، بگوييد در جايى دخالت كنم. اين چه وضعى است كه همين‌طور بى‌حساب و كتاب جلوى هر وزارتخانه و اداره‌يى، دهها ماشين به رنگهاى گوناگون متعلق به مسؤولانِ آن‌جا به چشم مى‌خورد؟! چه كسى چنين چيزى را گفته است؟»(سخنراني‌ در ديدار مسؤولان‌ و كارگزاران‌ نظام‌ جمهوري‌ اسلامي‌ ايران 23/5/1370)

در دوران اصلاحات نیز به همین ترتیب وقتی احساس خطر شد، رهبر انقلاب در صف نخست هشدار دهندگان نسبت به انحرافات بودند. ایشان در این سال‏ها در خصوص مطبوعات و اینکه به پایگاهی برای دشمن تبدیل شده‏اند، سخن گفتند و نسبت به جهت‏گیری‏های دولت اصلاحات هشدارهایی جدی دادند.

پس یک نکته مهم تفکیک میان نقد با تخریب و تهمت و شایعه‏پراکنی است. در باب نقد، شخص رهبری در تمام برهه‏های تاریخی آن‏گاه که زمینه‏های انحراف را مشاهده کردند و در شرایطی که خیلی‏ها شاید برای شخصیت مورد نقد تقدس‏هایی نیز قائل بودند، به میدان آمدند و به صراحت سخن گفتند.

شهید رجایی و شهید باهنر هم مثل شما مظهر کار و تلاش مومنانه و پایبندی بی‏اغماض به اصول بودند

اما شاید بد نباشد همین جا موضع ایشان در خصوص دولت دهم یعنی همان دولتی که برخی می‏کوشند سراسر فاسد معرفی‏اش کنند، را نیز مرور کنیم. ایشان در شهریور ماه سال 89 با اشاره به فعالیت‏ها و نقش‏آفرینی‏های دولت فرمودند:«خوب، اين هم در واقع نوعى نمودار و نمادى از همان جهتگيرى‌هائى است كه از آن دو شهيد ذكر كرديم؛ يعنى شهيد رجائى و شهيد باهنر. حقاً شهيد رجائى و شهيد باهنر هم همين جور بودند؛ مظهر كار و تلاش مؤمنانه و پايبندىِ بى‌اغماض به اصول. آنها در هر نقشى كه حضور داشتند، همين پايبندىِ بدون اغماض به مبانى و ارزشها را در جريان كار كشور اعمال و اجراء كردند.»

ایشان به روند سال‏های گذشته و تجلیل‏هایی که از شهید باهنر و شهید رجایی می‏شد نیز اشاره کردند:«در سالهاى گذشته هم رسم بوده و هفته‌ى دولت تشكيل مي‏شده و اسم اين دو بزرگوار را همه با تجليل مى‌آوردند؛ ليكن همه‌ى آن كسانى كه از اين دو شهيد عزيز تجليل ميكنند، واقعاً پايبند نيستند به آن راه و آن جهتگيرى و هدفگيرى‌اى كه آنها داشتند.»

اين را شما افتخار بدانيد


رهبر انقلاب ادامه دادند: «اين را شما افتخار بدانيد كه الحمدللَّه به مبانى انقلاب پايبنديد و به اينكه شعارهاى انقلاب را قبول داريد و مي‏خواهيد اجراء كنيد، افتخار ميكنيد؛ اين توفيق بزرگى است. يكى از مهمترين خصوصيات اين دولت اين است كه شعارهاى خودش را شعارهاى انقلاب قرار داده و به اين، احساس سربلندى و افتخار ميكند. مردم هم به خاطر همين به شما اقبال كردند؛ اين هم معلوم باشد. مردم به اين شعارها دلبسته‌اند، علاقه‌مندند. شعار عدالت‌طلبى، براى مردم جذاب است؛ شعار اجتناب از اشرافيگرى، براى مردم شعار مطلوب و شعار جذابى است؛ يا شعار خدمت‌رسانى به مردم، يا شعار استكبارستيزى، يا شعار ساده‌زيستى، يا شعار كار و تلاش و خدمت به مردم؛ اينها چيزهائى است كه مردم دوست ميدارند و اينها را ميخواهند. يك جامعه و يك كشور و يك ملت بيدار از مسئولينش اين چيزها را مطالبه ميكند: مطالبه‌ى عدالت، مطالبه‌ى انصاف، مطالبه‌ى خدمت، مطالبه‌ى ارتباط صميمى با مردم، مطالبه‌ى دين، پايبندى به ارزشهاى دينى، پايبندى به شرع. اين چيزها را مردم ميخواهند و دوست ميدارند. شما هم بحمداللَّه اين شعارها را داده‌ايد، مردم هم قبول و اقبال كرده‌اند؛ اين را مغتنم بشماريد.»(بیانات در دیدار رئیس جمهور و اعضای هیئت دولت 8/6/89)

یک سوال روشن و واضح و البته صریح از کسانی که ادعای ولایتمداری و البته عدالتخواهی هم دارند این است که این چه دولتی است که شما سراسر فاسد و منحرفش می‏دانید و روز و شب با این عناوین معرفی‏اش می‏کنید، اما رهبر انقلاب نه تنها در آن انحرافات بنیادی مشاهده نمی‏کنند، بلکه آن را دولت شهید رجایی و شهید باهنر می‏خوانند؟ به راستی این پارادوکس را چگونه باید حل کرد؟

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





برچسب ها : بازخوانی هشدارهای مکرر رهبر انقلاب درباره وضعیت اخلاق سیاسی/3, ,