دیروز علامه مصباح یزدی به مجلس خبرگان رهبری نرفت. این نرفتن از روی دلخوری بخاطر برخی اختلاف سلیقه ها و بعضا اشتباهات بعضی اعضای خبرگان نبود؛ زیرا که این نوع اختلافات و اتفاقات همواره بوده و خواهد بود و منشا اتخاذ چنین تصمیمهایی از سوی بزرگان نخواهد شد و مهمتر اینکه آن صنف از بزرگان همچون گذشته به عمق سخنان و دیدگاه های مطهری زمان پی خواهند برد و نهایتا هر کدام که خطا نموده باشند بر اساس اخلاق و دیانت خود اشتباه سابق خود را اصلاح خواهند کرد و در اینجا بسیار تفاوت است بین چنین بزرگانی و برخی سیاست زدگان و جیره خواران که دنبال فرصت برای چاپلوسی و هتاکی می گردند.
 

به گزارش سرویس سیاسی بی باک؛ علامه مصباح یزدی که بخاطر عدم تسامح با برخی باندهای قدرت و ثروت همواره محبوب نیروهای ارزشی بوده است؛ در انتخابات گذشته حاضر به تائید برخی جریانات مدعی اصولگرایی نشد و حتی صریحا از این جریانات و برخی اعضای آنها انتقاد کرد.

علامه مصباح یزدی که در ایام اصلاحات و همچنین در سال 88 با سخنرانی های روشنگرانه خود، طومار فتنه گران را در هم پیچانده بود و مدال مطهری زمانه را از ولی امر خود دریافت کرده است؛ حمایتهای مکررش از آقای احمدی نژاد در دولت نهم باعث نگردید تا نسبت به نفوذ جریان انحرافی در بدنه دولت بی تفاوت باشد و شدیدترین موضع گیری ها را علیه این جریان انجام داد تا علاوه بر اصلاح طلبان تندرو و افراطی و اپوزیسیون خارج از کشور، جریان انحرافی و حامیانش نیز در صف مخالفان وی بر حجم تخریب های خود علیه این عالم بزرگ انقلابی بیفزایند.

با اشتباه فاحش آقای احمدی نژاد در ماجرای خانه نشینی و سرخوردگی نیروهای ارزشی که ریشه همه آنان را باید در جریان انحرافی نفوذی در بدنه دنبال کرد؛ علامه مصباح یزدی در اقدامی حکیمانه مرز بین نیروهای اصیل انقلابی با فتنه و انحراف را تبیین کرد و از گفتمان یک جبهه انقلابی حمایت قاطعی کرد.

این اقدام حضرت علامه مصباح یزدی باعث نارضایتی و خشم شدید دو گروه منزوی در جامعه گردید. گروه اول؛ ساکتین فتنه یا همان ورشکستان سیاسی و اعتقادی سال 88 بودند و گروه دوم؛ منحرفان فکری و سیاسی بود که در سالهای اخیر توانسته اند که در بدنه دولت نفوذ کنند.

فشارها بر علامه مصباح یزدی از سوی فتنه گران و منحرفان از مدتها قبل از انتخابات نهم مجلس شورای اسلامی آغاز گردید اما علامه هیچگاه خم به ابرو نیاورد و همچون گذشته بر تشخیص الهی خود عمل نمود.

اگرچه تعداد کمی از نیروهای انقلابی و ارزشی، برخی سخنان و اقدامات علامه مصباح یزدی را سختگیرانه توصیف می کردند و از تسامح و تساهل و وحدت حداکثری سخن به میان می آوردند؛ اما همین قشر بعد از انتخابات مجلس از اینکه نردبانی برای راهیابی برخی افراد به مجلس شده بودند؛ ابراز پشیمانی کردند اما چه سود؟ نوش دارویی بعد از مرگ سهراب ایمان و بصیرتشان!

مدتی است که حضرت علامه مصباح یزدی به دلیل درد زانو و شرایط نامناسب جسمی حتی 30 برنامه ماه مبارک رمضان خود در بیت رهبری را نیز که سالهاست با سخرانی ایشان برگزار می شود؛ شرکت نکرد اما انگار برخی برای عدم حضور وی در اجلاس خبرگان رهبری دنبال دلیل دیگری می گشتند.

اگرچه نرفتن علامه مصباح یزدی به اجلاس خبرگان برای برخی تبدیل به سوژه شد اما در مقابل رفتن آقای احمدی نژاد به رسانه ملی نیز برای عموم بی سوژه نبود.

رئیس جمهور محترم از برخی مانع تراشی ها در مسیر خدمت رسانی دولت بجا و صحیح گلایه کرد و در این زمینه باید با او همدردی و همراهی کرد و همه آنان که دلشان برای مردم و نظام می تپد؛ تمام تلاش خود را برای آماده کردن زمینه خدمات بیشتر دولت به کار گیرند.

اما در یان میان متاسفانه آقای احمدی نژاد بار دیگر عزت و اعبتار خود را خرج جماعت ورشکسته و مطرودینی کرد که بیشترین جفاها را در سالهای اخیر در حق شخص آقای احمدی نژاد و دولت خدمتگذار انجام داده اند و اگر پرسه زنی آزادانه آنان نبود؛ این روزها سپاه سوم تیر باشکوه تر از سال 84 و 88 در کنار دولت بود.

در این میان نوع تیتر زنی برخی رسانه ها بسیار جالب و قابل تامل بود. شبکه ایران که این روزها تبدیل به تریبون مداحی از یک فرد پرحاشیه نفوذی در دولت شده است؛ سعی کرد که بصورتی بسیار زشت و زننده بر علیه علامه مصباح یزدی بخاطر روشنگریهایش در سالهای اخیر عقده گشایی کند و از انتقادات دلسوزانه و روشنگرانه علامه مصباح یزدی و سایر بزرگان نظا و انقلاب به " طومار یک سال و نیم توطئه " تعبیر کند و بنویسد:
" پنج دقیقه طوفانی احمدی نژاد طومار یک سال و نیم توطئه را درهم پیچید!
والله! بخدا قسم هیچکس در دولت نه فرماسونر است، نه عضو انجمن حجتیه است، نه بهایی است، نه خطر بزرگ تاریخ اسلام است! نه منحرف است و نه خائن! ولی ما روی اصولمان ایستاده ایم. بله من اگر صدسال هم باشم یک ثانیه به زیاده خواهان بله نخواهم گفت. تکه تکه کنند. ما عهد بستیم با ملت."


این رسانه حتی در تیتر زدن درباره علت عدم حضور علامه مصباح یزدی در اجلاس خبرگان سعی کرد تا از اصلاح طلبان و برخی اصولگرایان غیرهمفکر عقب تر بماند و در ادب و اخلاق برای نام بردن از بزرگان دینی از این جماعت هم کم بیاورد. اخلاق و ادبی که حتی سایت اصلاح طلبی چون فرارو نیز خود را مقید به آن می داند.

سایت روزنامه ایران که این روزها توسط برخی افرادی اداره می شود که نه تنها سوم تیری نیستند و هیچ نقشی در روی کارآمدن دولت نهم و دهم نداشته اند بلکه بعضا دوم خردادی نیز بوده اند و سابقه برخی از آنان برای دانشجویان و نهادهای دانشگاهی پر واضح است و حتی کسانیکه بخاطر بیکار شدن چندی پیششان بصورت پنهانی بر علیه دولت موضوع می گرفتند و با رایزنی با برخی رسانه ها سعی در متقاعد کردن آنها برای انجام مصاحبه و خبر علیه دولت می کردند؛ امروز که دستشان به نانی از سفره بیت المال آشنا شده است و صندلی نرمی برای تکیه زدن پیدا کرده اند؛ همه مسائل را فراموش کرده و منتقدان دولت را تا حد کفار و مشرکین تخریب و تحقیر می کنند و هیچ منتقدی را تحمل نمی کنند که البته این روحیه تنها در بین حامیان جریان انحرافی خلاصه می شود.

به هر حال شیوه و منش علامه مصباح یزدی با این سبک آدمها به کلی متفاوت است و معظم له که در روی کار آمدن دولت نهم و دهم بنابر وظیفه و رسالت دینی و انقلابی خود از هیچ تلاش و امری کوتاهی نکرد؛ قرار نیست همچون برخی منحرفان و فتنه گران تا ابد و در هر شرایطی از اطرافیان و حمایت شدگان، دفاع کند بلکه همواره حمایت خود را مشروط به پایداری افراد بر اصول و ارزشهای اسلامی می داند و هر زمان که فرد یا گروهی از آرمانهای انقلاب اسلامی جدا شود؛ آنگاه نباید انتظار همراهی معظم له را داشته باشد.

با همه این اوصاف؛ هتاکی و بداخلاقی های این جماعت هیچگاه باعث نگردیده که علامه مصباح یزدی و سایر بزرگان نظام خدمات و تلاشهای دولت را نادیده بگیرد و نگاهی سیاسی به مسائل داشته باشد بلکه همواره تنها از یک جریان نفوذی در بدنه دولت انتقاد داشته اند که از ابتدای امر شخص مقام معظم رهبری نیز نسبت به میدان دادن به لیدر این جریان توصیه های لازم را به شخص رئیس جمهور در قالب آن نامه مشهور داشته اند؛ اما متاسفانه آقای احمدی نژاد به آن تاکید صریح ولی امر مسلمین و سایر دلسوزان نظام اعتنایی نکرد و میدان تاخت و تاز این جریان را بیش از گذشته مهیا کرد تا اینکه کار به خانه نشینی و دهها مشکل دیگر فکری و اجرایی ختم شد و موجبات سرخوردگی نیروهای انقلاب را فراهم نماید.

به هر حال همه ی سوم تیری ها و نیروهای انقلاب؛ قدر احمدی نژاد و خدمات گسترده اش را بیش از منحرفان و جیره خواران می دانند و از او بخاطر کارنامه درخشانش در امر خدمت رسانی به محرومان و مستضعفان تقدیر و تشکر می کنند و در مقابل برخی اشتباهات فاحش وی را نیز نقد می کنند اما جریان انحرافی و حامیانش که هر کجا ثمنی باشد؛ خود را صاحب ثمن می دانند نه از فحاشی میوه ای خواهند چید و نه از مداحی.

احمدی نژاد آنقدر برای مردم و نظام خدمت کرده است که بتوانیم از چند اشتباهش چشم بپوشیم؛ همانگونه که ولی امرمان برخی خطاهای وی را نادیده گرفت و برخلاف برخی انتظارات، از کلیت و خدمات دولت دهم در سال آخر اینگونه تجلیل نمود. اما امیدواریم که برخی منحرفان جیره خوار امروز وقتی از سر سفره دولت کنارگذاشته شدند، همچون عده ای از سیاست زدگان و مداحان دیروز دولت؛ اظهارات و رفتارهای سابق خود را فراموش نکند و هتاکی و فحاشی و افشاگری علیه رئیس جمهور را سرلوحه کار خود قرار ندهند.

و اما توهین و افتراء به علامه مصباح یزدی سابقه طولانی دارد که از دوران قدرت اصلاح طلبان در کشور آغاز و تا دوران پرسه زنی منحرفان در بدنه دولت خدمتگزار همچنان ادامه دارد اما سرنوشت مشترک همه هتاکان به ایشان، جای گرفتن در آغوش ضدانقلاب و دولتهای استکباری بوده است که این افراد می توانند نگاهی به جایگاه امروز سروش ها و گنجی ها بکنند و از این نوع بی تقوایی ها درس عبرت گیرند و بدانند که توهین به بزرگان دینی و در افتادن با آنها چیزی نیست که مردم بتوانند آنرا تحمل کنند.


در تصاویر ذیل عبدالکریم سروش (از هتاکان مشهور علیه علامه مصباح یزدی)، به همراه فریبا داوودی مهاجر (مدیر کل زنان وزرات کشور دولت اصلاحات و مادر زن علی افشاری)، علی افشاری (عضو سابق دفتر تحکیم وحدت) به همراه کوروش صحتی، از عوامل رسانه ای اپوزیسیون و مجری شبکه ضد انقلابی صدای آمریکا مشاهده می شوند.