جنبش های معنوی نوظهور در اغتشاشات
منوی اصلی
موضوعات سایت
مطالب جدید
آرشیو مطالب
وصیت شهدا
وصیت شهدا
معرفی سایت

سایت خبری تحلیلی ولایتمداران سایتی است با هدف اشاعه فرهنگ ولایت پذیری و ولایت مداری و دفاع از حریم ولایت و ولایتمداران.
مطالب ثابت
همرزمان
نویسندگان
لوگوی دوستان
امکانات دیگر


آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 533
بازدید دیروز : 11
بازدید هفته : 606
بازدید ماه : 606
بازدید کل : 78232
تعداد مطالب : 5454
تعداد نظرات : 280
تعداد آنلاین : 2




در اين وبلاگ
در كل اينترنت
چاپ این صفحه
ابر برچسب ها

پژوهشی در کارکرد جنبش های معنوی نوپدید در جنگ نرم

نقش جنبش های معنوی نوظهور در اغتشاشات سال 88

 حمیدرضا مظاهری سیف
 

 
وقتی که دین به تجربه احساسات خوش تنزل یابد، ابعاد معرفتی و اخلاقی آن از اولویت فرومی‌آید، آنگاه دین‌داری هم چندان مهم نخواهد بود. بلکه مهم خوش بودن و برخورداری از هیجانت مثبت است، اصول اخلاقی و کرامت انسانی هم اگر در این زمینه مفید بود که محترم است و در غیر این صورت اعتباری ندارد...
 

 چکیده
مسأله این است که آیا جنبش‌های معنوی نوظهور در جنگ نرم علیه نظام جمهوری اسلامی ایران نقش و کارکردی دارند؟ ادیان جدید و معنویت‌های نوظهور با تکثرگرایی، شک‌گرایی، احساس‌گرایی، ناعقل‌گروی و خودمحوری معنوی، فرهنگ دینی را دگرگون کرده و فرهنگ سیاسی برآمده از آن را که پشتوانه نظام جمهوری اسلامی است، تغییر می‌دهد.

جنبش‌های معنوی نوپدید با هدف گرفتن طبقه مرفه در شهر تهران توانستند زمینه‌ اغتشاشات پس از انتخابات 88 را در بین مردم شمال و غرب تهران به وجود آورند. افرادی که از جنبش‌های معنوی نوظهور اثر پذیرفتند، در تشخیص حق و باطل و دشمن‌شناسی، حفظ اصالت معانی نمادهای دینی و کنش‌های عقلانی با مشکل مواجه شدند.

جنبش‌های معنوی نوپدید در جامعه‌ای دینی مثل ایران امکان موفقیت زیادی دارد و می‌توان افراد زیادی را به خود جذب کند. مهاجمان جنگ نرم در اغتشاشات بعد از انتخابات 88 به کارایی نمادهای دینی در حرکت برعلیه نظام پی‌ بردندو در برنامه‌های بعدی خود بیش از پیش از این قابلیت استفاده خواهند کرد.

واژگان:جنگ نرم، فرهنگ دینی، فرهنگ سیاسی، جنبش‌های معنوی نوپدید، طبقه مرفه، تکثرگرایی،‌شک‌گرایی، احساس‌گرایی،‌ناعقل‌گروی، خودمحوری معنوی.

مقدمه
حق و باطل همواره رویاروی هم بوده اند و در این رویارویی از شیوه ها و راه های گوناگونی برای پیروزی خود استفاده می کنند. اما تفاوت بزرگی که میان شیوه های دشمنی باطل و روش های مبارز? حق وجود دارد، این است که حق هیچ گاه ارزش های باطل را به کار نمی گیرد نه در حقیقت و باطن، زیرا اساسا امکان ندارد؛ و نه در ظاهر، چون فریب و دروغ از ساختار ارزشی حق بیرون است و در واقع حقی که با دروغ و فریب به میدان بیاید به راستی حق نیست. اما باطل به راحتی خود را در چارچوب ارزشی حق قرار می دهد و رنگ و لعاب آن را به خود می گیرد، تا راه نفوذش را در جبهه حق باز کند.
در روزگار ما اندیشه های باطل مادی و سرمایه داری با روی آوری به معنویت و دین، فضایی از دین داری و معنویت ورزی را ایجاد کرده اند تا در پوشش آن هوس های ناپاک خود را توجیه کنند و آرزوهای ناروای خویش را براورند. و به این ترتیب عرصه گسترده‌ای از نبرد را میان حق و باطل گشوده‌اند. نبردی که صحنه رویارویی ارزش‌ها و اعتقادات است و فتح و پیروزی در آن حفظ کردن یا تغییر دادن باور‌ها و ارزش‌هاست.
جنبش‌های نوپدید معنوی را می‌توان از دیدگاه‌های مختلف مورد بررسی قرار داد. از منظر کلامی - فلسفی، از منظر عرفانی، از منظر جامعه‌شناختی، از منظر روان‌شناختی و دست آخر از منظر علوم استراتژیک. با استفاده از دیدگاه اخیر آشکار می‌شود، سرمایه‌ گذاری‌های عظیم و برنامه‌ریزی‌های بلند مدتی که برای تولید و توسعه جنبش‌های معنوی نوظهور صورت گرفته؛ توجیه می‌شود. و معلوم می‌شود که سرمایه‌های عظیمی که گاهی در قاچاق مواد مخدر و گاهی در اسلحه سازی و گاهی در فعالیت‌های علمی و تولید نظریات توجیه گر نظام اقتصادی و سیاسی فاسد غرب بکار می‌رود، امروز در هاله‌ای از تقدس به معنویت و ادیان جدید روی‌آورده است. در این جاست که تأملات جامعه‌شناختی، روان‌شناختی و فلسفی نیز به میان می‌آید و نتایج مطالعات استراتژیک در باب جنبش‌های معنوی نوپدید را تأیید می‌کند.

بنابراین شایسته است که بپرسیم آنچه به نام ادیان جدید یا جنبش‌های معنوی نوپدید در کشور ما رو به گسترش می‌رود چیست و چه پیامدهایی دارد؟

فرضیه تحقیق حاضر این است که جنبش‌های معنوی نوپدید یا به اختصار جمن‌ها ابزار‌ها یا راه‌کارهایی برای نبرد نرم هستند، که با تغییر فرهنگ دینی مردم، فرهنگ سیاسی را دگرگون می‌کند.

 

 

چیستی جنگ نرم
تعاریف متعددی از جنگ نرم وجود دارد که معمولاً از سوی استراتژیست‌های آمریکایی مطرح شده و هماهنگ با شرایط دولت سلطه‌گر آمریکا می‌باشد.(استراتژی بزرگ ص487) برخی از این تعاریف بسیار شبیه تعاریفی است که از جنگ روانی ارائه می‌شود (جنگ روانی ص83و84) و عده‌ای اساساً جنگ نرم را مترادف با جنگ روانی می‌پندارند. اما در واقع جنگ روانی تفاوت زیادی با جنگ نرم دارد. با صرف نظر از تعاریف جنگ روانی توجه به یک موضوع تفاوت جنگ روانی را با جنگ نرم آشکار می‌نماید. جنگ نرم (Soft war) در برابر جنگ سخت (Hard war) قرار دارد و جایگزینی برای جنگ‌های نظامی است. اما جنگ روانی (Psychological warfate) مکمل انواع جنگ است و در انواع جنگ‌های نرم و سخت کاربرد دارد. بنابراین هرگاه جنگ سخت در میان باشد به احتمال زیاد جنگ روانی نیز هست. اما جنگ نرم در آن جبهه هیچ معنایی ندارد. البته در خصوص جنگ نرم باید گفت که همیشه با جنگ روانی همراه است و جنگ روانی یکی از ضروریات جنگ نرم است.

با توجه به وضعیت جمهوری اسلامی ایران و مروری بر تعاریف موجود از جنگ نرم، به نظر می‌رسد که باید تعریفی بومی برای این مفهوم ارائه دهیم. ساده‌ترین تعریفی که می‌توانیم از جنگ نرم داشته باشیم این است:

"تلاش غیر نظامی برای ایجاد تغییرات فرهنگی در رقیب به طوری که در جهت منافع مهاجمان بازی کند. "

 

جنگ نرم تلاش و کوشش برای دست‌یابی به اهدافی است که می‌تواند در جنگ نظامی نیز به صورت هدف در نظر گرفته شود؛ مثل تغییر یک نظام سیاسی یا تسلط بر منابع اقتصادی دیگران. اما در جنگ نرم این اهداف مستقیم و از راه‌های خشونت آمیز دنبال نمی‌شود، بلکه برای دست‌‌یابی به آن اهداف موضوعات و عناصر فرهنگی بکار آمده و اهداف میانی فرهنگی برای رسیدن به منافع سیاسی و اقتصادی طراحی می‌شود. در این راستا هر وسیله‌ای که بتواند نگرش‌ها و گرایش‌های افراد جامعه هدف را تغییر دهد، در جنگ نرم به کار می‌آید. به این ترتیب رسانه‌ها، تبلیغات، فریب‌کاری، شعارسازی و تکرار دروغ‌ها تا جایی که واقعیت به نظر برسد، به عنوان ابزارها و تاکتیک‌های جنگ روانی تنها بخشی از راه‌های پیش‌برد جنگ نرم است و بر شمار این شیوه‌ها می‌توان موارد دیگری را هم افزود، نظیر: استفاده از باورهای دینی، ارزش‌های معنوی، نمادها و رفتارهای مقدس، سوءاستفاده از گرایش‌های متعالی و نیازهای والای انسان.

مهمترین ابعاد وجودی انسان ابعاد معنوی است، که پرتو خود را بر سایر ساحت‌های زندگی فردی و اجتماعی می‌افکند. در جنگ نرم با تأکید بر تمام ظرفیت‌های جایگزین جنگ نظامی، ابعاد معنوی نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد. به این ترتیب جنگ نرم صحنه بازی با نمادها و رفتارهای مذهبی، رویارویی تفسیرهای متفاوت آموزه‌ها و باورهای دینی و تعارض ارزش‌ها و گرایش‌های معنوی است.

 

نقش فرهنگ دینی در جنگ نرم
"وقتی جامعه‌شناسان از فرهنگ سخن می‌گویند، مقصودشان آن دسته از جنبه‌های جوامع بشری است که آموخته می‌شوند، نه آن‌هایی که به صورت ژنتیکی به ارث می‌رسند. اعضای جامعه همه در این عناصر فرهنگ سهیم هستند و به همین دلیل امکان همکاری و ارتباط متقابل به‌وجود می‌آید... فرهنگ یک جامعه هم شامل جنبه‌های نامحسوس ـ عقاید، اندیشه‌ها و ارزش‌هایی که محتوای فرهنگ را می‌سازند ـ و هم جنبه‌های ملموس و محسوس است ـ اشیاءع نمادها یا فناوری که بازنمود محتوای یادشده است. " (جامعه‌شناسی. ص35)

در اینجا با گذر از نظرات گوناگونی که دراین باره وجود دارد، به اندازه‌ مورد نیاز در این تحقیق قناعت کرده و می‌گوییم: فرهنگ مجموعه‌ای از بینش‌ها، ارزش‌ها، رفتارها و نمادهاست که هویت جمعی را می‌سازد و در شکل‌گیری هویت فردی تأثیر بسزایی دارد. این مجموعه که عناصر فرهنگ نام دارد در صورت تعلق به هر یک از نهادهای اساسی جامعه مثل حکومت، دین، اقتصاد، آموزش یا خانواده با ترکیبی از آن نام گذاری می‌شود. برای نمونه بینش‌ها و ارزش‌ها و رفتارها و نمادهای مربوط به نهاد حکومت، فرهنگ سیاسی را به وجود می‌آورد. و عناصر فرهنگی مربوط به نهاد دین فرهنگ دینی را می‌سازد.

عناصر فرهنگ در ارتباط با نهادهای مختلف جامعه لزوماً تفاوت پیدا نمی‌کند، بلکه کارکردهای متفاوت آن ملاحظه می‌شود. به این ترتیب عناصر فرهنگ سیاسی که بینش‌ها و ارزش‌ها و رفتارها و نمادهای سیاسی را شامل می‌شود، یکسره با عناصر فرهنگ دینی یا اقتصادی متفاوت نیستند، بلکه بسیاری از آنها مشترک اند و تنها کارکردها و نسبت‌های آنها تغییر می‌کند و با ترکیب دیگری از فرهنگ دینی به فرهنگ سیاسی و یا فرهنگ اقتصادی می‌رود. هم از این رو ممکن است یک ارزش سیاسی، از فرهنگ دینی برآمده باشد و یا یک نماد دینی در فرهنگ سیاسی معنی‌دار باشد.

 

در جنگ نرم طرف مهاجم برای دست‌یابی به اهداف مورد نظر به طور مستقیم به عناصر سیاست مثل حکومت یا مرز‌های دولت-ملت حمله نمی‌کند. بلکه فرهنگ سیاسی یا به طور کلی شبکه عناصر فرهنگی را مورد هدف قرار می‌دهد و می‌کوشد تا با دگرگونی فرهنگی در جامعه هدف، منافع خود را برآورده سازد. طراحی چنین عملیاتی نیازمند شناخت دقیق رقیب و تشخیص عناصر اصلی فرهنگ اوست.

معمولاً بیشتر عناصر فرهنگی که در برابر نفوذ سلطه‌گران مقاومت می‌کند، عناصر فرهنگی برآمده از دین است، که در سایر ابعاد فرهنگ نیز نقش برجسته و کارکرد چشم‌گیری دارد. از این رو شکستن مقاومت مردمی که از فرهنگ سلطه‌ناپذیر برخوردارند، به دگرگونی عناصر فرهنگی دینی یعنی باورها، بینش‌ها، ارزش‌ها و نمادهای دینی ارتباط پیدا می‌کند. در صورتی که تغییرات فرهنگی مناسب با اهداف مهاجم در فرهنگ دینی پدید آید، تغییرات هماهنگ با آن در فرهنگ سیاسی نیز نمایان خواهد شد و ملت مورد هجوم مقاومت خود را از دست خواهد داد. چون دیگر توجیه و انگیزه‌ای برای مقاومت در برابر مهاجم ندارد. از همین جاست که نقش فرهنگ دینی در جنگ نرم شناخته می‌شود.

 


عناصر مؤثر فرهنگ دینی بر فرهنگ سیاسی در جمهوری اسلامی ایران
در کشور ایران که دارای فرهنگ دینی بسیار غنی و ریشه‌داری است، سایر ابعاد فرهنگ هماهنگ با عناصر فرهنگ دینی شکل گرفته‌اند و در این بین فرهنگ سیاسی بیشترین اثرپذیری را از فرهنگ دینی داشته است. به خصوص فرهنگ شیعی با تکیه بر آموزه‌های مرتبط با ولایت و امامت فرهنگ سیاسی عزتمند و سلطه ناپذیری را تولید کرده است.

عناصر مهم فرهنگ دینی که در فرهنگ سیاسی مردم ایران تأثیرات بنیادین داشته،‌ در مقدمه و اصول اولیه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آمده است، که به بخشی از آن اشاره می‌کنیم.

 

اصل دوم

جمهوری اسلامی ایران نظامی است برپایه ایمان به:

خدای یکتا (لااله الا الله) و اختصاص حاکمیت و تشریع به او و لزوم تسلیم در برابر امر او.
وحی الاهی و نقش بنیادی آن در بیان قوانین.
معاد و نقش سازنده آن در سیر تکاملی انسان.
عدل خدا در خلقت و تشریع
امامت و رهبری مستمر و نقش اساسی آن در تداوم انقلاب اسلامی معصومین سلام الله علیهم اجمعین.
کرامت و ارزش والای انسان و آزادی توأم با مسؤلیت او در برابر خدا که از راه ...
الگوی قیام امام حسین که گنجینه بی‌پایانی از عناصر فرهنگی را در جامعه ما به دست داده است، مردم را بر انگیخت تا یک انقلاب بزرگ را بر اساس فرهنگ دینی رقم بزنند و منافع نامشروع سلطه‌گران جهانی را در خاور میانه به خطر اندازند. گذشته از اینکه خاور میانه و کشور ایران منبعی برای برآورند منافع نامشروع و خواسته‌های ناروای کسانی بود که فرهنگ سلطه‌گری رفتارهای سیاسی‌شان را تعیین می‌کند، این انقلاب دینی توانست الگویی جهانی از فرهنگ سلطه‌ناپذیر را به جهان نشان بدهد و فرهنگ سلطه‌پذیری را در جهان به آستانه تغییرات اساسی نزدیک کند.

 

این نتایج ناکام‌ کننده برای بازی‌گران سیاسی بر اساس فرهنگ سلطه، نا خوشایند بود و آنان را برآن داشت تا قابلیت استراتژیک مردم ایران را با برنامه‌ای حساب شده تضعیف کنند و بلکه برای دست یابی به اهداف‌شان که معارض با وجدان اخلاقی و حقوق بشر است، برای خود قابلیت استراتژیک رقیب ایجاد کنند. از این رو تغییرات فرهنگ دینی در بین مردم ایران و ارائه دین‌های رقیب یا قرائت‌های رقیب از اسلام و تشیع برای آنها بسیار مهم قلمداد شد. به این ترتیب جنگ نرم علیه ملت ایران ابعاد دینی و معنوی پیدا کرد و سلطه‌گران تمام توانایی خود را در این عرصه به کار گرفتند. نتیجه‌ گشوده شدن این جبهه جدید پیدایش و گسترش جنبش‌های دینی و معنوی نوپدید در ایران بود.

 

چیستی جنبش های معنوی نوپدید
ادیان جدید یا جنبش‌های دینی نوپدید به طور مشخص از عصر روشنگری به تدریج از گوشه و کنار قلمرو تمدن غرب یا مناطقی که مهاجمان و مهاجران غربی قدم گذاشته بودند، سر برآوردند. این روند ادامه داشت تا اینکه بعد از جنگ جهانی دوم و از نیمه قرن بیستم، دانشمندان و محققان در رشته‌های روانشناسی، علوم اجتماعی و فلسفه متوجه شدند که بحران‌های انسان معاصر بدون بازگشت به دین یا چیزی شبیه به آن که آموزه‌هایی از ماوراء عالم ماده را دربر داشته باشد، امکان پذیر نیست. از همان زمان بود که عرصه برای پیدایش ادیان جدید به منظور حفظ وضع موجود و تحکیم و تداوم نظام سلطه جهانی آغاز شد.

در دهه‌های 1960 و 1970 این موج بشدت گسترش یافت (جامعه‌شناسی دین ص368) و با حمایت‌ کانون‌های ثروت و قدرت و تلاش بی‌وقفه مراکز علمی و مؤسسات فرهنگی به پدیده‌ای جهانی تبدیل شد.(گزارش تحلیلی از پنجمین اجلاس پارلمان ادیان جهان در ملبورن استرالیا.ص20) پس از سال 1979 میلادی برابر با 1357 هجری شمسی که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید و نیروهای سلطه‌گر در نظام جهانی به قابلیت استراتژیک فرهنگ دینی مردم ایران پی‌بردند، کوشیدند که با گستردن دامنه جنبش‌های معنوی نوپدید در ایران، با جنگ نرم منافع از دست رفته خود را باز یابند.

 

اما در پاسخ به چیستی جنبش‌های دینی و معنوی نوپدید، باید توجه کرد که محققان پرکار اذعان کرده‌اند حتی ارائه آمار قابل اعتمادی از جنبش‌های دینی نوپدید غیر ممکن است. (New Religious Movements Challenge and response .p15) امروزه در جهان هزار دین تازه و جنبش معنویت‌گرای نوظهور پدید آمده و روز به روز بر تعداد آنها افزوده می شود. این سیالیت در مصادیق عینی، دست‌یابی به تعریف قابل اعتماد علمی را دشوار می‌کند. بلکه آشفتگی که بر صحنه ادیان و معنویت‌های جدید حاکم است، نه تنها کار تعریف را دشوار ساخته، بلکه نام گذاری آنها را نیز با پیچیدگی‌هایی مواجه نموده است. اینکه آنها را فرقه، جنبش یا جریان اجتماعی بدانیم محل بحث است، دینی یا معنوی و یا غیر دینی و نامعنوی بودن آنها نیز از بحث و نظر دور نمانده است. اصل نوپدید بودن آنها و تعیین حدود مفهومی نوین نیز مباحثاتی را در پی داشته که هنوز به فرجام نرسیده است.

با این همه تاکنون کوشش‌هایی برای تعریف جنبش‌های دینی نوپدید صورت گرفته (Researching New Religious Movements. pp1-2) این جنبش ها نمونه های جهانی و منطقه ای و حتی ملی دارد. یعنی بعضی از آنها جنبش های جهانی هستند، برخی در یک منطق? خاص و چند کشور فعالیت دارند و برخی فقط توانسته اند در یک کشور رشد کنند و پیش روند.

ادیان جدید یا معنویت های نوظهور از دیدگاه های مختلف و با رویکردهای گوناگونی تعریف شده‌اند (Understanding New ReIigious Movements) اما هیچ کدام از آن تعاریف بومی و مناسب با فضای فرهنگی کشور ما نیست. پس با صرف نظر از ارائه دادن تعریفی دقیق برای روشن شدن موضوع و مناسب با هدف این تحقیق می توانیم بگوییم که جنبش های نوپدید معنوی عبارت اند از: "حرکت‌های اجتماعی - فرهنگی که به امور ماورائی می‌پردازد به طوری که آموزه‌های روشن دینی را با ابهام و تردید می آمیزد و یا به صراحت در برابر آنها قرار می‌گیرد. "

منظور از امور ماورائی طیف گسترده‌ای از باور‌ها، گرایش‌ها و آیین‌ها را دربرمی‌گیرد. با این تعریف سازمان&zwn

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





برچسب ها : نقش جنبش های معنوی نوظهور در اغتشاشات سال 88, پژوهشی در کارکرد جنبش های معنوی نوپدید در جنگ نرم, ,
توسط : ولایتمداران |