مقایسه عملکرد رسانه‌های غربی در قبال فتنه 88 ایران و خیزش‎های مردمی در غرب

رادیو دیروز: حدود دو و نیم سال قبل هنگامی که با برنامه ریزی های سنگین و گسترده ی غرب و عمالش انتخاباب 85 درصدی ریاست جمهوری در ایران به آشوب کشیده شد ، رسانه های غربی که خود را برای یک هجوم برق آسا و پردامنه به نظام اسلامی ایران آماده می کردند بدون توجه به هیچ مسئله ی دیگری ، بطور شبانه روزی بیشتر وقت خود را صرف حمایت و پوشش آن اعتراضات کردند و عمدتا با شعار بی طرفی و "حمایت از مردم" فعالیتهای رسانه ای خود را تنظیم می کردند .

نقش رسانه های غربی در شعله ور شدن اعتراضات و خصوصا بر اساس دروغ و شایعه پراکنی ، تا آنجا بود که خود سران فتنه هم تحت تاثیر این کانال ها قرار گرفته بودند.

اما پس از حماسه ی 9 دی 88 که تجلی گاه همبستگی و استکبارستیزی و بیعت با ولایت بود و تقریبا بطور کامل نقشه های شوم غرب و جیره خوارانش در داخل نقش بر آب شد، کمتر کسی فکر می کرد بحران اعتراضات مردمی گریبان گیر همان دولتهایی شود که شب و روز دم از حمایت مردم ایران می زدند و فکر مردم ایران لحظه ای خواب در چشمانشان باقی نگذاشته بود! و البته رسانه های وابسته به همان دولتها هم که اصلا پیش بینی نمی کردند که به فاصله ی کمتر از 2 – 3 سال در میدانی دیگر تحت آزمایش افکار عمومی ، صداقت و یا نفاقشان توسط مخاطبین سنجیده شود .

در این نوشتار به مروری مختصر و گذرا بر عملکرد رسانه های مدعی غربی که در دوران اعتراضات پس از انتخابات ایران نقشی فعال و برجسته ایفا نمودند می پردازیم و سپس به مقایسه ی رفتار همان رسانه ها در قبال اعتراضات ضد آمریکایی و خصوصاقیام "وال استریت" اشاره خواهیم کرد.

در باب رفتارشناسی آن دسته از رسانه های غربی پیرامون اوضاع داخلی ایران محورهای زیر قابل تامل است:

1)ادعای بی طرفی و انجام رسالت حرفه ای رسانه ای خود در قبال اخبار و پدیده های سیاسی-اجتماعی :

یکی از شروط اساسی جلب اعتماد مردم به رسانه ها اثبات بی طرفی آنها و عملکرد بدور از یکجانبه گری است. این ادعا بار ها از سوی بسیاری از این رسانه ها مطرح شد و برخی کانال ها در ابتدا حتی توانستند تا حدودی این نکته را رعایت کنند اما به فاصله ی کمی از اعتراضات ،ماهیت اصلی آنها آشکار شد . به عنوان مثال بی بی سی که در ایام کوتاه حیات قبل از انتخابات خود با ظرافت خاصی به رعایت اصل عدم حمایت لخت و عریان از جریانات خاصی در ایران پرداخته بود به هیچ وجه نتوانست پس از آغاز اعتراضات این رویکرد را ادامه دهد و عملا جزیی از حرکت رسانه ای براندازانه و کاملا در حمایت از معترضین بود.به عنوان مثال بارها و بارها شاهد بودیم که در ایام فتنه 88 این کانال وابسته به دولت انگلیس ، به پخش فیلم هایی مبنی بر حمله به معترضین یا ماجراهایی مانند حمله به کوی دانشگاه اقدام میکرد ،بماند که بسیاری از فیلم ها آرشیوی بودند، اما هیچ گاه عکس آن عمل نکرد.مثلا ماجرای روز عاشورا که در آن عده ی بسیار کمی به آن جنایات و هتاکی ها دست زدند و با حمله ی وحشیانه به مردم عزادار و به آتش کشیدن خیمه های امام حسین (ع) آن فاجعه ی تاریخی را رقم زدند عملکرد بی بی سی چگونه بود؟ همگان شاهد بودیم که بی بی سی و سایر دوستانش نه تنها آن حمله ی بیرحمانه را تقبیح نکردند و آن را جزیی از اعتراضات به حق! مردمی جلوه دادند ، بلکه بیانیه ی سران فتنه که در آن آمده بود "آنها مردمی خداجوی بودند" را به مراتب مهمتر از آن اقدام خشن علیه مردم آن هم در روز عاشورا جلوه میداد.

آخرین شاهد مثال این امر فراخوان 25 بهمن ماه فتنه گران برای انحراف در نهضت اسلامی خاورمیانه بود که این رسانه سنگ تمام گذاشت وحدود دو هفته شبانه روز به تبلیغ این مراسم می پرداخت تا شاید بتواند چندصد نفری رابه داخل خیابانها بکشاند و با پوشش وسیع آن از سرایت ناآرامی های منطقه به ایران خبردهد و با این بهانه شانه های اسرائیل و آمریکا را از فشار کمرشکن خیزش اسلامی منطقه برهاند.

اما تمام آن سرمایه‌گذاری تمام عیار حتی نتوانست در تهران 10 میلیونی حتی ده هزار نفر را به خیابانها بکشاند در شهرهای دیگر که حتی نتوانستند یک تجمع دو رقمی را به ثبت برسانند. فضاحت 25 بهمن این شبکه را محتاط ساخته تا مقداری محافظا کارانه تر به صحنه بیاید و اندک ابرویی نیز برای خود باقی بگذارد

ادعای بیطرفی بی بی سی و سایر کانال ها و رسانه ها با موارد متعددی نقض شده است که خود این موضوع چندین مقاله ی جداگانه را می طلبد.

اما در باب عملکرد این رسانه ها در قبال اعتراضات مردمی و داخلی خود آن کشورها از منظر "ادعای بی طرفی" با بررسی مواضع این رسانه ها طی ماههای اخیر در قبال پدیده های مختلف سیاسی-اجتماعی به نکات جالبی برمیخوریم.

مثلا همان بی بی سی مدعی بیطرفی ، با اتخاذ سياستي دوگانه موج گسترده قيام محرومين انگليس كه در تابستان امسال(1390) و با كشته شدن مارك دوگان، جوان سياه‌پوست به دست پليس و در اعتراض به سياست‌هاي تبعيض‌نژادي رژيم اين كشور صورت گرفته را به نحوي ديگر پوشش داده و با رويكردي مغرضانه نسبت به معترضان، خواستار برخورد حكومتي با آن‌ها شده است.

2)شعار "حمایت از مردم" :

یکی از شعارهای اساسی و برجسته ی لیبرالیسم غرب و رسانه های وابسته به آن که معمولا آن را بسیار برجسته و پر زرق و برق هم نشان می دهند ، همین شعار مردمسالاری و حمایت از مردم است. در واقع طی سالهای اخیر یکی از ترفندهای اصلی غرب برای مقابله با انقلاب اسلامی ایران و جلوگیری از گسترش نفوذ و محبوبیت آن در داخل و خارج همین مقوله ی مردمسالاری و حقوق شهروندی و مردمی بوده است. غرب بارها با طرح مسائلی که از نگاه او یک نقض حقوق بشر محسوب می شده است به اتخاذ موضع علیه ایران و نظام جمهوری اسلامی می پرداخته است و همیشه الگوی لیبرال دموکراسی خود را الگوی برتر و مناسبتر برای ملتهای مسلمان و بویژه مردم ایران معرفی میکرده است و البته مدل حکومت اسلانی و دینی را یک نمونه ی بارز حکومت ناقض و منافی حقوق بشر و حقوق مردمی و شهروندی معرفی میکند. در همین راستا حتی نسبت به برخی احکام اسلامی مثل اعدام و یا دیه زن و مرد و ... واکنش های گسترده صورت میگرفته است و البته اعتراضات مردمی در ایام پس از انتخابات بهترین فرصت و خوراک تبلیغاتی و خبری برای غرب و رسانه هایش بود تا بار دیگر خود را حامی مردم ایران و البته مسئولان و اصل مدل حکومت اسلامی ایران را هم دشمن اصلی مردم و مانع اصلی آزادی آنها معرفی کنند.

حال به رویکرد همین رسانه ها در قبال حوادث وال استریت توجه کنید! رادیوفردا که بعد از دو سال و نیم هنوز به روشهای مختلف به آن ایام فلش بک میزند و هر از چند گاهی به گزارشهایی پیرامون زندانیان سیاسی در ایران و یا حصر خانگی سران فتنه می پردازد در قبال مطالبه ی "مردمی" در وال استریت چه موضعی اتخاذ کرده است؟ جالب است بدانید رادیوفردا در قبال وال استریت که یکی از مهمترین اخبار امروز دنیا محسوب می شود و به همه جای دنیا سرایت کرده است تاکنون به تعداد انگشتان یک دست هم خبر کار نکرده است ! تازه اخباری هم که کار شده است عمدتا اخباری خنثی و دست چندم و حتی بعضا با هدف بی اهمیت جلوه دادن آن و یا تلقین اینکه "موضوع کوچک و بی اهمیتی است" میباشد.

همچنین خود بی بی سی که ادعای حمایت از مردم را دارد در قبال سرکوب دانشجویان انگلیسی بدست پلیس آن کشور که سال گذشته رخ داد آنقدر موضع بد و متناقض با شعارهای خود و ماهیت اعتراضات دانشجویان گرفت که منجر به تجمع علیه خود بی بی سی آن هم در مقابل ساختمان بی بی سی شد!

حال این رسانه ها با این کارنامه مدعی حمایت از مردم ایران میشدند!

3)حمله رسانه های غربی به پلیس و سایر ارگان های نظامی امنیتی ایران به بهانه ی خشونت و سرکوب معترضان :

یکی دیگر از رویکرد های رسانه های غربی در قبال حوادث ایران تلاش برای خدشه دار کردن اعتبار نهادهای امنیتی و نظامی ایران در جریان اعتراضات بود.البته هدف اصلی آنها ایجاد نفرت بین مردم نسبت به آن دستگاههای نظامی بود و البته در نهایت با این توجیه که آنها مجریان سیاستهای رهبری هستند،مستقیما تمام آن اقدامات را منتسب به ایشان میکردند و از این طریق قصد فاصله بین مردم و رهبری راهم داشتند.

بماند که برای تحقق این هدف یعنی بیرحم نشان دادن "بسیج و پلیس وابسته به نظام" از هر ترفندی استفاده کردند و حتی متوسل به سناریوهای شهیدسازی و ترور هم شدند.نمونه ی بارز آن پروژه ی قتل ندا آقاسلطان بود که برای تهییج و تحریک مردم علیه نظام در اقدامی بی سابقه دختری را قربانی کردند تا از طریق اتشار تصاویر تاسف بار و عصبانی کننده ی آن فاجعه آتشفشان خشم مردم را فوران کنند و به مردم بقبولانند که این نظام به مردم رحم نمی کند و شما مردم باید آن را به سزای اعمالش برسانید.از این دست تحریکات مردمی بسیار فراوان رخ داد که همه ی رسانه های بیگانه با پوشش بسیار وسیع و کم نظیر به بهترین نحو ممکن از آن برای فشار علیه نظام استفاده کردند.

حال این عملکرد را مقایسه کنید با برخورد همان رسانه ها با پدیده های مشابه در کشور های غربی.در اینجا عمدتا سناریوها ساختگی بود و حتی یک سر آن به خود همین کشورهای غربی می رسید و لی شما ببینید اعتراضاتی که هم اکنون و از چد هفته قبل در خود ایالات متحده امریکا و یا سایر کشورهای اروپایی از جمله انگلستان رخ داده است با چه عکس العملی از سوی همین رسانه ها مواجه شده است. به این صحبتهای علیرضا نوری زاده که از یکی از شبکه های فارسی زبان ضد انقلاب و فعال در عرصه فتنه 88 علییه ایران توجه کنید و نوع برخورد رسانه های مدعی غربی را با رفتار پلیس در ایران و در انگلستان مقایسه کنید !

نوري‌زاده درآن گفتگو که تابستان امسال و در بحبوهه ی در گیری پلیس با معترضین انجام شده است با چشم پوشي كامل نسبت به خشونت هاي صورت گرفته از سوي پليس اين كشور عليه معترضين كه تا آن روز به كشته شدن 5 شهروند انگليسي و بازداشت بيش از 1000 نفر منجر شده بود و همچنين حمله نيروهاي امنيتي اين كشور به خانه ها و تفتيش خانه به خانه مردم براي بازداشت معترضان، در وصف پليس انگليس گفت: «بر خورد پليس با مردم خيلي ملايم است[!]، اين هم به خاطر اين است كه پليس در انگليس خيلي متمدن است، برخوردشان هم متمدنانه است، اگر هم باتوم كشيدند و عده‌اي را زدند چون داشتند غارت مي كردند آنها را زدند، اما تا حالا كسي را نكشتند!


وي در ادامه میگوید: «نيرو هاي پليس انگليس بهترين ماموران پليس در جهان هستند»

این ها اسنادیست برای قضاوت هر انسان با وجدان و بیداری که صرفا در جستجوی حقیقت و عدالت است والبته اسنادی برای نسل های بعد.

4)ادعای "حداکثر بودن" معترضین ایرانی و تاکید بر تضییع حقوق اکثریت بدست اقلیت :

یکی از مشمئزکننده ترین رویکردهای رسانه های غربی در قبال اعتراضات ایران این بود که بخش معترض جامعه را اکثریت معرفی می کردند و بخش حاکمیت و طرفداران آن را اقلیت! بار ها و بارها با این رویکرد مخاطبین خود را تحت تاثیر قرار دادند و البته اعتراضات اندک و چندصدنفره ی تهران را میلیونی هم جلوه می دادند! هرچند همان موقع با وقوع حماسه ی میلیونی 9 دی تمام رشته های آن رسانه ها پنبه شد اما در اقدامی غیر حرفه ای همان حماسه ی میلیونی را هم اندک جلوه دادند و حتی با تهیه ی مصاحبه ها و گزارشات دروغین به وارونه جلوه دادن واقعیت روی آوردند. بطوریکه در یکی ازبرنامه های آن رسانه ها مهاجرانی برای کم جلوه دادن مردم در صحبتهایی ناشیانه و نسنجیده با این استدلال که چون نظام از هلیکوپتر استفاده نکرده برای تصویربرداری ، نشانه ی جمعیت کم 9 دی بوده است! ادعایی که با پخش تلویزیونی تصاویر هوایی توسط هلیکوپتر به یک مضحکه و طنز تبدیل شد! حال شعار ما بیشماریم غرب برای معترضان ایرانی را با مواضع همان رسانه ها در قبال شعار ما 99 درصد هستیم وال استریت مقایسه کنید!

اکثر رسانه های پر ادعا و غوغاسالار که کارنامه شان به هنگام اعتراضات جنبش سبز در ایران مختصرا معرفی شد ، حال که مردم کشورهای غربی علیه سردمدارام و حکام غرب و در راس آنها آمریکا به پا خواسته اند بجای پوشش اخبار وال استریت و تریبون دادن به مردمی که خود را 99 درصد جامعه معرفی می کنند ، در حال مانور خبری روی مسائلی همچون اتهام ترور سفیر سعودی و یا ماجرای تکراری برنامه ی هسته ای و حقوق بشر در ایران هستند. این مئله را میتوان به سادگی و با بررسی روزانه ی اخبار این رسانه ها پی برد.اینکه چند درصد اخبار روزانه این قبیل رسانه ها به پوشش خبری وال استریت اختصاص دارد و چند درصد دیگر به سایر مسائلی که برای شهروندان آنها در اولویت چندم قرار دارند اختصاص گرفته است! مثلا به تیترهای مهم چندهفته گذشته ی رادیوفردا توجه کنید :

درخواست برای «اخراج هیات نمایندگی ایران از سازمان ملل» در نشست کنگره آمریکا

دعوت آمریکا از جامعه جهانی برای دفاع از حقوق مردم ایران

آمریکا، «نگران دخالت‌های ناروای ایران در عراق»

عفو بين الملل: حکومت سوریه برخی بيمارستان ها را به شکنجه گاه تبديل کرده است

گزارش حقوق بشری بان کی‌مون؛ «ایران بار دیگر محکوم می‌شود»

سخنگوی وزارت خارجه آمریکا: ايران را منزوی تر می کنيم

محمد خاتمی بار دیگر خواستار پايان حصر موسوی و کروبی شد.

جالبتر از همه آیکن اخبار مهم که در قالب یک نوار در بالای صفحه ی سایت رادیوفردا آمده است، مثلا در اوج وال استریت یکی از اخبار مهم آن روز این بود : واکنش ایران به طرح سفارتخانه مجازی-جایزه «شجاعت» برای روزنامه‌نگار ایرانی . (!)

و یا برخی از اخبار مهم صدای آمریکا طی چند هفته اخیر :

کلینتون: فیدل کاسترو باید برود

مشاهده رگه هائی از بهبودی در اقتصاد آمریکا

تاکید دیوان محاسبات بر بی انظباطی مالی در ایران

روسيه دستگاه توليد پارازيت به ايران فرستاد

نمایشگاه رسانه ها در تهران ، همزمان با «روزهای سیاه مطبوعات» ایران

هشدار کلینتون به ایران

و از این دست خبرهای مشابه...!

حال به یکی از معدودترین خبرهای این کانال در مورد وال استریت توجه کنید :

تیتر این خبر اینست : "تظاهرات اشغال وال استريت در پی چه هدفی است؟" اما در ادامه به طرز کاملا موزیانه تلاش در ایجاد تردید نسبت به عمق جنبش وال استریت و تعریف آن به عنوان یک نارضایتی ساده ی مردمی دارد و نه یک بحران بزرگ در آمریکا و برای نظام سرمایه داری: « تظاهرکنندگان حرف های مختلفی دارند، برخی از قوانين کار در شرکت های بزرگ ناراضی اند، برخی از بانکداران. يا سياستمداران. برخی مخالف مجازات مرگ هستند... جنبشی که فاقد رهبری و بدون برنامه است. تظاهراتی که به چشم برخی نشان بی نظمی و برای برخی ديگر سمبل دموکراسی است. »

در پایان و به طور خلاصه می توان گفت که شعارهای اکثر رسانه های غربی در خصوص حمایت از مردم،آزادی بیان ، بیطرفی و ... براحتی و با یک مرور مختصر بر آرشیو این رسانه ها قابل نقض است و البته این رسانه ها بطور مطلق و دربست در انحصار صاحبان اصلی آنها هستند. همچنین به جرات می توان ادعا کرد که اعتبار اکثر این رسانه ها به سبب این قبیل رفتار ها مخدوش شده است و جز تابلوهایی کهنه و قدیمی چیزی برای آنان باقی نمانده است.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





برچسب ها : مقایسه عملکرد رسانه‌های غربی, فتنه 88 ایران, خیزش‎های مردمی در غرب, ,