هفتشنبه/ بسته خبری، فرهنگی رجا برای تعطیلات پایان هفته
امیرالمومنین(ع) این عالم را با دستان خودشان سیراب کردند/ دختر 16 ساله ای که کوموله‌ها زنده به‌گور کردند + شعر، داستان، طنز و عکس

 

محمدرضا شهبازي: تعطیلات آخر هفته برای هر کس معنای خاص خودش را دارد. بعضی ها به زیارت اهل قبور می‌روند، برخی ترجیح می‌دهند از فرصت استفاده کنند و عطش ادبیات خود را با خواندن داستان و شعر سیراب کنند. نشستن پای منبر علما و بزم هیئت هم برنامه همیشگی بعضی دیگر است. البته سر زدن به مزار شهدا و صفا کردن با این زندگان حقیقی هم که جای خودش را دارد. افرادی هم هستند که با راحت شدن از مشغله های روزانه، به منابع خبری سرک می‌کشند تا از اوضاع و احوال زمانه بی خبر نمانند. ناگفته نماند که هیچ کس بدش نمی آید در آخر هفته لبخندی به لبش بنشیند. اما بعضی ها هم هستند که تا جایی که فرصت کنند، سعی می‌کنند همه این کارها را انجام دهند. بسته هفت‌شنبه رجا خوراک همچین افرادی است. نوش جان!



1. هفت روز / مروری بر اخبار هفته گذشته

سیلاب تهران، مذاکرات استانبول را از رسانه ها برد


شنبه 26 فروردین

* گفتگوهای هسته ای ایران با گروه مذاکره کننده ۱+۵ در استانبول آغاز شد. این گفتگوها در مرکز «لطفی کردار« (Lutfi Kerdar) محل برگزار نشست های بین المللی در استانبول است برگزار شد.

* روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارنوت ‌ضمن اعتراف به موفقیت‌های بین‌المللی فیلم «۳۳ روز»، نسبت به اکران این فیلم در کشور لبنان ابراز نگرانی کرد.

* بانک مرکزی اعلام کرد، در پی بروز برخی شایعات در فضای مجازی، به آن دسته از مشتریانی که طی ماه‌های گذشته رمز کارت بانکی خود را تغییر نداده‌اند، توصیه می‌شود با مراجعه به خودپردازها و یا شعب بانکی نسبت به تغییر رمز کارت خود اقدام کنند.

*مجمع ناشران انقلاب اسلامی با هدف بررسی و تحلیل عملکرد یک‌ساله و ارائه برنامه‌های سال جاری و فعالیت‌های پیش‌بینی شده برای حضور در بیست و پنجمین نمایشگاه‌ بین‌المللی کتاب تهران، همزمان با سالروز شهادت شهید فخرآوی ناشر بحرینی صبح امروز نشست خبری برگزار کرد.

* حدادعادل در نامه‌ای خطاب به نمایندگان مجلس اعلام کرد: جناب آقای مرتضوی پیشنهاد استعفا از سوی اینجانب را که بر مبنای ضرورت همکاری و همدلی میان مجلس و دولت و با تأکید بر بیانات رهبر معظم انقلاب مطرح کردم، پذیرفت. این نامه مبنای پس گرفتن استیضاح توسط نمایندگان شد.



یکشنبه/ 27 فروردین

* حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار وزیر کشور و جانشین فرمانده کل قوا در نیروی انتظامی، فرمانده نیروی انتظامی و جمعی از فرماندهان و کارکنان این نیرو، جلب رضایت مردم را زمینه ساز جلب رضایت الهی دانستند و خاطرنشان کردند: اگر مسئولان بتوانند دلهای مردم را با حضور خود آسوده و امن نگه دارند، مطمئنا رضایت الهی را نیز جلب خواهند کرد.

* درپی کسب نتایج موفقیت آمیز ایران در مذاکرات هسته‌ای، شاخص بورس هم به علت هجوم سرمایه‌گذاران برای خرید سهام به بالاترین قله درعمر 45 ساله خود رسید و وارد کانال 27 هزار واحدی شد تا روند رو به شد جدیدی را شروع کند.

* مدیرعامل شرکت بهره برداری متروی تهران گفت: خط ۴ متروی تهران به دلیل آبگرفتگی تنها از میدان کلاهدوز تا انقلاب به مسافران خدمات رسانی می‌کند. علی محمد قلی ها در گفتگو با مهر با اشاره به بارش بی سابقه باران در دو روز اخیر گفت: به دلیل شدت بارش باران ،آب از ایستگاه ارم به سمت ایستگاههای پایین خط ۴ سراریز شده است.

* رئيس پليس کنترل و ترافيک راهور گفت: آبگرفتگي ايستگاه‌هاي مترو استادمعين و حبيب‌الله، موجب ترافيک سنگين در حدفاصل ميدان آزادي تا ميدان انقلاب شده و به علت خطر ريزش تونل مترو، پليس بخشي از خيابان آزادي را بسته است.


دوشنبه/ 28 فروردین

* رئیس سازمان سینمایی در دیدار با نمایندگان صنوف سینمایی بالاخره سکوت خود را شکست و گفت: مظاهری از فساد در همه جا هست و در همه قشرها وجود دارد، اگر سینمای ایران مشکلی دارد برای عقبه سی ساله آن است، چرا برخی اصرار دارند سینما را ‌به فساد متهم کنند. وی از انصار حزب الله خواست بجای تجمع و اعتراض، یک فیلمنامه اسلامی ارائه کنند!

* رئیس کل بانک مرکزی برای شرکت در اجلاس بهاره صندوق بین المللی پول و بانک جهانی در صدر هیئتی راهی امریکا شد. وزیر اقتصاد نیز چند روز بعد به او پیوست.

* محاکمه قصاب نروژ، فردی که در سال گذشته بیش از ۸۰ شهروند نروژی را به قتل رساند در این کشور آغاز شد. گفته می شود وی در وب سایت ها، بنیادگرایی مسیحی را تبلیغ می کرد. این جوان ۳۲ ساله که از وی به عنوان یک بنیادگرای مسیحی یاد می شود دارای روحیات ضد است. گفتنی است اگر ثابت شود که او هنگام جنایت مشکل عقلی نداشته است تنها به 21 سال زندان محکوم خواهد شد.

* چهارمین گروه از منافقین به تعداد 400 نفر از اردوگاه اشرف خارج و به کمپ ترانزیت در نزدیکی فرودگاه بغداد منتقل شدند. در سه مرحله قبلی انتقال منافقین به کمپ ترانزیت که بهمن و اسفند سال گذشته صورت گرفت حدود 1200 نفر از عناصر این گروهک به کمپ ترانزیت منتقل شدند.


سه شنبه/ 29 فروردین

* كمیسیون انتخابات مصر، اعتراض سه نامزد ریاست جمهوری این كشور به رد صلاحیت خود را وارد ندانست و آنان را از حضور در انتخابات محروم كرد. براساس رای كمیسیون یادشده، عمر سلیمان رییس دستگاه اطلاعات حكومت حسنی مبارك، خیرات الشاطر نامزد گروه اخوان المسلمین و حازم ابو اسماعیل نامزد تندروهای سلفی سه نامزد یادشده هستند كه از شركت در انتخابات محروم شدند.

* معاون عمرانی استاندار تهران گفت: از دادستان تهران درخواست خواهیم كرد علیه شهرداری تهران كه موجب وارد شدن هزاران میلیارد ریال خسارت بر اثر ورود سیلاب اخیر به مترو شده است، اعلام جرم كند.

* منابع آگاه در خلیج فارس می‌گویند امیر قطر بیش از 70 درصد اختیاراتش را به ولیعهدش تیمیم تفویض کرده که این نتیجه مستقیم ناکامی حمد بن جاسم نخست‌وزیر و وزیر امورخاجه قطر در سرنگونی نظام حاکم در سوریه است.

* محمدرضا باهنر نایب رئیس اول مجلس شورای اسلامی گفت:‌ فکر می‌کنم در مرحله دوم نزدیک به 20 نفر از کاندیداهای جبهه متحد به مجلس راه پیدا می‌کنند. گفتنی است او قبل از دور اول انتخابات هم ورود 22 یا 23 نفر از نامزدهای جبهه متحد را پیش‌بینی کرده بود.

* فرمانده نیروی دریایی ارتش، در خصوص اظهارات وزیر خارجه امارات درباره جزایر سه گانه گفت: من نه به عنوان فرمانده نیروی دریایی ارتش بلکه به عنوان یک شهروند ایرانی می گویم آنها عددی نیستند که بخواهند در خصوص جزایر سه گانه جمهوری اسلامی ایران اظهار نظر کنند.

* بانک مرکزي اعلام کرد: سکه‌هاي پيش‌فروش‌شده به متقاضيان تحويل داده مي شود و مشکلي براي ايفاي تعهدات وجود ندارد.

* کبری خزعلی رئیس شورای فرهنگی و اجتماعی زنان و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به کاهش نرخ رشد جمعیت از سال 71 گفت: جمعیت ایران طی سال های آینده به 31 میلیون نفر می رسد که 47 درصد آن را سالمندان تشکیل می دهند.

* محمود احمدی‌نژاد رئیس جمهور اسلامی ایران در مراسم بزرگداشت روز ارتش جمهوری اسلامی ایران که در جوار حرم مطهر حضرت امام خمینی (ره) برگزار شد با بیان اینکه ‌امروز به‌رغم تمام محدودیت‌ها و سخت‌گیری‌ها ارتش ایران در بالاترین درجه اقتدار است،‌ از آمادگی ایران برای تأمین امنیت خلیج فارس خبر داد.


چهارشنبه/ 30 فروردین

* وزارت جنگ رژیم صهیونیستی افسران این رژیم را به دلیل کمبود بودجه مالی از سفرهای خارجی جز در شرایط اضطراری ممنوع کرد.

*وزیر امور خارجه گفت که روند اجرای حکم اعدام برخی از زندانیان ایرانی دربند دولت عربستان متوقف شده است. پیش از این منابع خبری از اعدام هشت ایرانی در زندان‌های عربستان خبر داده بودند.

* علی اکبر جوانفکر در سر مقاله امروز روزنامه ایران با تیتر "تقدیر و تشکر" ضمن تقدیر از تلاش های شورای نگهبان انتقاداتی را نیز به ابطال انتخابات در برخی از حوزه ها از جمله رامسر داشته است و در پایان برای درج جوابیه شورای نگهبان نیز اعلام آمادگی کرده است .گفتنی است رامسر از معدود حوزه های انتخابیه ای بود که از همفکران مشایی در آن نامزد بودند.

* 225 نماينده مجلس شوراي اسلامي در جلسه علني امروز مجلس با امضاي بيانيه‌اي اظهارات مداخله جويانه مقامات امارات متحده عربي و مجلس فدرال اين كشور را محكوم كردند.

پنجشنبه/ 31 فروردین

* وزیر نفت از توقف فروش نفت خام ایران به شرکت انگلیسی هلندی شل خبر داد و اعلام کرد: در حال حاضر ایران از این شرکت اروپایی بابت فروش نفت طلب دارد و این شرکت در تلاش است هر چه سریعتر بدهی نفتی خود را به ایران پرداخت کند.

* دولت سوئیس اعلام کرد به دلیل اهمیتی که بانک مرکزی برای اقتصاد ایران دارد، از تحریم آن خودداری می‌کند.

* رضا برجی کارگردان و عکاس سینمای مستند به دلیل عود مجدد مجروحیت شیمیایی در بیمارستان بقیه‌‌الله تهران بستری شد. او که متولد سال 1343 در همدان است، فعالیت هنری خود را از سال 1361 با عکاسی در جنگ تحمیلی آغاز کرد و در برنامه «روایت فتح» با شهید مرتضی آوینی همکاری ‌می‌کرد.



2. پای منبر/

خاطره حجت الاسلام قرائتی از آن چیزی که شب اول قبر به‌کار می‌آید


 

Get the Flash Player to see this player.

براي دانلود فايل اينجا كليك كنيد



 

 

3. گلزار شهدا/

ناهید فاتحی‌کرجو

دختر 16 ساله ای که کوموله ها، مویش را تراشیدند، ناخن‌هایش را کشیدند و زنده به‌گورش کردند

ناهید، مذهبی و نترس بود. در جلسات قرآن و جلسات مبارزه با رژیم شاه شرکت می‌کرد و درباره جلساتی که شرکت کرده بود، با دیگران صحبت می‌کرد. در راهپیمایی‌های انقلاب حضور داشت و با دیدن عکس و پوستر شهدا منقلب می‌شد. اینها را «محمود فاتحی کرجو» پدر شهیده می‌گوید و ادامه می‌دهد: به امام خمینی(ره) علاقه زیادی داشت. روز 12 بهمن که برای نخستین بار، امام(ره) را در تلویزیون دید، با صدای بلند مرا صدا کرد و گفت «بابا این آقای خمینی است». دستش را روی صفحه تلویزیون کشید و گفت «خیلی دوست دارم از نزدیک با او صحبت کنم» و جلوی تلویزیون ایستاد و شروع کرد به درد دل کردن با امام.

لیلا فاتحی‌کرجو خواهر شهیده می‌گوید: در روزهای سرد دی‌ ماه 1360 ناهید بیمار شد به طوری که باید دکتر می‌رفت. درمانگاه در میدان آزادی سنندج بود. نیم ساعت بعد کارم تمام شد و به سمت درمانگاه رفتم. مطب تعطیل شده بود. دور و برم را گشتم. خبری از ناهید نبود. به خانه برگشتم. مادرم مطمئن بود که اتفاقی نیفتاده است. با اطمینان از پاکدامنی دخترش می‌گفت «حتماً کاری داشته است، رفته دنبال کارش، هر کجا باشد برمی‌گردد؛ دختر سر به هوا و بی‌فکری نیست.»

شب شد، اما او برنگشت. فردا صبح مادرم به دنبال گمشده‌اش به خیابان‌ها رفت. از همه کسانی که او را می‌شناختند، پرس و جو کرد تا اینکه چند نفر از افرادی که او را می‌شناختند، گفتند: «ناهید را در حالی که چهار نفر او را دور کرده بودند، دیده‌اند که سوار مینی‌بوس شده است». مادرم، راننده مینی‌بوس را که آنها را سوار کرده بود، پیدا کرد و از او درباره ناهید پرسید. راننده اول می‌ترسید اما با اصرار مادرم گفت که «آنها را در یکی از روستاهای اطراف سنندج پیاده کرده است.»

شهلا فاتحی کرجو خواهر شهیده اضافه می‌کند: خبر به ما رسید که کومله‌ها، موهای سر ناهید را تراشیده و او را در روستا می‌گردانند. شرط رهایی ناهید را توهین به حضرت امام(ره) قرار داده بودند اما ناهید استقامت کرده و در برابر این خواسته آنها، شهادت را بر زنده بودن و زندگی با ذلت ترجیح داده بود.

مردم روستا، در آن شرایط سخت که جرأت دم زدن نداشتند، به وضعیت شکنجه وحشیانه‌ این دختر اعتراض کرده بودند. بعد از مدتی به آنها گفته شد، او را آزاد کرده‌اند.

ناهید فقط 16سال داشت؛ او را به شدت شکنجه کرده بودند. موهای سرش را تراشیده بودند. هیچ ناخنی در دست و پا نداشت. جای جای سرش کبود و شکسته بود. پس از شکنجه‌های بسیار او را در آذر ماه 1361 زنده به گور کردند و پیکر مطهر این شهیده به تهران منتقل و سپس در گلزار شهدای بهشت زهرا(س) به خاک سپرده شد.




4. زیارت اهل قبور/

فاتحه ای نثار علامه امینی (صاحب کتاب شریف الغدیر)

امیرالمومنین(ع) این عالم را با دستان خودشان سیرابش کردند


مرحوم حجت الاسلام دکتر هادی امینی فرزند علامه امینی می گوید:

«مادر بزرگم (مادر علامه امینی) یک روز آمده بودند منزل ما در نجف. من مطالبی درباره زندگی علامه از ایشان پرسیدم. مادر بزرگم به یکی از نکات عجیبی که اشاره کردند، این بود که می گفت: من بعد از اینکه ایشان متولد شد تا دو سال تمام هیچ وقت بدون وضو به ایشان شیر نمی دادم و هر وقت موقع شیر دادن ایشان می شد، مثل اینکه به من القا می شد و من می رفتم وضو می گرفتم و بعد به ایشان شیر می دادم، به یاد ندارم بدون وضو به ایشان شیر داده باشم و برکات زیادی در این وضو گرفتن و شیر دادن نصیبم شد.

*

از قول فرزند علامه امینی قدس سره نقل می کنند: وقتی پدرم را دفن کردیم، یکی از بزرگان آمد و به من تسلیت گفت و فرمود: من در این فکر بودم ببینم مولا امیرالمؤمنین علیه السلام چه مرحمتی در مقابل زحمات و خدمات مرحوم امینی می‌كنند.

در عالم خواب دیدم حوضی است و آقا امیرالمؤمنین علیه السلام بر لب آن ایستاده اند. افراد می آیند و مولا از آن حوض، به آنها آب می دهند. گفتند: این حوض کوثر است. در این حال آقای امینی به نزدیک حوض رسید حضرت ظرف را گذاشتند، آستین‌ها را بالا زده و دستان مبارک‌شان را پر از آب کردند و به علامه آب خورانیدند و خطاب به او فرمودند: بیض الله وجهک کما بیضت وجهی (پروردگار رو سفید کند تو را کما اینکه مرا رو سفید کرد)

علامه نسبت به حضرات معصومین علیهم السلام بسیار ادب داشت. وقتی وارد حرم مطهر حضرت امیر علیه السلام می شد، از پایین به بالای سر نمی رفت. روبروی حضرت می ایستاد و گریه شدیدی می‌كرد.

خود ایشان به من فرمودند: «از آن وقتی که در نجف هستم از سمت بالای سر حرم نرفته ام». از پایین وارده شده و از همان سمت خارج می شدند.

*

مرحوم حجت الاسلام دکتر امینی چنین می نویسد:

«پس از گذشت چهار سال از فوت مرحوم پدر بزرگوارم علامه امینی نجفی یعنی سال 1394 هجری قمری، شب جمعه ای قبل از اذان فجر ایشان را در خواب دیدم. او را شاداب و خرسند یافتم.

جلو رفته و پس از سلام و دست بوسی عرض کردم: پدر جان! در آنجا چه علمی باعث سعادت و نجات شما شد؟

گفتند: چه می گویی؟ مجدداً عرض کردم: آقا جان! در آنجا که اقامت دارید، کدام عمل موجب نجات شما شد؟

کتاب الغدیر ... یا سایر تألیفات .... یا تأسیس و بنیاد کتابخانه امیرالمؤمنین علیه السلام؟ پاسخ دادند: نمی دانم چه می گویی. قدری واضح تر و روشن تر بگو! گفتم: آقا جان! شما اکنون از میان ما رخت بر بسته اید و به جهان دیگر منتقل شده اید. در آنجا که هستید کدامین عمل باعث نجات شما شد، از میان صدها خدمت و کارهای بزرگ علمی و دینی و مذهبی؟

مرحوم علامه امینی درنگ و تأملی كردند. سپس فرمودند: فقط زیارت ابا عبدالله الحسین علیه السلام.

عرض کردم: شما می دانید اکنون روابط بین ایران و عراق تیره و تار است و راه کربلا بسته، چه کنم؟ فرمود: در مجالس و محافلی که جهت عزاداری امام حسین علیه السلام برپا می شود، شرکت کن. ثواب زیارت امام حسین علیه السلام را به تو می دهند. سپس فرمودند: پسر جان! در گذشته بارها تو را یادآور شدم و اکنون به تو توصیه می کنم که زیارت عاشورا را هیچ وقت و به هیچ عنوان ترک و فراموش نکن.



5. یک فنجان شعر/

شعری از رضا جعفری


نه دفن کردن مضمون بی کفن سخت است
نه گوش دادن الواح بی سخن سخت است

بدون دیدن تو آینه شدن مشکل
نباشد آب اگر با وضو شدن سخت است

 ز یاد بردن من آن‌قدر هم آسان نیست
برای روح، فراموشی بدن سخت است

 به معنی تو ضمیرم به نحو تو مشتق
و گر نه صرف تو و او و ما و من سخت است

 به راحتی نشدم شاهد حقیقت خویش
شهود جلوه‌ی گل در کف لجن سخت است

خودم حریف خودم بودم و عجیب نبود
اگر شهید شدم جنگ تن به تن سخت است

به بوی قرمز سیبی مرا کفن کردند
مگو کفن شدن بوی پیرهن سخت است

هزار بار شکستم که زینتت بشوم
تراش خوردن الماسی یمن سخت است

شکستن بت نفسم شکسته نفسی نیست
تبر زدن به سر و دست خویشتن سخت است

مگر خلیل بیاید کمک کند ور نه
شکستن همه اعضا، دفعتاً سخت است

کجاست ذوق اویس جوان که درک کند
بدون رؤیت تو رؤیت قرن سخت است

ردای رفعت دامادی شعیب چه سود؟
زفاف در شب منصوب حرفِ لن سخت است

برای من که رسیده به خط پایانم
شروع قافیه با مصدر شدن سخت است




6. نقل محفل/

داستانی از برناد.ت.ام. اسمیت با ترجمه زهرا طراوتی

در ماشین


در میان خیابان‌های شلوغ و پرترافیک می‌راندم و ساختمان‌های درخشان و پیاده‌روهایی را که پر بود از دست‌فروش و خرده‌فروش، پشت سر می‌گذاشتم. خانم سوئینی را که دیدم، برایش بوق زدم و فریاد زدم: «بپر بالا»

او درحالی‌که داشت سوار ماشین می‌شد، گفت: «انگار که شهر جنی شده امروز.»

«کیپ تا کیپ جمع شدن! یه صدتایی می شن!»

«شایدم هزار تا!»

«تو بگو چند میلیون- قشنگ یه میلیونی هستن که امروز دارن خرید می‌کنن.»

خانم سوئینی روسری‌اش را سفت کرد.

گفتم: «فروشگاه‌های زیادی اون‌جاست.»

«آره، من که ده تا نون‌خور دارم، خبر داشتی پتولیا؟»

«ده تا بچه؟ این که چیزی نیست من پونزده تا دارم.»

«پوف! اگه من فقط پونزده تا بچه داشتم که کلامو می‌نداختم هوا- آخه می دونی من بیست تا دارم.»

«تو که گفتی ده تا!»

«نه، نه، پتولیا، الان ده تا دارم، جانجو، جیمی، جیمسی، جِمی، مری کانسپتا، کانسپتا مری، پنه‌لوپه، اگنس، ایگناتیس و آلفانسوس رفتن تعطیلات.»

به رانندگی‌ام ادامه دادم.

پرسیدم:«پای پَدی چطوره؟»

«گم شده.»

«گم شده؟»

«کَنده شده!»

«پس چطور از پس خودش برمیاد؟»

«خب مجبوره لِی‌لِی کنه.»

«عجب! خیلی بده!»

«آره پتولیا! مخصوصاً وقتی بیست تا بچه دیگه هی بهش تنه بزنن.»

گفتم: «باز آدم یه پاش گم بشه بهتر از اینه که یه پای اضافه هم داشته باشه. جانی من و برادر نره‌غولش سه تا پا دارن.»

«سه تا؟ این که چیزی نیست برادر من چهارتا داره.»

«چهار تا پا خانم سوئینی؟»

«آره چهار تا، آخه مجبوره چهاردست و پا بره و خودشو رو زمین بکشه»

«دم هم داره؟»

«نه…»

صدای خانم سوئینی وقتی داشت به خانه نگاه می‌کرد، وا رفت. مامان کنار پنجره آشپزخانه ایستاده بود.

فریاد زد: «چند بار به شما دو تا بگم تو ماشین بازی نکنین! زود بیاین تو!»

میشل در حالی‌که خانم سوئینی و مغازه‌های خیالی و پدی و جانی و دهکده آدم‌هایش را توی ماشین و تصورات‌مان جا می‌گذاشت، با تقلا از در ماشین بیرون رفت.

من هم توی جاده دنبالش دویدم و داخل خانه رفتم، جایی که دو فنجان چای انتظارمان را می‌کشید.




7. یه حبه قند/

کاریکلماتوری از حسین ناژفر

متهم ردیف اول



1- آدم پخته، بوی الرحمان می گیرد.

2- متهم ردیف اول ردیف آخر نشسته بود.

3- آینده، در دستور زبان بحران جایی ندارد.

4- سیل تو سرزنان از شیب دره سرازیر شد.

5- زمستان با شن و نمک حال خیابان را پرسید.

6- لبنیاتی ینگه دنیا، آدم ها را «چیز» خور می کند.

7- درخت ها بعد از قطع شدن به یکدیگر تنه می زنند.

8- ای کاش دندان پزشک دندان طمع را هم می کشید.

9- عجب معماری است آن که از کاه، کوه می سازد.

10 - روی ماهت را گرفته بودی، نماز آیات خواندم.

11 - فاعل و مفعول فتنه های دستور زبان هستند.

12 - خِشتَک عده ای، قربانی گام بلند می شود.

13 - گرانی گفت سرم را بشکن نرخ ام را نشکن.

14 - زخم بستر، آخرین تن پوش بیمار شد.

15 - به ورم گرانی، تورم می گویند.

16- حادثه، واحد تولید خبر است.

17- ترافیک سحر خیزترین رهگذر خیابانی است.

18- حباب آب، طاقت تلنگر هم ندارد.

19- مرگ، پس انداز عمر است برای روز مبادا.

20- ازدواج مجدد، انتخاب همراه دوم است.

21- آلمانی ها مارک دار ترین آدم ها هستند.

22- معلم ریاضی درگیر مسایل خانوادگی بود.

23- درخت، بهار حامله و پاییز پا به ماه می شود.

24- افترا، پاس کاری جرم است.

25- پیچ جاده به مهره ی هیچ ماشینی نمی خورد.

 26- با بخار ترین شیشه ها زمستان زاده می شوند.




8. از دریچه دوربین/

مروری بر عکس‌های منتخب هفته گذشته

 

 

آب‌گرفتگی در متروی تهران

 

آب‌گرفتگی معابر تهران

 

انتشار خبر افشای رمز عابر بانک‌ها، مردم را برای تغییر رمز به پای باجه‌ها کشاند

 

باران شدید اگرچه پایتخت را به‌هم ریخت اما از آسمان دست نیافتنی تهران چند ساعتی پرده برداری کرد

 

جلیلی و اشتون پیش از آغاز مذاکرات

 

حملات نيروهاي طالبان به سفارت‌خانه‌هاي امريكا و انگليس

 

دیدار پرسنل نیروی انتظامی با رهبر انقلاب

 

سیل در شهرستان فومن

 

مراسم گرامیداشت روز ارتش


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





برچسب ها : محمدرضا شهبازي, هفتشنبه, سیلاب تهران, مذاكرات استانبول, خاطره قرائتی, لامه امینی, ناهید فاتحی‌کرجو, آب‌گرفتگی مترو, ,