به بهانه اكران مستند «مهار نشده»
ارسال پالس‌هاي نادرست براي مخاطب خارجي و جاي خالي قول سديد
 

 

مستند "مهار نشده" عصر روز چهارشنبه ۷ دی‌ماه در سینما فلسطین در افتتاحيه دومین جشنواره مردمی فیلم عمار اكران شد اما اولين اكران اين مستند، چندي پيش با حضور رئيس‌جمهور در تالار وحدت انجام شد.

در سايت اختصاصي مستند "مهار نشده" در معرفي آن آمده است: «"مهار نشده" (Uncontained) مستندی است به زبان انگلیسی که جستجوی یک دانشجوی پاکستانی در «ایران سالهای ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱» را روایت می کند. بعد از ترور ۲ دانشمند هسته ای در نوامبر ۲۰۱۰ «محتشم» درگیر پرونده اتمی ایران شده و وادار به بررسی اتهام ایران در ساخت سلاح اتمی می شود. او در این مسیر با چهره های متفاوتی نظیر احمد شیرزاد نماینده جنجالی مجلس ششم، تیری میسان نویسنده رانده شده از فرانسه و مرضیه هاشمی (میلانی فرانکلین) خبرنگار سیاه پوست آمریکایی تبار روبرو می شود.

این فیلم جدیدترین ساخته مرکز مستند سفیر به کارگردانی مصطفی رضوانی و تهیه کنندگی محمد حسن پور می باشد که قرار است بزودی به سامانه پخش خانگی منتقل شود. سایر عوامل فیلم عبارت هستند از:

تصویربردار: امیر طاهری

موسیقی: حمیدرضا الهیاری

دستیار تهیه: محسن اخوان

مجری طرح: گروه آرمان»

در عين حال، محمد حسين خوش‌بيان كه در زمينه ساخت مستند نيز تجربيات خوبي دارد، نقدي بر مستند "مهار نشده" نوشت و در اختيار رجانيوز قرار داد كه عمده‌ي بحث او متمركز بر اين نكته است كه پيام‌هاي اين مستند، براي مخاطب خارجي مناسب نيست و با توجه به ساختار اين مستند كه اساساً براي مخاطب خارجي تهيه شده است، در اين زمينه ناموفق بوده است. رجانيوز با انتشار اين نقد، آماده انتشار توضيح سازندگان آن نيز هست:

توفیقی حاصل شد که در افتتاحیه جشنواره عمار  مستند «مهار نشده»  را ببینم و توفیقی بالاتر اینکه بحثی با یکی از عزیزانم درباره مستند کنیم که ماحصل آن شد که قلمی بر دست بگیرم و به بهانه نقد مستند، سخنی خودمانی با دوستان و برادران جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی داشته باشم، بنابراين، آنچه که پيش‌روي شماست، تنها نقدی بر مستند «مهار نشده» نیست، بلکه در بسیاری از مستندها و آثار فرهنگی امروز آنچه به عنوان نقد بر مستند «مهار نشده» گفته می شود، دقیقا مصداق پیدا می کند.

در دیدگاه یک بیننده حزب اللهی با گفتمان جمهوری اسلامی، مستند «مهار نشده» فیلم خوبی است؛ چرا که در نظر او، در این مستند از بسیاری مسائلی صحبت شده است که دقیقا دغدغه ویژه اوست. مسائلی که او هم‌نوا با آن برای آن‌ها تلاش می کند، خبر هایش را دنبال می کند و از هر حرکتی را برای ادامه و به ثمر رسیدن بیشتر آن‌ها استقبال می کند.

نمونه های زيادي با این تعریف می توان در  این مستند یافت که به طور خلاصه عبارت هستند از:

* جنجال رسانه‌ای غرب علیه برنامه هسته ای ایران

* ماجرای شهادت شهید شهریاری

* توانایی ایران در ساختن بمب اتم و اراده نساختن آن

* عاشورا و کربلای حسینی، ذکر شهادت طلبی

* یادواره از شهدای دفاع مقدس و  نقش هیئت‌هاي مذهبی در روند سیاسی کشور

* جدا نبودن سیاست از دیانت

* رابطه امام و امت و شأن امامت در عقاید شیعه

* جان‌فشانی داوطلبانه غیر ایرانی ها حتی عراقی ها علیه رژیم بعث

* نفوذ گفتمان انقلاب اسلامی در کشور های دیگر

* محبوبیت شخصیت های برجسته انقلاب در کشور های دیگر

* پوشش خبر کاروان آسیایی غزه و بیان عشق آنها به تفکر انقلاب اسلامی

* پوشش راهپیمایی 22 بهمن

* بیان دوباره شهادت طلبی ایرانیان

* و دست آخر معرفی هر ایرانی به عنوان یک بمب اتم و نیروی مهار نشده حضور مردم.

البته تمامی این عناوین با توجه به زمان محدود فیلمی مستند به صورت اجمال و اشاره پرداخته می شود.

در عين حال، اشاره به چیزی زمانی موثر واقع می شود که محتوای مورد اشاره، تعریف، معنی و مفهوم یکسانی در ذهن مخاطب و اشاره کننده داشته باشد که اگر غیر این باشد، اشاره دیگر معنایی پیدا نمی کند و نیاز به تشریح، تبیين و ساختن مفاهیم و معانی به صورت قدم به قدم به مخاطب است.

اینجاست که استقبال طیف حزب اللهی از این مستند درک بیشتری پیدا می کند، چرا که اشاره‌هاي این مستند دقیقا به مسائلی است که در ذهن سازنده مستند و مخاطب حزب اللهی مشترک است.

در نگاهی دیگر، تذکر، گفتمانی درون پارادایمی است و در حقیقت «تذکر» نفعش برای کسانی است که ایمان قلبی به مذکور دارند. جمله بالا دقیقا فحوای این آیه شریفه است « وَذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرَى تَنفَعُ الْمُؤْمِنِينَ» 55 ذاریات

ذکر، مذکور، متذکر (به فتح کاف) و متذکر (به کسر کاف) در صورتی که همگی در یک پارادایم به صورت اعم و در یک گفتمان به صورت اخص باشند منفعت متعالیه آن ظهور خواهد کرد.

ذکر در عالم رسانه «کُد» گفته می شود. «کُدها» اشاره به معانی، مفاهیم و مصادیق مشترکی هستند که غالب رسانه های گفتمان یک کشور (اعم از کتاب ها ، روزنامه ها، فیلم‎ها و...) بارها و بارها در مورد آنها بحث کرده اند و با تکرار هوشمندانه، آن‌ها را تبدیل به زبان گفتاری خود با مخاطبین کرده اند.

به دلیل وجود گفتمان‌های مختلف و به تبع آن رسانه های مختلف، کُدهای مختلفی ساخته شده اند که هر یک از آنها معانی، مفاهیم و مصادیق خاصی را برای خود دارند. بنابراین این نکته  بدیهی است که رسانه هایی از گفتمان های مختلف اگر کُدهای مشترکی داشته باشند، این کُد ها طبق هر گفتمان، معانی، مفاهیم و مصادیق خاص خود را پیدا خواهند کرد که بعضا می تواند با هم اختلافات عمده ای داشته باشند و یا حتی نقیض یکدیگر شوند.

به عنوان نمونه، 13 آبان در درون گفتمان انقلاب اسلامی مشت محکمی بر دهان غرب و زورگویان عالم، فتح لانه جاسوسی و یادواره استکبارستیزی مردم ایران و البته به نوعی مصداق مانیفست طاغوت ستیزی مردم ایران است؛ اما همین روز در گفتمان غرب، عدم پایبندی به قوانین بین المللی، نشان دهنده خشونت و جنایت و به تعبیری مصداق بارز هرزگی سیاسی ایران است! که نشان می دهد هرگز نمی توان به ایران اعتماد کرد! کُد یکی است اما محل ارجاع کد متفاوت!

یا نمونه‌ای دیگر می توان به شهادت طلبی ایرانیان اشاره کرد؛ ذکر شهادت طلبی ایرانیان در گفتمان انقلاب اسلامی بسیار پسندیده است و البته معانی، مفاهیم و مصادیقی همچون کربلا و عاشورای حسینی، پایداری در راه حق، ایثار و جهاد برای خدا و... را در ذهن مخاطب درون انقلاب اسلامی ایجاد می کند؛ اما همین مفهوم یعنی  شهادت طلبی ایرانیان اگر به همین صورت ذکر یعنی به عنوان کد رسانه ای در گفتمان غرب مطرح شود به تعابیری چون :خشونت، جنایت، عملی به دور از عقلانیت و در نهایت روحیه تروریستی هر ایرانی تبدیل می شود!

شناخت گفتمان غرب و کدهای رسانه ای ایجاد شده آن برای یک شخص حزب اللهی متذکر (به کسر کاف) که وارد عرصه رسانه می شود خواه وبلاگ خوان باشد یا وبلاگ نویس، فیلم ساز باشد و یا خبرنگار و یا غیره اگر گفته شود از نان شب و حتی هوای تنفس واجب تر است پر بی‌راه گفته نشده است. چرا که به‌راحتی امکان دارد آنچه یک شخص به عنوان ذکر (کد) می خواهد به مخاطب عام ارائه دهد در ذهن مخاطبینی با گفتمانی مختلف، متفاوت باشد.

مستند «روزی روزگاری "ایران"» (. Once Upon a Time in Iran(TV 2007)نویسنده و کارگردان کوین سیم) و یا سه گانه مستند بی‌بی‌سی در مورد انقلاب اسلامی به عنوان «ایران و غرب» (محصول 2009 شبکه بی بی سی دو) مثال های خوبی هستند. مورد دوم شاهد ویژه ای است چرا که بسیاری در هر دو گفتمان ایران و غرب که این مستند را دیده اند، از این مستند تجلیل کرده اند. اما تجلیل های این دو گفتمان کاملا در تناقض یکدیگرند! این مستند به شدت بر روی مرز کدهای مشترک متناقض دو گفتمان تمرکز دارد. اینجاست که می بینیم هر دو مخاطب از این مستند تجلیل کرده و آن را مستندی قابل استناد احساس می کند! که شرح و بسط آن مجالی دیگر نیاز خواهد داشت.

در مستند «مهار نشده» نیز چنین ساختاری با شدت زيادي حاکم است.

راوی این مستند، دانشجوی پاکستانی دانشگاه شریف است که تمام مستند را به زبان انگلیسی بیان می کند و جای جای مستند شاهد زیر نویس هایی از زبان فارسی به انگلیسی و برعکس هستیم. می توان گفت که اساسا این مستند برای مخاطب انگلیسی زبان طراحی و تولید شده است و همان‌طور که گفته شد، به دلیل تراکم زیاد حجم مطالب و محدودیت زمان فیلم، فیلم همیشه به اشاره و تذکر می رود و خواسته و نا خواسته از ابتدای آن تا انتها شروع به دادن کدهای رسانه ای می کند و مستند از سطح کد، عمیق تر نمی‌رود.

از طرفی دیگر اصرار عجیبی خصوصا در آغاز مستند بر این است که اعلام کند این یک مستند «بی طرفانه» است در حالی که لفظ بی طرفی در پارادایم و گفتمان انقلاب اسلامی جایگاهی ندارد و به جای آن همیشه لفظ «طرف حق» استفاده می شود. البته شاید گفته شود که مستند در پی ایجاد تعلیق و سوال اولیه یعنی گره افکنی است برای اینکه در روند مستند این گره ها باز شوند که البته هرگز این گره ها باز نمی شوند و هر از چند گاهی دوباره با سوالاتی از مخاطبین عام و دادن نظر و البته ذکر سطحی نظرات متفاوت، دوباره گره اولیه به سمت آغازین خودش باز می گردد. و حتی در جایی گره ای خود مجری و هنرپیشه این مستند برای مخاطب ایجاد می کند که این گره نه تنها باز نمی شود بلکه باعث کور شدن گره های دیگر می شود آنجا که از پیرمردی که موافق فعالیت های هسته ای است، سوال می کند که آیا می دانید انرژی برق تولید شده در نیروگاه اتمی بوشهر صرفا دو درصد از برق مورد نیاز کشور است؟ و البته او جواب منفی می دهد و با ذکر این نکته که مسئله هسته ای به این بزرگی با این همه هزینه باید  اکثر برق را تامین کند، اگر می دانست  این‌گونه است، این کار را قابل دفاع نمی دانست! و او کاملا از نظر خود باز می گردد و البته این مصاحبه چه تناسب صحیحی در کنار مصاحبه با آقای شیرزاد با آن سابقه معلوم دارد و پرونده این گره کاملا علیه گفتمان انقلاب اسلامی بسته می شود.

این موارد و موارد دیگر نشان می دهد که عوامل ساخت مستند، تقلیدی از سبک های به اصطلاح «بی طرفانه» غربی و در حقیقت «اغواگرانه» غربی، پیش گرفته اند. این تقلید غیر آگاهانه است چراکه چه در گره افکنی و چه در  انتخاب کُدهای داده شده، ناقص و متناقض انتخاب شده اند. مستند توجه عمیقی به گفتمان انقلاب اسلامی و در مقابل گفتمان غرب نداشته است و با روندی که برگزیده، عملا در مواردي مفاهیم دروغین ساخته شده علیه ایران توسط رسانه های غربی را بازتاب داده است.

مستند با اشاره ای از جوسازی های رسانه ای غرب آغاز می شود. بیان این جوسازی ها هرگز عمیق نمی شود و نه تنها فقط برای این جوسازی‎ها تبلیغ می‌کند، بلکه خود عملا به این جوسازی ها در داخل کشور دامن زده و با مصاحبه هایی متناقض نما به بیشتر شدن آن کمک می‌کند. سپس به نحوه شهادت دکتر شهریاری می پردازد. بدون عمیق شدن در آن به نقل شاهد های عینی اکتفا می کند و هرگز مانیفست قاطع و روشنی را در این قضیه نمی دهد! چرا که از آغاز می خواهد اعلام کند «بی طرف» است! که البته این اشاره کوتاه به شهادت یکی از فیزیکدانان مومن، وقتی به شهادت طلبی ایرانیان می رسد در ذهن مخاطبی خارج از فضای گفتمان انقلاب اسلامی با پارادایم فکری متفاوت این حق ایجاد می شود که قتل او می تواند با اغماض قابل توجیه باشد چرا که شهادت طلبی در گفتمان انقلاب اسلامی مفهومی پذیرفته و بسیار نیک است اما همین کُد در گفتمان غرب  به معنای یک تفکر تروریستی است!

همین مسئله در موارد دیگر نیز ادامه پیدا می کند و کُدها بدون تعميق به مخاطبین داده می شود.

اگر مسئله بمب هسته ای و امکان داشتن تکنولوژی آن مطرح می شود، صرفا در حد اشاره ای کوتاه «آری» ایران می تواند داشته باشد، بسنده می شود. حتی با اشاره اجمالی که دین این استفاده را منع کرده برای مخاطب سکولار خارج از گفتمان انقلاب اسلامی معنایی جز تهدید بالقوه را نمی دهد!

مستند با اشارات به انقلاب اسلامی، رابطه سیاست و دیانت در شیعه، امامت، عاشورا و هیئت‌هاي مذهبی، جنگ تحمیلی، نفوذ تفکر ایران در کشور های دیگر، کاروان آسیایی غزه و دست آخر حضور بی شمار ایرانیان در 22 بهمن و دادن مانیفست «هر ایرانی یک بمب اتم»، برای مخاطبی در گفتمانی غیر از انقلاب اسلامی، به شرح بزرگ‎ترین تهدید حال حاضر بشریت  با ارائه شاهدها و کدهای مشابه گفتمانی، می پردازد!

اگرچه مستند «مهار نشده» تذکر بسیار خوبی برای افراد درون گفتمان انقلاب اسلامی دارد و آن را برای دیدن چنین مخاطبی به شدت توصیه می کنم، اما برای مخاطبینی در فضای گفتمان غرب این مستند، علیه انقلاب اسلامی است و هرگز موافق با پخش و توزیع آن برای مخاطبی خارج از گفتمان انقلاب اسلامی نیستم.

آنچه گفته شد صرفا بحث اجمالی بر نقد مستند« مهار نشده» نبود بلکه  به نظر، این نقد بر بسیاری از آثار منتشر شده در جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی خصوصا آنان که سعی می کنند ژستی «بی طرفانه» و نه «حق طلبانه» بگیرند، مشاهده می شود، اين در حالي است كه که گفتمان انقلاب اسلامی در مواجهه با گفتمان غرب و حتی در مطالب درون گفتمانی به جای تقلید نحوه گفتار دیگران باید بر مبنای قرآن تنظیم شود.

قرآن حکیم  می فرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلًا سَدِيدًا –  آیه 70 - سوره احزاب» در شرح این آیه شریف، در تفسیر المیزان داریم :«كلمه" سديد" از ماده" سداد" است، كه به معناى اصابت رأى، و داشتن رشاد است، و بنا بر اين، قول سديد، عبارت است از كلامى كه هم مطابق با واقع باشد، و هم لغو نباشد، و يا اگر فايده دارد، فايده‏اش چون سخن‏چينى و امثال آن، غير مشروع نباشد. پس بر مؤمن لازم است كه به راستى آنچه مى‏گويد مطمئن باشد، و نيز گفتار خود را بيازمايد، كه لغو و يا مايه افساد نباشد.»

بلافاصله بعد از این آیه می فرماید: " يُصْلِحْ لَكُمْ أَعْمالَكُمْ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ فازَ فَوْزاً عَظِيماً" آیه 71 سوره احزاب

"اصلاح اعمال" و "مغفرت ذنوب" را نتيجه قول سديد دانسته، و فرموده: «قول سديد بگوييد، تا اعمالتان صالح گردد، و گناهانتان آمرزيده شود» (تفسیر المیزان. جلد 16 صفحه 523)

این آیه شریفه در حقیقت نحوه گویش اصحاب رسانه را بیان می کند که در ابتدا مومنین را مخاطب قرار داده است و دوم خداترسی و تقوا را به آنان توصیه می کند. چراکه شخص با تقوا در بیانش توهین و تحقیر و دروغ و بهتان و هر چه که او را از رحمت و قرب الهی دور کند، نیست و بعد آنان را به قول سدید امر می کند و در ادامه اعلام می‌کند که اگر این روش را عمل انتخاب کنند، نه تنها اثرش بر دیگران خواهد بود، بلکه موجبات غفران و اصلاح اعمال خود شخص گوینده نیز پدید خواهد آمد. و این گویش همان مطلبی است که حقیر معتقد است در حال حاضر در عرصه رسانه های گفتمان انقلاب اسلامی کم رنگ است.

در آیه دیگری در همان سوره در اوصاف مبلغان خود می فرماید:

الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالاَتِ اللَّهِ وَ يخَشَوْنَهُ وَ لَا يخَشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ  وَ كَفَى‏ بِاللَّهِ حَسِيبًا -  آیه 39 - سوره احزاب

باز هم این نکته تاکید شده است که مبلغین پیام حضرت حق در واقع همان کسانی هستند که  پیام حضرت حق را تبلیغ می کنند، در حالی که از کسی جز خداوند متعال خشیتي ندارند. ذکر این نکته لازم است که خوف و خشیت فرق اساسی با هم دارند که به صورت اجمالی از تفسیر المیزان: «كلمه "خشية" به معناى تأثر مخصوصى در قلب است، كه از برخورد با ناملايمات دست مى‏دهد، و اى بسا به آن چيزى هم كه سبب تاثر قلب مى‏شود خشيت بگويند، حال آنکه كلمه خوف به معناى توقع و احتمال دادن پيش آمد مكروهى است ، خلاصه كلمه خشيت به معناى حالت و امرى قلبى است، و كلمه خوف به معناى امرى عملى است» (تفسیر المیزان. جلد 16 صفحه 458، استاد پناهیان در محرم سال 1390 در هیئت محبین اهل بیت  علیهم السلام در دانشگاه هنر در سلسله جلساتی به تفصیل در تبیین این آیه و آیاتی در باره ترس و شرایط مبلغ پیام حضرت حق درس‌گفتار هایی حکیمانه ایراد فرموده اند.)

اهالی رسانه گفتمان انقلاب اسلامی باید خود را ملزم بدانند که در بیان و تبلیغ حق، با قول سدید آمده و بدون هیچ لرزش قلبی حرف خود را بزنند.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





برچسب ها : مستند مهار نشده, قول سديد, ,