علی اللهیاری
بیشک کشتن انسان بیجرم عملی است مذموم که هیچ سرشت انسانی را طاقت تحمل آن نیست. و وقتی این قتلها به طور دستجمعی باشد تحملش سخت تر. و شاید بزرگترین داغ بشری قتل و عام انسانها باشد به دلیل نژادشان. خصلتی که هیچ بشری را در برگزیدنش، اختیار نیست. و داشتن نژادهای متفاوت نیز البته هیچ مزیتی نخواهد بود برای انسان. و یادآوری میکنم که در این مجال بحث بر سر بیگناه بودن هیتلر یا کاهش مذمومیت تفکرات نژادپرستانه او و امثالش نیست. که به فرموده قرآن کریم قتل حتی یک نفر، قتل همه بشریت است. خواه یهودی باشد یا نباشد. اما در این نوشتار تنها اشارهای است به بزرگنمایی و سوءاستفادهی صهیونیستها و همراهانشان از یک قصهی تاریخی.
هولوکاست چیست؟
کار را از معنای هولوکاست آغاز میکنیم. هولوکاست از دو واژه «هولوس» Holos به معنی«همه» و«کاستوس» (Kaustos-kaiein) به معنی «سوزاندن» و «نابود کردن» است. اما کاربرد تاریخی این اصطلاح، به کشتار یهودیان طی جنگ جهانی دوم(۱) در کورههای آدم سوزی آلمان نازی و قتل عام یهودیان در اتاقهای گاز آلمان اشاره دارد که مشهور آن است که توسط «الی ویزل(۲)» برای اولین بار مطرح شد.
اصطلاح هولوکاست به سه شکل بکار میرود:
۱- در زبان انگلیسی: هولوکاست (Holocaust)
2- در زبان عبری کلاسیک: اولام کالین (Olam kalil)
3- در زبان عبری مدرن: شوآه (Shoah)
برای نخستین بار در اعلامیه استقلال رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۴۸، اصطلاح هولوکاست در نسخه انگلیسی و از کلمه شوآه در نسخه عبری استفاده شد، البته امروزه در اکثر جهان این اصطلاح بزبان انگلیسی رایج است اما، یهودیان با تعصب ویژه ای از آن با عبارت شوآه یاد میکنند.
لازم به یادآوری که با توجه به حجم عمده تبلیغات رسانههای غربی و صهیونیستی، این لغت به عنوان یک لغت خاص در انگلیسی به کار برده میشود. و لذا با حرف بزرگ در همه جای جمله نوشته میشود. یعنی مراد از Holocaust در متنهای انگلیسی دقیقا به کشتار یهودیان در جنگ دوم جهانی اشاره دارد و نه به هر کشتاری که توسط آتش صورت میگیرد. به عنوان مثال به سوزاندن مردم یمن به دست “ذونواس حمیری” پادشاه یهودی یمن به جرم گرویدن به دین مسیحیت در گودال های آتشین،هولوکاست نمیگویند. واقعهای هولناک که در فاصله زمانی بعد از ظهور حضرت مسیح (علیه السلام) و قبل از بعثت پیامبر اسلام (ص) در یمن اتفاق افتاده است. و برخی محققان بر این باورند که ریشه کلمه هولوکاست به همان جنایت انجام شده توسط یهودیان باز میگردد.
صهیونیستها مدعیاند هولوکاست نمونهای است از یهودستیزی(۳). و البته به قولشان نمونهای مهم و خیلی دهشتناک. از این نکته مهم میگذریم که در لفظ یهودستیزی مراد از یهود آیا یک نژاد خاص است یا یک عقیدهی خاص؟ و آیا ستیز به معنی نبرد و کشتار فیزیکی است یا بحث و مجادلهی فکری و عقیدتی؟ در این مقال فرصت ورود به بحث یهودستیزی و این پرسشها نیست که خود مقالهای مفصل خواهد شد.
اما به واقع مراد از «هولوکاست» چیست؟ آیا بدین معنی است که در جنگ جهانی دوم یهودیان نیز کشته شدهاند؟ خیر چنین نیست. چرا که این کاملا بدیهی است که در یک جنگ عدهای فارغ از نوع نژاد، زبان، دین، عقیده و … کشته میشوند. در جنگ دوم جهانی بمبهایی که در جنگ رد و بدل میشد، قادر به تشخیص نژاد و دین افراد نبوده است. و در این میان متفقین هم همان اندازه مقصراند که لشکریان هیتلر. و متفقین هم مطمئنا یهودیانی را کشتهاند. اما چون پیروز جنگ بودند، تاریخ جنگ را آنگونه نوشتند که دوست میداشتند. و همه جنایات را بر گردن متحدین انداختند. به همین علت است که مراد از هولوکاست کشته شدن عدهای یهودی بر اثر عواقب جنگ (بمبارانها، قحطی، بیماری و …) نیست.
آیا مراد این است که برخی از افسران نازی و فاشیستی به دلیل انگیزههای نژادپرستانه دست به قتل یهودیانی میزدند که در مقابل خود یا در بین اسرایشان میدیدند؟ این تعبیر نیز چندان واقعی به نظر نمیرسد. چرا که اولا چنین قتلهایی حجمش نمیتواند زیاد باشد. و محدود خواهند شد به تعدادی قتل موردی. که البته باید بانیانش مجازات شوند. ثانیا برای مجازات این قتلها باید افراد را مجازات کرد و نه کل جریان حاکم را. چرا که این چنین افسران تندرویی برای این کارهایشان نه اجازه میگرفتند و نه حتی به مافوقهای خود گزارش میدادند. ثالثا با توجه به نسل کشیای که جریان نازی و فاشیسم در حق نژادهایی مانند اسلاوها و برخی دیگر از نژادها داشتهاند، چرا باید این قتلهای موردی این چنین مورد تبلیغ قرار گیرد و صحبتی از آن نسلکشیها نباشد؟
اما به واقع مراد از هولوکاست چیست که این چنین برای آن تبلیغ میکنند و برای منکرینش در دنیایی که مدعی آزادی بیان کامل است، مجازاتهایی سخت تعیین شده است؟
وقتی لابیهای صهیونیستی از هولوکاست صحبت میکنند، مرادشان آن است که یک برنامه و تصمیم مهم از سمت هیتلر و حزب نازی وجود داشته است که طی آن ۶ میلیون یهودی توسط کورههای آدم سوزی و اتاقهای گاز کشته شدهاند. در حقیقت مراد وجود برنامهای از پیش تعیین شده توسط حزب نازی و جریانات فاشیستی برای نسلکشی(Jenocide) یهودیان در دوران جنگ دوم جهانی است. و در همین راستا است که چنین تبلیغات وسیعی پیرامون هولوکاست صورت میگیرد.(که در بخش اهمیت هولوکاست نمونههایی آورده شده است)
جالب آن است که صهیونیستها به شدت تبلیغ میکنند که این حادثه خوفناک تنها برای قوم مظلوم(!) یهود روی داده است. و هیچ مشابه خارجی ندارد. به عنوان مثالالی ویزل، با همان نگاه نژادپرستانهای که یهودیان درباره غیریهودیان دارند، درباره هولوکاست مینویسد: «چون این حادثه منحصر به فرد است نمیتوان آن را در چارچوب تاریخ درک کرد. این مساله فراتاریخی است، بلکه تخریب تاریخ است و به دلیل قرار گرفتن در این سطح بی مانندی، نمیتوان آن را با هیچ حادثه دیگری مقایسه کرد. مقایسه ای این چنین در واقع خیانتی به تاریخ یهودیت است». در حالی که خود یهودیان در دو جنایت بزرگ تاریخی شرکت داشتند. یکی آن که در بالا ذکر شد(سوزاندن مسیحیان یمنی توسط پادشاه یهودی در آتش) و دیگری قتل عام ایرانیان است به تحریک استر همسر یهودی خشایار شاه که ۳۲ قوم ایرانی را به طور کامل از صحنه تاریخ حذف کرده است. که این دومی به «پوریم» شهره است و یهودیان حتی در همین ایران نیز هر ساله سالگرد این جنایت را جشن میگیرند.(۴)
اما در کل در این ادعای صهیونیستها چند نکته وجود دارد که باید بررسی شود: ۱- وجود برنامهی از قبل تعیین شده برای نسلکشی یهودیان ۲- کشته شدن ۶ میلیون یهودی ۳- وجود کورههای آدم سوزی ۴- وجود اتاقهای گاز. در ادامه به هر یک از این مباحث میپردازیم:
۱- وجود برنامهی از قبل تعیین شده برای نسلکشی یهودیان توسط حزب نازی
نمیتوان گفت که یهودستیزی در اروپای دورهی معاصر خاستگاهی آلمانی دارد اما نتایج این جریان در آلمان باعث شکلگیری احساسات یهودستیزانه در آلمان شد که یکی از مهمترین دلایل آن اعتقاد مردم آلمان به تسلط کامل یهودیان بر اقتصاد آلمان بود.
آنچه ذهن دولتمردان آلمان را متوجه خود ساخته بود، ریشه کن کردن سیطرهی یهودیان بر مقدرات ملت آلمان بود. نام این برنامه به زعم آنان «راه حل نهایی» بود که به استراتژی نازیها جهت انهدام دشمن خود اطلاق و پس از نتیجه ندادن سایر روشها، اتخاذ میشد.
هیتلر به عنوان رهبر این جریان خواستار آن شد که «یهودیان باید اروپا را ترک کنند و بهترین راه این است که همه آنها به روسیه بروند» از سوی دیگر هیلمر اظهار امیدواری میکرد « که روزی برسد که با تخلیه یهودیان از اروپا و فرستادن آنها به سوی آفریقا و یا مستعمرهای دیگر، ملت یهود به طور قطعی از بین برود»
در واقع آنان خواستار خروج یهودیان از آلمان و رفتن آنها به جای دیگر بودند. تا اینجا هیچ بحثی بر سر کشتار نیست و معنای راه حل نهایی را از طرق مختلف، اخراج تمام یهودیان از اراضی تحت حاکمیت هیتلر، ذکر کردهاند. و حتی در اساسنامه حزب ناسیونال سوسیال هم آمده است که تمام یهودیان میبایست از آلمان و سپس از کل اروپا (زمانی که بر این قاره چیره میشوند) اخراج شوند و هیچ یهودی نمیتواند شهروند کامل آلمانی به حساب آید.
در باب ضرورت اجرای چنین سیاستی، «روزنامه نیویورک تایمز، قابل اعتمادترین شواهد را در مورد سیاست هیتلر درباره یهودیان چاپ کرد و اماری به دست داد که در آن گفته شده بود هیتلر حدود ۴۰۰ هزار نفر از یهودیان آلمان را از سرزمین رایش به مهاجرت وادار نمود. از این رو اگر وی حقیقتا بر نابودی یهودیان مصمم بود، دیگر به این ۴۰۰ هزار نفر اجازه مهاجرت نمیداد.»
نازیها این رویه خود را در کنفرانس معروف ونسی(Wannsee)، برای اجرا به تصویب رساندند. این کنفرانس در ۲۰ ژانویه ۱۹۴۲ در کنار دریاچه ونسی، به منظور هماهنگی کلیه فعالیتهای اجزاء و سازماندهی کسانی که در طرح راه حل نهایی شرکت دارند، تشکیل شد.
این کنفرانس متشکل از وزیرانی بود که در حل قضیه یهود مرتبط بودند و در آن، پیرامون انتقال یهودیان به شرق اروپا توافق حاصل شده بود و هیچ بحثی در مورد اتاقهای گاز و نه از قلع م قمع یهودیان نشد. پرهساک در کتاب خود به عنوان یک تجدیدنظر طلب تاریخی، اظهار میدارد که راندن یهودیان به سوی مشرق زمین، محور اصلی گفتگوهای ونسی بوده است.
ریمون آرون و ژاک فوره نیز پس از یک کنفرانس در سوربن در مراسم اختتامیه، به عنوان نتایج بررسیهای خود، اظهار داشتند که «به رغم دقیقترین تحقیقات کارشناسی انجام شده، به یافتن دستوری مبنی بر قتل عام یهودیان موفق نشدیم»
تا کنون هیچ دستوری از سوی سران حزب نازی مبنی بر قتل عام یهود وجود ندارد.« کسانی که در دادگاه نورنبرگ محکوم شدند، مکررا و با وجدانی آسوده میگفتند که در تمام دوران جنگ، آنان چیزی راجع به قتلهای دستهجمعی یهودیان و یا زندان آشویتس(Auschwitz) و یا تربلینکا(Treblinka) نمیدانستند و اولین باری که نام آنها را شنیدند از دهان دادستان همین دادگاه بوده است»
از سوی دیگر تنها توافق حاصله علیه یهود هم در کنفرانس ونسی بوده که تنها بر تبعید یهودیان به سوی شرق، تاکید داشته است و هیچ کس در آن زمان از نابودی صنعتی یهودیان سخنی نگفته است و لذا از این طریق نمیتوان ادعایی را ثابت کرد. لذا هولوکاست آنچنان که تبلیغ میکنند اصلا وجود نداشته است.
در اینجا لازم است تا برای نمونه به تحقیقات شخصی «دیوید ایروینگ» انگلیسی از مورخین صاحب نامی که بهعنوانیکی ازمهمترین هواداران مکتب تاریخنگاری واقعی شناخته میشود، اشاره کنم. ایروینگ مورخ بسیار معتبری است؛ در حدی که برخی نشریات سرشناس انگلیس نوشتهاند هیچ کس نمیتواند درباره جنگ دوم جهانی کار کند و پروفسور ایروینگ را نادیده بگیرد. او اولین کسی است که خاطرات ۷۵۰۰۰ صفحهای گوبلز را بهدست آورد و روی آن کار کرد. این خاطرات بهمدت ۵۰ سال برای مورخین ناشناخته بود و در آرشیوهای سری ارتش سرخ شوروی نگهداری میشد.
ایروینگ پس از یک کار شش ساله بر روی اسناد سری شوروی سابق اولین بیوگرافی کاملاً مستند هیتلر را منتشر کرد که با نام «جنگ هیتلر» جنجال فراوانی بهپا نمود و کار وی را به دادگاه کشانید. ایروینگ در کتاب «جنگ هیتلر» مدعی است که اصولاً در دوران جنگ هیچ نوعی از کشتار یهودیان «هولوکاست» در کار نبوده است.
ایروینگ نشان داد که مهمترین اسناد جنگ دوم جهانی همه بهطور مرموزی مفقود شدهاند. بسیاری از یادداشتهای روزانه سران آلمان و ایتالیا که تا مدتی پیش در آرشیوهای شوروی سابق و آلمان و سایر کشورهای اروپایی موجود بود به سرقت رفته و پنهان یا معدوم شده است. او از جمله اشاره میکند به یادداشتهای روزانه موسولینی که زمانی موجود بود و اکنون نیست.
۲- الی ویزل در سال ۱۹۲۸ میلادی در مجارستان دیده به جهان گشود ۱۱ساله بود که جنگ جهانی دوم (۱۹۳۹ – ۴۵ میلادی) آغاز شد. ویزل پس از جنگ به فرانسه کوچید و در دنیای رسانه های صهیونیستی فرانسه به روزنامه نگاری مشغول شد و آثار متعددی نوشت. تا پنج ، شش سال پیش ، از او حدود ۳۰جلد کتاب منتشر شده بود. ویزل بعدا به امریکا رفت و در سال ۱۹۸۶ در ۵۸ سالگی به پا
نظرات شما عزیزان:
برچسب ها : بازخوانی پرونده هولوکاست, علی اللهیاری, هولوکاست چیست, ,