در انتخابات هم،اجتهاد در مقابل نص جایز نیست

میثم شاهدی

یکی از تفاوت های نظام سیاسی جمهوری اسلامی با نظام های رایج دموکراتیک در جهان، وجود نهاد ولایت فقیه در رأس حکومت است. در سیستم های انتخاباتی مرسوم دنیا، احزاب در رقابت با یکدیگر تلاش دارند تا مزیت نسبی های مادی و یا شبه مادی خود را برای اساس بزاق رأی دهندگان تنظیم کنند. طبعا هر کس بیشترین شیرینی را زیر زبان مردم ایجاد کند، رأی بیشتری را هم از صندوق صید خواهد کرد. لذا انتخابات در جهان، بیشتر یک صنعت جذب رأی شمرده می شود. اما در جمهوری اسلامی ولی فقیه در کنار کارویژه های نهادی معینی که دارد، در کلان اداره جمهوری اسلامی، موظف به راه بری جامعه اسلامی در سبیل نجات است. طبعا این راهبری مربوط به مسائل جزوی و خرد جامعه نیست. بلکه مربوط به عناوین اصلی و بنیادین حیات سیاسی و اجتماعی کشور و ملت است. یکی از امور بسیار مهم و حیاتی در نظام جمهوری اسلامی شیوه انتخاب کاندیدا و معیارهای انتخاب کاندیدای اصلح است.

ولی فقیه به لحاظ جایگاه شرعی و قانونی علاقه مندان و هوادارانی دارد که نسبت به فرمایشات و رهنمودهای ایشان اهتمام و التزام بیشتری به خرج می دهند. به نظر می آید در مسئله انتخابات، این افراد باید دو موضوع مهم فوق را از رهبر جامعه اسلامی اتخاذ کنند و یا حداقل نسبت خود را با آن مشخص کنند. ره بر، موظف است با توجه به کارشناسی شخصی و مشورتی که از مشاوران خود دریافت می کند، موقعیت جمهوری اسلامی را در جهان بسنجد، وضعیت گذشته جمهوری اسلامی را در نظر بگیرد، آینده ای که طبق اسناد و مبتنی بر ارزیابی های کارشناسان محتمل است، را پیش چشم داشته باشد، آن گاه معیارهای کاندیدای اصلح را عنوان کند. ایشان به مقتضای زعامتشان بر مسلمین، موظف هستند تا با راهنمایی شفاف و همه فهم اصول و چارچوبه کاندیدای مطلوب زمانه حاضر را برای عموم بیان کنند. البته در این بیان از اشاره مستقیم پرهیز می کنند، بنا به دلایلی که این مقال فرصت بحث آن نیست. بالتبع کسانی که احساس می کنند از قرابت فکری و تعلق خاطر بیشتری به نائب امام غائب(علیه السلام) می بایست در حرکت انتخاباتی خود، ملاک ها و شاخص های علنی و صریح رهبری را مبنا قرار دهند. اولویت هایی که تقدم و تأخر آنها نیز زمان مند است.
این شاخص ها دو کارکرد دارند، هم وجه شناختی دارند و هم شناساندنی. یعنی متکفلین بسط حاکمیت ولی فقیه و امام معصوم در جامعه هم باید این شاخص ها را برای انتخاب کاندیدای برتر مد نظر قرار دهند هم باید آنها را به مردم بشناسانند. چه رسد به اینکه اولویت ها را جابجا کنند و با مصادره به مطلوب بیّنات سخنان رهبری، قدر مقدور را به حداقل ها کاهش دهند.

سخن به دارازا نکشد، وجه دوم سازوکار انتخاب اصلح است، آن چه به عنوان اصلح تاکنون معنی شده است، کسی که حائز بیشترین قرابت با مبانی صلاحیت از نظر مقام معظم رهبری باشد باید مورد حمایت و اقبال یاران و هواداران انقلاب اسلامی قرار گیرد. اما اینکه در میانه میدان رقابت ها و یا حتی مدت ها قبل از آن به بهانه اینکه اصلح شناخته شده نیست و مردم اقبالی به اصلح نشان نمی دهند، باید سراغ صالح برویم، سازوکاری است که سوابق آن را مدعیان عنوان کنند. مبانی و استدلال هایی که عمدتا تنازلی و کمینه گرایانه است.

در این نوشته، بحث صرفا به مبانی و رفتارهای منبعث از آن نظر دارد و در این مجال نقل اشخاص نیست. چرا که ابتدا باید اصول مورد اتفاق شفاف و دقیق شوند و سپس اگر اشتراک نظری وجود داشت به سمت تطبیق و تشخیص رفت.

رهبری در سخنرانی نوروز 92 فرمودند، اصلح را شناسایی کنید و نام او را به صندوق بیاندازید.

آقایانی که خود را صاحب کرسی اجتهاد سیاسی می دانند، بدانند در انتخابات هم «اجتهاد» با وجود «نص» جایز نیست.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





برچسب ها : اجتهاد انتخابات, اجتهاد در مقابل نص, میثم شاهدی, نهاد ولایت فقیه, رأس حکومت, ,