کودتاگر، اخباری‏مأب، دروغگو، خودخواه، کاسب‎کار، تمامیت‌خواه و...
اگر چه تخریب‏ها علیه جبهه پایداری از همان آغاز اعلام موجودیت کلید خورد، اما طی ماه‎های اخیر شخصی‏تر شد و شدت بیشتری نیز به خود گرفت. تکذیبیه‏ های چهره‏ هایی مانند حسینیان، رسایی و زارعی نیز در پی انتشار اخبار نادرست و نقل قول‏های تحریف شده، گاه بر روی صفحات این رسانه‏ ها نقش می‏بست، اما اطلاق صفت‏هایی مانند "کودتاگر"، "اخباری‏مآب"، "دروغ‌گو"، "خودخواه" و "سوء استفاده‏چی"، "کاسب‌کار"، "تمامیت‏خواه" و... را با کدامین جوابیه می‏توان پاسخ گفت؟
 
«نوع نگاه جبهه پایداری افراطی، تند و خشن است»(1)، «وحدت شکنان اصولگرا نیستند»(2)، «جبهه پایداری و تعصب اخباری‏مآبانه»(3)، «جبهه پايداري خطرناك است»(4)، «تحلیل فدایی از کودتای نرم جبهه پایداری در مجلس»(5)، «جبهه پایداری؛ خودخواهانی که دیر رسیدند!»(6)، «اکثر موسسان جبهه پایداری زحمتی برای انقلاب نکشیدند»(7)، «جبهه پایداری غیر قانونی است»(8)، «جبهه پایداری جذب پول جریان انحرافی شد»(9)، «اخراجی‏های دولت ماموریت انتخاباتی دارند»(10)، «پرده‏برداری از عقد اخوت جبهه پایداری و جریان انحرافی»(11)، «کاسبین فتنه چه کسانی هستند؟»(12)، «کردانیسم آقاتهرانی؛ سوء استفاده از وجهه آیت‌الله بهجت»(13)، «درآمد محصولی باید مورد رسیدگی قرار گیرد»(14)، «حسین فدایی از انتخابات مجلس، برنامه‌های جریان انحرافی و جبهه انحصارطلب می‌گوید/ جبهه پایداری نقش اصلاح‏طلبان را بازی می‏کند»(15)، «انتقاد شدید نواب از افرادی که "نان فتنه" را می‏خورند»(16)، «ایستگاه پایانی وحدت‏شکنان»(17)، «آقای گرین‏کارت در انتخابات شرکت خواهد کرد»(18) و...

به گزارش بی باک به نقل از رجانیوز، موارد فوق تنها نمونه‏ هایی از تیترهای رسانه‏ هایی است که بعضاً پیش‌تر در باب اخلاق سیاسی سخن می‏گفتند و اکنون در مصاف انتقاداتی روشن و استدلال‏هایی منطقی به تخریب متوسل شده‏اند. رسانه‏هایی که از قضا عمدتاً منتسب به آقاي قالیباف شهردار تهران هستند كه اتفاقاً برخي از نزديكان رسانه‌اي وي تأكيد زيادي بر اخلاق رسانه‌اي دارند.

اگر چه تخریب‏ها علیه جبهه پایداری از همان آغاز اعلام موجودیت کلید خورد، اما طی ماه‎های اخیر شخصی‏تر شد و شدت بیشتری نیز به خود گرفت. تکذیبیه‏ های چهره‏ هایی مانند حسینیان، رسایی و زارعی نیز در پی انتشار اخبار نادرست و نقل قول‏های تحریف شده، گاه بر روی صفحات این رسانه‏ ها نقش می‏بست، اما اطلاق صفت‏هایی مانند "کودتاگر"، "اخباری‏مآب"، "دروغ‌گو"، "خودخواه" و "سوء استفاده‏چی"، "کاسب‌کار"، "تمامیت‏خواه" و... را با کدامین جوابیه می‏توان پاسخ گفت؟

در پایان یکی از جوابیه‏ها که از سوی روح‌الله حسینیان صادر شد و به جهت منطقی بودن از سوی رسانه مربوطه بی‏پاسخ ماند، چنین می‏خوانیم: «من با نقد شما حرفی ندارم؛ ولی توهین و اتهام چیز دیگری است. من یک بار عبارت شما را نقل می‏کنم؛ خود قضاوت کنید آیا این نوع نقد کردن صحیح است؟! شما در این مقاله نوشته اید: ...می توان در این باب حکم داد آقای حسینیان در آن دوران عامدانه دروغ گفته است و با "شانتاژ سیاسی" قصد داشته است "امیال" خود را به پیش ببرد. این امر با ادعاهای پر طمطراق و وحدت‏شکنانه ایشان در این روزها کاملا قابل جمع است. آیا کسی که این چنین بی‏صداقتی می کند و دروغ می‏گوید شایستگی این را دارد که برای اصولگرایان خط مشی تعیین کند؟ نکته جالبتر اینکه اوج "کاسبکاری سیاسی" این "کاسبین فتنه" را عیان می‏کند.»(19)

وقتی متن رسمی اخبار این‌چنین باشد، از بخش نظرات اخبار اين سايت‌ها چه انتظاری بايد‏ داشت؟ برخی عبارات درج شده در قسمت نظرات یادآور ادبیات علی مطهری در مجلس بود؛ همان ادبیاتی که کمی بعد با شکل‎گیری فشار افکار عمومی او را وادار به عذرخواهی کرد؛ اگرچه هیچ گاه تغییری در رویه اصلی او حاصل نشد. از برخی نظرات به دلیل بار اهانت‏ها باید گذشت. دو نمونه از نظرات منتشر شده که بعضا همان کلیدواژه‏های علی مطهری را به همراه دارد، چنین است: «وای اگر کس دیگری مثلا از جناح اقلیت مجلس گرین کارت داشت الان رسایی و "کوچکف" و الهام و اینا چه کار میکردند»(20)، «اینها کسانی هستند که به رهبری جام زهر می‏نوشانند و به نرخ روز نان می‏خورند»(21)

برخی از این رسانه‏ها البته حتی چندان تمایلی نیز به درج جوابیه نداشتند! حجت الاسلام رسایی چنین می‏نویسد: «سایت فردا تاکنون چندین بار اقدام به انتشار اخبار دروغ به نقل از این و آن کرده و بعد از اعتراض شخصیت‎ها حاضر به درج جوابیه آنها نشده که در همین زمینه در حال حاضر پرونده‎ای قضایی با شکایت شکات از جمله اینجانب در دستگاه قضایی مفتوح است.»(22)

در مقابل اين تخريب‌ها، سؤال‌هاي زیادی مطرح می‏شود؛ مانند اینکه "این چه جنس وحدتی است که با فحاشی به آن دعوت می‏شود؟"، "آیا آقای قالیباف از ادبیات و محتوای رسانه‏های منسوب به خود بی‏اطلاع است؟"، "چرا بزرگان 8+7 که به دنبال وحدت هستند جلوی تخریب‏های بی‏رویه را نمی‏گیرند؟"

همچنين پرسش‌هاي ديگري از اين دست كه "مگر چه خبر شده که باز این سیل سنگین تخریب با این وضع به راه افتاده؟"، "مدعیان وحدت از چه چیز می‏ترسند که این‌گونه از این جلسه به آن جلسه علیه جبهه پایداری فضاسازي مي‌كنند؟"، "آیا برخي از همین مدعيان اصولگرایي هیچ‎گاه حاضر شده‏اند با این ادبیات در نسبت با اصحاب فتنه سخن بگویند؟"، "چرا احساس خطر اين طيف از جبهه پایداری بیشتر از فتنه‏گران است و خط مرزهای‎شان اینجا شفاف‏تر می‏شود؟"، "چرا حاضر نيستند مثل اعضای جبهه پایداری انتقادات خود را به‌طور منطقی بیان کنند؟"، "اين افراد كه می‏گویند جبهه پایداری پایگاه اجتماعی ندارد، از چه چيزي می‏ترسند که این‌چنین در فاز تخریب به میدان آمده‏اند و انتشار خبر علیه این جبهه را جزو تکالیف روزانه خود قلمداد می‏کنند؟"، "چرا ادبیات توهین‏آمیز علی مطهری این قدر در بین برخی از اصولگرایان فراگیر شده است؟"

اين نحوه‌ي برخورد، يادآور برخوردهاي انحصارطلبانه در سال 84 است كه ستاد قالیباف با انتشار بیانیه خطاب به شوراي نگهبان به‌خاطر تأیید صلاحیت احمدی‏نژاد شکایت کرد و اكنون نيز در سايت‌هاي همين طيف حتي از ترور شخصيت فرد دانشمند و با وجاهتي مانند حجت‌الاسلام و المسلمين دكتر آقاتهراني نمي‌گذرند و از تأييد صلاحيت وي انتقاد مي‌كنند. همچنين مشابه فضاسازي‌ها در آستانه انتخابات نهم رياست جمهوري و انتساب آن‌ها به رهبري، چنين رويكردي در حال حاضر نيز از سوي همان جريان ثابت با روش‌هاي مشابه و تكراري دنبال مي‌شود.

اين در حالي است كه جبهه پايداري از ابتداي اعلام موجوديت، ملاحظات و انتقادات خود را به‌طور تفصيلي و مكتوب ارائه كرد و در مقابل طي اين مدت، نه تنها پاسخي نشنيد، بلكه با حجم انبوهي از تخريب‌ها و ترورهاي شخصيتي مواجه شد.

در عين حال، اكنون كه جبهه پايداري طي ماه‌هاي اخير به‌دور از مقابله به مثل با اين رويكردهاي تخريب‌گرايانه، در پي تبيين منطق خود برآمده است، جريان مدعي وحدت بايد پاسخ دهد كه اين حجم از تخريب‌هاي سازمان‌يافته عليه يك جبهه گفتماني تحت هدايت آيت‌الله مصباح آيا رضايت گروه موسوم به 8+7 شكل مي‌گيرد يا خير و اگر پاسخ منفي است، آيا تاكنون به افرادي مانند آقاي قاليباف كه رسانه‌هاي منسوب به او، جلودار اين بي‌اخلاقي‌ها هستند، تذكري داده شده است يا خير، اگر تذكري داده نشده است كه مغاير با داعيه وحدت و سخنان اخير آيت‌الله مهدوي‌كني است كه هفته گذشته تأكيد كردند "اگر هم رقابت مي‌كنيم، يكديگر را تخريب نكنيم" و اگر تذكر داده شده، نه تنها چنين تذكري به هيچ‌وجه جدي گرفته نشده است، بلكه حجم تخريب‌ها رو به افزايش است.

1- سایت خبری شفاف 26 مهر 90
2- روزنامه تهران امروز 6 آذر 90
3- سایت خبری فردانیوز 24 مهر 90
4- سایت خبری شفاف 6 شهریور 90
5- سایت خبری فردانیوز 17 مهر 90
6- سایت خبری شفاف 27 مهر 90
7- سایت خبری شفاف 10 مهر 90
8- سایت خبری فردانیوز 13 مهر 90
9- سایت خبری شفاف 12 مهر 90
10- سایت خبری فردانیوز 12 آذر 90
11- سایت خبری شفاف 5 آذر 90
12- سایت خبری فردانیوز 5 مهر 90
13- سایت خبری فردانیوز 9 مهر 90
14- سایت خبری شفاف 3 مهر 90
15- سایت خبری شفاف 3 آبان 90
16- سایت خبری شفاف 30 شهریور 90
17- روزنامه تهران امروز 18 مهر 90
18- سایت خبری شفاف 26 آذر 90
19- سایت خبری فردانیوز 21 آبان 90
20- سایت خبری شفاف 7 آبان 90
21- سایت خبری فردانیوز 21 آبان 90
22- سایت خبری رجانیوز 21 آذر 90
 

نظرات شما عزیزان:

یا فاطمه زهرا
ساعت22:47---29 دی 1390
سلام وبلاگ پر محتوایی دارید
به وبلاگ یا فاطمه زهرا سر بزنید وبا دادن نظر ما را خوشحال نمایید


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





برچسب ها : کلکسیون تخریب, بي‌ اخلاقي, علیه جبهه پایداری, چراغ سبز, کودتاگر, اخباری ‏مأب, دروغگو, خودخواه, کاسب‎ کار, تمامیت ‌خواه, نوع نگاه جبهه پایداری, ,