عینک آمریکایی از استانبول تا مسکو
پایه‌های محاسبات آمریکایی‌ها در دور جدید مذاکرات هسته‌ای چیست؟

 

مهدی جهانتیغی: مذاکرات در مسکو چند روزیست که به پایان رسیده است. ایران و گروه 5 + 1 پس از یک دوره توقف طولانی تا کنون طی دو ماه اخیر سه مذاکره در استانبول، بغداد و مسکو انجام داده اند. بازگشت مجدد غرب به میز مذاکره پس از یک دوره 15 ماهه و اینک سه دوره گفتگو، در باطن ادبیات و خواسته ها و علی الخصوص هدف گذاری های غرب تغیییراتی را به سختی می توان مشاهده کرد. اما در لابه لای این سه دور گفتگو می توان به این نکته خوبی اشاره کرد طرف ایرانی با جدیت مذاکرات را دنبال می کند و در مذاکره با دست پر و بهتر اگر بگوییم با با یک برنامه مشخص با ابعاد مختلف حقوقی، فنی و سیاسی که کاملا منطق در آن به خوبی مشاهده می شود مذاکرات را دنبال می کند .بطوریکه طرف غربی را نیز توانسته با موضوعات مطرح شده درگیر کند. گرچه این سه دوره گاه بسیار میلیمتری پیش رفته است ولی نشان داد که تیم مذاکره کننده ایرانی قابلیت این را دارد که  بتواند مذاکرات را به سمت تامین منافع خود و درگیر کردن 5+1 با موضوعات دلخواه ایرانی بکشاند که از این باب روند و چشم انداز گفتگوها مثبت ارزیابی می شود. البته نگرانی ها از محاسبات غلط غرب در مواجه با دور جدید گفتگوها همچنان همانند تمام دوره های قبلی گفتگوها باقیست.

آنچه که منابع ایرانی از مداکرات مسکو خبر داده اند در دو گزاره قابل توصیف می باشد اول آنکه مذاکرات بسیار سخت ولی بسیار محتوایی و دوم آنکه 5+1 با عزم جدی ایران برای نتیجه گیری از مذاکرات روبه رو شده است.
 
نتیجه ملموس مذاکرات مسکو نیز تعیین نشست کارشناسان در 13 تیر چند روز بعد از گذشت وعده تحریم نفت ایران توسط اتحادیه اروپا می باشد که در حوزه کاملا فنی برگزار خواهد شد و ادامه گفتگو ها نیز بدون زمانبندی در برنامه کار قرار گرفته است.
 
اما یک سوال اساسی که همواره پس و قبل از دور مذاکرات مطرح می شود و پاسخ به آن نیز بسیار مهم می باشد این است که بازیگر آمریکایی – به عنوان مانع جدی برای گفتگوی سازنده و تامین منافع اسرائیل - با چه محاسبه ای به میدان گفتگو آمده است . در ذیل در پاسخ به این سوال بخش مهمی از پایه های محاسباتی آمریکا مخصوصا در برای مذاکرات مسکو که از شیوه عملکرد و همچنین منابع غبری می توان استخراج کرد بیان می شود.
 
الف: تیم سیاست خارجه اوباما اساسا در یک نگاه کلی آغاز دور جدید مذاکرات را یک موفقیت برای خود میداند. زیرا آنها سرمیز آوردن ایران را برای مذاکره یک موفقیت بزرگ تبلیغاتی و دیپلماتیک به روش دموکرات ها میداند که ایران از سر اجبار و فشار تحریم ها مجبور به این کار شده است.
 
 اما در پس پرده آمریکایی ها به مذاکرات جدید از یک سو به عنوان وقت تلف کردن برای رسیدن به ایام انتخابات و گذر شوک بالا رفتن قیمت نفت می نگرند و از سوی دیگر به دنبال نتیجه دلخواه برای نشان دادن کاآرامدی سیاست اوباما در قبال ایران می اندیشند. برای نشان دادن این کارآمدی طرف آمریکایی نیازمند این هستند که در افکار عمومی نشان بدهد که ایران حاضر به دادن امتیاز شده است، بیان خواسته های همچون تعلیق غنی سازی 20 درصد، خارج کردن مواد غنی شده با غنای بالا و همچنین تعطیلی فردو از این باب هم می توان تحلیل کرد. البته تعطیلی فردو بیشتر به این موضوع باز میگردد که گزینه معتبر تهدید نظامی را همچنان روی میز نگه بدارد! تعطیلی فردو یک خواسته صهیونیستی می باشد که آمریکایی ها برای ایجاد فضا اقتدار سازی برای صهیونیست ها در شزایط فعلی خاورمیانه با فراهم آورن زمینه برای تهدید ایران –به عنوان یک قدرت منطقه ای- از طرف اسرائیل دنبال می کنند.
 
از سوی دیگر تیم اوباما برای نشان دادن بیشتر موفقیت آمیز بودن سیاستگذاری هایش در مقابل برنامه هسته ای ایران تلاش می کند بحث پذیرفتن حق هسته ای ایران را به عنوان گام اول و متقابل از طرف 5+1 نپذیرد.
 
اما زمان به نفع ایران در حال گذر است زیرا ایران با شتاب مسیر پیشرفت های هسته ای خود را طی می کند و همچنین تیم مذاکره کننده ایرانی با دلایل مفصل حقوقی و سیاسی در مذاکرات مسکو نشان داد که برای نپذیرفتن این سه پیشنهاد غرب دستش به لحاظ استدالال بسیار پر و البته برای عدم ارزش قائل شدن بسیار باز است.
 
ب: آمریکایی ها همچنان امیدوارند و به غلط محاسبه می کنند که تحریم ها بر تصمصم گیری های ایران در حوزه هسته ای تاثیر پذیر خواهد بود. البته در این مورد به نظر می آید یک اتفاق جدید در حال رخ دادن هست. بسیاری از تصمیم گیران و تصمیم سازان آمریکایی به این نکته اذعان می کنند که تحریم ها تاثیری بر تصمیمات استراتژیک ایران در حوزه هسته ای و سیاست خارجه نگذاشته است. برخی نیز معتقدند که گرچه تحریم های تاثیرات عمیقی بر حوزه تصمیمات استراتژیک ایران نگذاشته ولی همچنان می تواند برای مذاکرات به عنوان یک اهرم فشار و احیانا کسب و کمتر دادن امتیاز بدرد می خورد.
 
پ: طرف آمریکایی برای کسب رضایت لابی صهیونیستی تحت فشار می باشد و این مسئله سبب می شود که در تنطیم یک چارچوب در مذاکره با ایران که منجر به نتیجه شود همچنان دچار یک مشکل تاریخی می باشد. تیم اوباما نشان داده که گاها به اجبار تا نزدیکی رسیدن به یک چارچوب مذاکراتی مدنظر ایران پیش میرود اما بعد با فشار صهیونیست ها دچار تزلزل و بازگشت به عقب می شود. در هر صورت کسب رضایت حداقلی صهیونیست ها در نزد تیم سیاست خارجه اوباما یک اصل همیشگی می باشد.
 
ت: آمریکایی ها میخواهند اصلی ترین محور برای پایان دادن به پرونده هسته ای ایران در حوزه دیپلمایتک باشند و این موضوعی است که دقیقا طرف ایرانی این مسئله را اساسا قبول ندارد و ارزشی برای آن قائل نمی شود.
 
بهمین دلیل در هر دوره مذاکره طرف آمریکایی خواهان گفتگوی مستقیم با رئیس هئیت مذاکراه کننده ایرانی می شوند که با مخافت قاطع طرف ایرانی نیز روبه رو میشوند. حتی آنچه از برخی مراکز مهم مطالعاتی نزدیک به دموکرات ها نیز برمی آیید این نکته به خوبی نیز نمایان است که آنها حتی به صراحت بیان می کنند که مذاکرات هسته ای ایران برای حصول نتیجه مستقیما بین ایران و آمریکا باید برگزار شود.
 
د: آمریکایی ها همچنان برای ایجاد اجماع برای مقابله واحد دلخواه با ایران در 5+ 1 مشکل دارند و در این چند هفته با اضافه شدن مسائلی همچون سوریه  و مسئله شدت بخشیدن تحریم ها علیه ایران مسئله پیچیده تر نیز شده است. آمریکایی ها محاسبه شان در اینباره این است که لزوما احتمال اجماع کامل بسیار ضعیف می باشد و می توانند گاه به طور مثال در حوزه تحریم ها به سمت مواضع یک جانبه گرایانه بروند. آنها احساس می کنند حتی بدون اجماع هم می شود اقداماتی را به سرانجام برسانند هر چند با هدف گذاری وافعی آنها فاصله داشته باشد.
 
ه: در بدنه سیاست خارجه دولت اوباما نکته ای که ماه هاست بر روی آن تمرکز ومطالعه شده پاسخ به این سوال است که ایران در ازای چه مقدار مشوق حاضر به برآوردن شدن انتظارات 5+1 خواهد شد ؟ تیم سیاست خارجه اوباما در میزان مقدار مشوق ها محاسبات متفاوتی دارد و این موضوع را به صورت تدریجی میخواهد مطرح کند.
 
همچنانکه در مذاکرات بغداد از مشوق کوچکی مانند تامین قطعات هواپیما آغاز کردند و در مذاکرات مسکو سخن از همکاری هسته ای بیان کردند که بسیار مبهم بود. اما آمریکایی ها در مذاکرات مسکو یک پیام راهبردی در جواب این سوال دریافتند  که ایران آن چیزی که آنها تحت عنوان مشوق ها می نامند را زیاد در محاسبات خود جدی نمی گیرد و مشوق ها بقدری باید بزرگ باشد که ایران آن را یک گام متقابل و هم وزن در مقابل برداشتن گام از طرف خود بداند. به همین دلیل درباره غنی سازی20 درصد حاضر به گفتگو کمتر از پذیرفتن حق هسته ای ایران و همچنین برداشتن فشارها به ایران نیست و در این راه از شکست مذاکرات نیز ابایی ندارد.
 
در پایان گزاره ساده این تحلیل این می باشد که در مذاکرات جدی و حقیقتا سخت و نفس گیر مسکو ایران در حال حاضر یک قدم از آمریکایی ها پیش افتاده زیرا هیچکدام از محاسبات آمریکایی ها به نتیجه دلخواه نرسیده و از این طرف نطرات ایران در لزوم نشست کارشناسی برای ادامه مذاکرات تایید شده است. بی شک نباید این نکته را فراموش کرد که این روند مثبت به قابلیت محتوایی منعطف و اشراف تیم ایرانی بر مذاکرات علی رغم وجود سنگ اندازیهای زیاد صهیونیست ها بر می گردد.
 

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





برچسب ها : پایه‌های محاسبات آمریکایی‌ها, استانبول تا مسکو, مهدی جهانتیغی, گروه 5 + 1, مذاکره در استانبول, بغداد, مسکو, مداکرات مسکو, ,