تحليلي از رشد گفتماني جامعه سياسي ايران در انتخابات يازدهم
وقتي بر خلاف ادوار گذشته، نامزدهاي مروج گفتمان انقلاب متكثر مي‎شوند/انقلابي‌گري ديگر يك‌شعارفراموش شده نيست؛عيار وزن‌كشي‎ كانديداهاست

 

انتخابات يازدهم رياست جمهوري از جهات متعددي با ادوار گذشته تفاوت دارد، چه از حيث تعداد كانديداهايي كه تا كنون براي حضور در اين عرصه احساس وظيفه كرده‌اند و چه از منظر رويكرد گفتماني برخي از نامزدها جهت ورود به انتخابات.

به گزارش رجانيوز، در حالي كه در انتخابات رياست جمهوري سال 84، تعدادي از كانديداهاي سرشناس اصولگرا با شعارهاي شبه سكولار و غير انقلابي وارد عرصه شدند و با تصور جذب راي اكثريت ملت، علاقه اي به سر دادن شعارهاي گفتماني از خود نشان نمي دادند،  محمود احمدي ن‍ژاد با به وسط آوردن شعار "دولت اسلامي" و مباحثي چون عدالت و مبارزه با فقر،‌ فساد و تبعيض توانست اعتماد مردم را نسبت به خود جلب كند.

اين مساله اگرچه در همان برهه نيز توسط بسياري از سياسيون درست فهم نشد و عده اي اينطور تحليل كردند رمز پيروزي احمدي ن‍ژاد در انتخابات مساله اي غير از روي آوردن وي به گفتمان انقلاب بوده است، اما اين گزاره 4 سال بعد و در انتخابات سال 88 نيز مجددا مورد آزمون قرار گرفت و اين بار هم احمدي ن‍ژاد توانست با پر رنگ نشان دادن نسبت خود با گفتمان انقلاب و تقابل آشكار با جريان هاي دور شده از اين گفتمان، پيروزي محكم و معناداري را بدست آورد.

در اين ميان، تحولات رويكردي و گفتماني رييس جمهور و دولت دهم منجر به اين شد كه عده اي كه از ابتدا هويت خود را در غيريت و تقابل با گفتمان انقلاب تعريف مي كردند،‌ علت اين نوع رفتارهاي رييس جمهور را تلاش وي براي افزايش آرا و جذب طبقات ديگر تفسير كنند‌، آنها از مسير اشتباه رييس جمهور در ابتداي كار سخن گفتند و صراحتا ابراز داشتند احمدي ن‍ژاد نيز فهميده است كه بايد مشي خود را تغيير دهد، اما با گذشت قريب به چهار سال از آغاز دولت دهم و شروع تغييرات رويكردي رييس جمهور، اين مساله نه تنها براي احمدي ن‍ژاد دستاوردي نداشت بلكه دقيقا از زماني كه وي با گفتمان اوليه خود فاصله گرفت، اقبال توده هاي مردمي به وي نيز كاهش معناداري پيدا كرد.

با اين حال، شروع تدريجي فضاي انتخابات رياست جمهوري يازدهم حاكي از آن است كه اين بار بر خلاف اداور گذشته، توجه كانديداهاي مختلف به شعارها و مباني انقلابي رشد معنادار و چشمگيري داشته است بگونه اي كه جداي از افرادي مانند سعيد جليلي و كامران باقري لنكراني كه بيش از ديگر چهره ها، نماينده گفتمان اصيل انقلاب و سوم تير در افكار عمومي شناخته مي شوند،‌ حضور چهره هايي مانند عليرضا زاكاني و محمد حسن ابوترابي با شعارهايي انقلابي و از جنس همين گفتمان حاكي از تعيين كننده بودن وزن گفتمان انقلاب و پرچمداري آن در عرصه هاي انتخاباتي است.

هم چنين مواضع دوگانه و دوپهلوي برخي از كانديداهاي شبه تكنوكرات و اقبال نصف و نيمه آنها به شعارهاي انقلابي نيز نشان مي دهد اين طيف ها نيز به خوبي متوجه پيبش‌برنده بودن اين رويكرد در انتخابات پيش رو در ميان مردم شده اند؛ به عنوان نمونه حضور سر زده برخي از اين چهره ها در مناطق جنگي دفاع مقدس و يا تاكيد بر گفتمان عدالتخواهي و ضديت با فساد، تنها نمونه هايي از اين دست است. 

در مجموع به نظر مي رسد، اين مساله را بايد يك رشد گفتماني در جامعه سياسي ايران طي سالهاي اخير قلمداد كرد، نكته اي كه در سطح كلان به سود مردم و جريان اصيل انقلاب اسلامي خواهد بود و حاكي از پيشرفت عميق و سريع نخبگان سياسي و توده هاي مردم طي سالهاي گذشته است؛ مساله اي كه البته جز در سايه پايداري و ايستادگي رهبر معظم انقلاب و مردم بر آرمان هاي اصيل انقلاب، بدست نيامده است.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





برچسب ها : رشد گفتماني جامعه سياسي, ايران در انتخابات يازدهم, ,