مدیریتی کوچک در شهرداری و تقابل با یک طرح واجب ملی!
 

 

داوود مرادیان: طرح "سینما مدرسه" بیش از 30 سال است که دیر شده است، یعنی درست از روزی که حضرت امام در بهشت زهرا بر پرورش سینمایی سازنده سخن گفت و همین حالا هم که به همت وزیر آموزش و پرورش و رئیس بنیاد سینمایی فارابی آغاز شده، عده ای به جای آنکه شتابش دهند، آزارش می دهند!

طرح سینما مدرسه قرار است تا به تولید و توزیع آثاری بپردازد که بتواند آرام آرام محیطی سالم و آموزنده برای دانش آموزان فراهم کرده و نیز با بومی سازی توان ساخت آثار مناسب، رنگ و بوی بومی نیز به این تولیدات ببخشد. پس قاعدتاً این طرح وسیع و علمی صرفاً اکران فیلم برای مدارس نیست، یعنی کاری که مدیریت پردیس های سینمایی شهرداری تهران مي‌كند، اما رفتاری که این مدیریت در نسبت با "سینما مدرسه" پیش گرفته خود چیز دیگری است.

تماسی ساده با پردیس سینمایی تماشا، بعد از مدتی معطلی چنین گفت‎وگویی میان بنده و خانم پشت خط در می گیرد:

- سلام، می خواستم برای بچه های مدرسه ام که حدود 50 تا 100 نفر می شوند رزور بلیط داشته باشم.

- چه فیلمی؟

- الان پوستر یک فیلم مقابل من است که گویا هم بد آموزی ندارد و هم مورد تائید آموزش و پرورش است و دو سه جایزه هم برده است... مامان بهروز...

- نه آقا چه جایزه ای اینها همه اش فیلم است ما اگر از طرف آنها (سینما مدرسه) بیائید نفری 1500 می گیریم ولی اگر با خود ما هماهنگ کنید برای بچه ها نفری 1000 می گیریم. ضمناً فیلم تپلی هست با چند هنرپیشه خانم و آقا! و پیتزا مخلوط هم فیلم کمدی است اینها را بیائید!

- یعنی شما می گويید همه‌ي این اطلاعات درج شده، دروغ و فیلم است؟

- بله آقا برای فروش بیشتر فیلمشونه خبری نیست وگرنه!

- پس شما توصیه می کنید بچه ها را به تماشای پیتزا مخلوط بیاورم بهتر است تا این فیلم؟

- بله تپلی هم خوب است.

پردیس رازی و راگا هم وضع بهتری ندارند.البته این برای نخستین بار نیست که رزرویشن پشت خط یک سینما در نقش کارشناس مسایل روانی کودک و نوجوان عمل می کند و "پیتزا مخلوط" سرو می نماید و برای نخستین بار هم نیست که مدیریتی کوچک احساس می کند "طرح های ملی"، موازی کاری با عملکرد او هستند!

داستان جناب حجازی مدیر پردیس های سینمایی شهرداری تهران هم از این قضیه مسثتنا نیست و ایشان که تا پیش از آغاز طرح سینما مدرسه، یعنی کمتر از دو ماه پیش، قول هرگونه مساعدت شهرداری با این طرح بزرگ ملی را داده و حالا که تفاهم نامه میان وزارت آموزش و پرورش و بنیاد سینمایی فارابی به امضا رسیده، یک‌باره به‎یاد آورده اند که طرح، موازی کاری است؛ چیزی است مثل همه‌ی چوب‌هایی که میان چرخ های بزرگ توسط دست‌های کوچک نهاده می شود و اگرچه مدتی حرکت را کُند نماید اما نمی تواند مسیر را منحرف کند. پس آنچه دل را به درد می آورد، اظهار نظر یک مدیر مبنی بر موازی بودن طرح سینما مدرسه با عملکرد ایشان نیست، بلکه هزینه کردن از بیت المال مسلمین برای مطامع و اغراض شخصی است و اگر کارشناسان صاحب تخصص و مشاوران وزیر محترم آموزش و پرورش بشنوند مدیریت تحت امر آقای حجازی "پیتزا مخلوط" برای کودکان سفارش می دهد چنانکه پیش از این "ورود آقایان ممنوع" برای نوجوانان سرو می کرد، بیشتر در اجرای طرح سینما مدرسه راسخ نمی شوند؟

جناب حجازی به‌عنوان مدیری در شهرداری که باید بیت المال مسلمین را در راستای اهداف تربیتی انقلاب اسلامی خرج کند، کار را به جایی رسانده است که تیم های بازاریابی از همکاری با "سینما مدرسه" منع می شوند و سپس پردیس های تحت امرشان هم در اقدامی هماهنگ به مقابله با فیلمی سازنده و موفق بر می خیزند و هزینه‌ي همه‌ی این لج‌بازی‌های شخصی از روان و ذهن کودکان و خصوصاً کودکان جنوب تهران خرج می شود که در این پروسه کودکانه‎ی لج‎بازی؛ دیگر یا سینمای مناسب ندارند و یا فیلم مناسب و باید انتخاب کنند یا سینما و یا "پیتزا مخلوط" را.

اما آیا واقعاً سینما مدرسه و زنگ سینمای آقای حجازی موازی کاری است؟ اینکه مدیریت کوچک ایشان کمتر از نیم درصد کودکان و نوجوانان کشور را پوشش داده است اگرچه جای تشکر دارد ولی آیا به معنی نادیده انگاشتن حقوق آن نود و نه نیم درصد نیست؟ آیا جناب حجازی همه ی 13 میلیون دانش آموز را پوشش می دهند یا نه؟ تمایل دارند در یک طرح بزرگ سهمی استانی داشته باشند و بصورت خود اجتهادی برای کودکان هرچه دلشان می خواهد سرو كنند؟

به‌راستی جایگاه کودکان آذربایجان غربی و یزد که در دو سفر استانی مجری طرح سینما مدرسه به این مناطق توانستند خود را به عنوان مناطقی برای استعداد یابی و تولید آثار بومی مطرح کنند و یا جایگاه کودکان بلوچستانی در مدیریت استانی آقای حجازی کجاست؟

ثانیاً وقتی فیلم سینمایی "مامان بهروز..." از تولیدات بنیاد سینمایی فارابی است و فروشش برای تهیه کننده اش مهم نبوده و مهم جایگاه تربیتی آن و افتتاح طرح سینما مدرسه است، مقابله با آن جز درآمدن از در تقابل با پرورش تخصصی دانش آموزان است؟

آیا جز این است که طرح سینما مدرسه قرار است تا در جریانی کارشناسی، روند تولید و توزیع آثار مرتبط با دانش آموزان را زیر نظر کارشناسان خبره وزارت آموزش و پرورش و معاونت سینمایی منظم، قاعده مند و سازنده سازد؟ آیا چنین طرحی با طرح ساده ای چون "زنگ سینما"ی شهرداری در تقابل است؟ موازی کاری است؟

یعنی وزیر آموزش و پرورش کل کشور و معاونت سینمایی کل کشور و بسیاری متخصص و کارشناس و اولیای مدارس در سراسر کشور که به آینده‎ی سینما مدرسه دل بسته اند، باید طرحی چنین جامع و مهم را زمین بگذارند تا مبادا در طرح توزیع "پیتزا مخلوط" مدیریت محترم پردیس های سینمایی شهرداری تهران خللی ایجاد شده و موازی کاری شود؟

آقای شهردار در جریان هستند؟


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





برچسب ها : مدیریتی کوچک در شهرداری, طرح واجب ملی, داوود مرادیان, سینما مدرسه, ,