با درازگوش تروا بي آبرو شدم، اين بدنامي هم روي آن!

شماري از عناصر وابسته به گروهك هاي رنگارنگ ضدانقلاب، نسبت به مرگ سانسورچي ارشد رژيم پهلوي در 82 سالگي ابراز تأسف كردند.
در اين بيانيه كه به امضاي اعضاي گروهك هاي سلطنت طلب، حزب توده، فدائيان خلق، ملي-مذهبي و منافقين (مجاهدين خلق) رسيده، آمده است: «فقدان داريوش همايون ضايعه اي براي جنبش دموكراسي است. او اگر بيشتر مي ماند از خويش يادگارهاي درخشان تر برجاي مي گذارد». اين بيانيه تسليت را عناصر ورشكسته اي چون هما سرشار، هوشنگ اسدي و همسر وي (نوشابه -الف)، محسن حيدريان، بابك اميرخسروي، محمد ارسعي، محمد برقعي، مسعود بهنود، فرخ نگهدار، خانبابا تهراني و «ا.ن» طنزنويس روزنامه هاي اصلاح طلب (عضو حلقه لندن) امضا كرده اند.
برخلاف اين بيانيه كه هماهنگي طيف هاي گوناگون ضد انقلاب را نشان مي دهد، «ا.ن» كسي كه پس از تظاهر به چپ روي، طي سالهاي اخير خود را به عنوان طنزنويس اصلاح طلب جا زده بود- با لحني دو آتشه تر از سلطنت طلبان- به تمجيد از داريوش همايون پرداخت و در روزنت (ارگان تحت مديريت سلطنت طلبان) نوشت: هميشه دوست داشتم داريوش همايون را ببينم. مطمئن بودم و هستم كه سايت هاي سبز هيچ نوشته اي را در دفاع از داريوش همايون منتشر نمي كنند، چرا كه حاضر نيستند بدنامي دفاع از او را حتي پس از مرگ بپذيرند. اگرچه او بي مهابا و بدون هيچ ترديدي از جنبش سبز دقيقاً با همان تفسيري كه در داخل ايران وجود دارد، حمايت مي كرد. فكر كردم نوشته را براي دوستان ديگر بفرستم ترديد كردم، حدس مي زدم آنها كه سابقه چپ دارند از او بدشان مي آيد، آنها كه ممكن است مذهبي باشند، بخاطر مذهبي بودن شان از او بدشان مي آيد. فكر كردم نوشته را به هر جا بدهم، با مشكل مواجه مي شود، سلطنت طلبان او را خائن به سلطنت مي دانند و برخي از جمهوريخواهان او را دشمن جمهوريخواهي مي دانند.
اين عضو حلقه لندن (مهاجراني) كه رسوايي در پروژه درازگوش تروا را سال گذشته به جان خريد، پيشاپيش احتمال مرگ قريب الوقوع يكي ديگر از عناصر ضد انقلاب را هم بدون ذكر نام داده و مي نويسد: نامش را نمي برم تا سق سياه غم دامنش را نگيرد. او هم اصلاً حال خوشي ندارد... يادمان نرود كه هميشه در دل حكومت هاي استبدادي كساني بودند كه زندگي را براي مردم ممكن مي كنند. داريوش همايون را بخاطر جانبداري اش از جنبش سبز، بلكه بخاطر حضورش در حكومت پهلوي و كار عظيم اش در روزنامه آيندگان كه به تربيت نسلي بزرگ از روزنامه نگاران انجاميد دوست دارم. او در همان روزهايي كه حكومت پهلوي سقوط مي كرد، و همه فرصت طلبان خود را نجات مي دادند، در كابينه آموزگار حاضر شد. كابينه اي كه تلاش كرد تا بحراني كه در كشور وجود دارد كنترل كند. در آن روزهاي انقلاب زدگي، كمتر مرداني بودند كه مي فهميدند كه كشور در حال نابودي است. من او را مي ستايم، همانطور كه احسان نراقي را بخاطر آخرين تلاش هايش براي جلوگيري از سقوط حكومت پهلوي مي ستايم.(!)


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





برچسب ها : با درازگوش تروا بي آبرو شدم, اين بدنامي هم روي آن!, شماري از عناصر وابسته به گروهك هاي رنگارنگ ضدانقلاب, نسبت به مرگ سانسورچي ارشد رژيم پهلوي در 82 سالگي ابراز تأسف كردند, فقدان داريوش همايون ضايعه اي براي جنبش دموكراسي است, او اگر بيشتر مي ماند از خويش يادگارهاي درخشان تر برجاي ,