پاسخی به شبهه روزنامه جمهوری اسلامی

 

محمد كاظم انبارلويي

 
اخيراً برخي با فهرست كردن ويژگيها و مختصات گروه انحرافي نفوذي در دولت،‌مدعي هستند كه از 6 سال پيش افرادي خطر اين جريان را هشدار داده بودند. آن روز نه تنها به آن هشدارها توجهي نشد بلكه هشدار دهندگان را زير ضربات شديد ناسزا و نسبت‌هاي ناروا گرفته و آنها را ضد ولايت فقيه،‌ مسئله دار،‌ مافياي قدرت و ثروت، مفسد اقتصادي و قدرت طلب ناميدند.
 
امروز مردم حق دارند بپرسند چرا به آن هشدارها توجه نكردند و
هشدار دهندگان را سركوب كردند؟ (‌1 )
 
براي پاسخ به اين شبهه بايد به چند سئوال پاسخ داد.
 
1- آيا پديده‌اي كه با آن روبه رو هستيم يك خط و جريان است؟ اگر اين پديده يك خط و جريان است مختصات آن چيست، مركزيت اين جريان كجاست، سازمان آن چيست و دنباله آن كدام است؟
 
در جريان خانه نشيني رئيس جمهور و به اصطلاح دوركاري او در منزل حتي صداي يك موافق در كوچه و خيابان و نيز در هيئت دولت و همچنين حتي در بيت او شنيده نشد. همراهان او در مجلس،‌احزاب و گروه‌ها و رجال سياسي منتقدترين افراد به او بودند. پس سخن گفتن از يك خطا به عنوان يك خط و جريان و نيز اظهارات خارج از موازين اصولگرايي برخي اطرافيان رئيس جمهور را نمي‌توان يك خط و جريان توصيف كرد.
 
2- برخي اظهاراتي كه منتقدين امروز رئيس جمهور و اطرافيان او به آن به عنوان كد انحراف استناد مي‌كنند، مربوط به 6 ماه يا حداكثر يك سال قبل آن هم در محافل خاص و گاه مخفي است. منتقدين ديروز رئيس جمهور يا بهتر بگوييم مخالفين وي در 6 سال پيش از كجا اطلاع داشتند كه وي دچار چنين خبط و خطايي خواهد شد.
 
آيا منتقدين ديروز با اجنه و فالگيران ارتباط داشتند كه از انحراف امروز اين گروهك خبر مي‌دادند، لذا ‌ دقيقاً خود را متهم به چيزي مي‌كنند كه طرف مقابل خود را به همان چيز متهم كرده‌اند.
 
3- ترديدي نيست حساب رئيس جمهور، از حساب برخي منحرفين اطراف او جداست. آن فردي كه در انتخابات دوره نهم و دهم رياست جمهوري از مردم رأي اعتماد گرفت، بنا به مواضع صريح و روشن وي در مسائل داخلي و خارجي ، فردي است معتقد به امام، انقلاب و نظام و سعادت مردم ايران و تا موقعي كه تنفيذ ولايت فقيه سايه بر حكم رياست جمهوري و راي او دارد مشروعيت قانوني و شرعي خود را نيز دارد. تلقي خطا يا خطاهاي او به يك خط محل تأمل است.
 
4- اگر منظور طراح محترم شبهه از منتقدين ديروز رئيس جمهور و يا به تعبير وي مخالفان " جريان انحرافي" همين اهل فتنه باشند كه با فرمان ريختن به خيابانها در ساعات اوليه رأي‌گيري و فرمان شورش خياباني با رئيس جمهور خواندن خود در پايان رأي گيري انتخابات رياست جمهوري دوره دهم، اقتدار ملي و مصالح مردم را به بازي گرفتند و فصلي از شرارت در رقابت‌هاي سياسي را رقم زدند، بايد گفت
 
ادعاي آنان اساس و پايه درستي ندارد.
 
اهل فتنه در 30 خرداد 88 سالروز اعلام جنگ منافقين با نظام فرمان شورشي را كليد زدند كه در روز قدس،‌ روز 13 آبان و روز 16 آذر در كنار منافقين و سلطنت طلب‌ها و ماركسيستها نظام،‌مردم، امام، انقلاب و همه هستي آن را مورد هجوم قرار دادند. اينها نمي‌توانند امروز به عنوان دايه دلسوزتر از مادر در صحنه ظاهر بشوند و بگويند ما در مورد رقيب چنين و چنان مي‌گفتيم. آنهايي كه در روز عاشورا حتي در كنار يزيد زمان و شمر دوران و ابن زياد عصر يعني آمريكا،‌انگليس و رژيم صهيونيستي بر همه ارزشهاي ديني و اسلامي انقلاب تاختند و آنان را مردان خداجوي ناميدند، چگونه مي‌توانند بگويند ما از اول با اين جماعت مخالف بوديم،‌ چرا ما را "بي‌بصيرت" مي‌ناميديد. " قدرت تشخيص را ملك طلق خود ندانيد و بپذيريد ديگران هم حق اظهار نظر دارند" (2)
 
5- البته ممكن است منتقديني غير از اهل فتنه سال 88 باشند كه نسبت به برخي رفتارها و گفتارهاي رئيس جمهور و اطرافيان وي سخنان حقي گفته باشند. اينها بايد بگويند كي،‌كجا و در چه رابطه‌اي اين انتقادات را مطرح كردند و طرح مطالب آنها با نقدي كه منتقدين امروز مطرح مي‌كنند چه تناسبي دارد. مگر ممكن است اينها با
نيت خواني و با دسترسي به علم غيب بدانند خطايي كه امروز يا 6 ماه پيش يا حداكثر يكسال پيش فردي يا گروهي مرتكب شده‌اند آنها از 6 سال پيش به آن علم داشته‌اند؟!
 
البته در مقام انكار چنين ادعايي نيستيم مگر اينكه مدعي براي ادعاي خود سند بياورد نه اينكه به يك كلي‌گويي بسنده كند.
 
6- حالا اصل ماجرا چيست و اين بگو مگوها چه درجه‌اي از حقيقت و حقانيت را دارد؟ واقعيت اين است كه ما در ميان يك معركه نبرد نرم قرار داريم. هدف دشمن ضربه به وحدت ملي و انسجام اسلامي براي فروپاشي جمهوري اسلامي است.
 
اخلال در روابط قوا،‌ ايجاد شكاف بين نخبگان،‌فاصله انداختن بين اقوام و مذاهب، فعال كردن شكاف سنت و مدرنيته و ... از مهمترين
كار كردهاي جنگ نرم است. ما گرفتار دشمني هستيم كه طي
سه دهه گذشته ما را با جنگ سخت و نرم نواخته است.
 
خطر نفوذ دشمن در عالي‌ترين سطوح در حكومت و حتي در حوزه‌هاي علميه منتفي نبوده است.
 
دولتهاي پس از انقلاب همواره در معرض اين خطر بوده‌اند. خطر اصلي جدايي از داوري و رأي ملت و نيز عدم درك تدابير رهبري نظام و تشكيك در اطاعت از ولايت فقيه است. اگر ما اين ميزان را در نظر داشته باشيم هيچ گاه انقلاب به بيراهه نمي‌رود.
 
پي نوشتها:
 
1- نقل به مضمون از سرمقاله ديروز جمهوري اسلامي تحت عنوان جريان انحرافي 4/4/90
 
2- همان

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





برچسب ها : پاسخی به شبهه روزنامه جمهوری اسلامی, ضد ولايت فقيه, مسئله دار, مافياي قدرت و ثروت, مفسد اقتصادي, قدرت طلب, ,