گفتگو با دکتر حافظی، مدیرعامل پیشین سازمان تامین اجتماعی:
جابه‌جایی خانم وزیر هزینه داشت/ دخالت‌های دکتر لاریجانی و دکتر دستجردی باعث استعفایم شد

سازمان تامین اجتماعی بیش از اینکه به خاطر عملکردش در رسانه ها پررنگ باشد، به دلیل حاشیه های روسایش رسانه ای می شود؛ حداقل در دولت های نهم و دهم اینگونه بوده است. رفت و آمدهای مختلف که حالا به سعید مرتضوی ختم شده است، هیچ گاه بدون حاشیه نبوده اما پیش از سعید مرتضوی، رحمت الله حافظی، مدیرعامل تامین اجتماعی بود.  

به گزارش رجانیوز، در اين سال ها يك رئيس ديگر سازمان هم برکنار شد. دلیل آن اختلاف با وزارت بهداشت. یک سال و نیم پس از برکناری، حافظی حاضر شد دراین باره حرف بزند. اکنون نه او در دولت است، نه مرضیه وحید دستجردی، وزیر سابق بهداشت که اختلافاتشان گویا باعث برکناری حافظی از تامین اجتماعی شد.

 
متن کامل گفتگوی «خبرآنلاین» با مدیرعامل سابق سازمان تامین اجتماعی را که به صورت سانسور شده در این سایت منتشر شده است، در ادامه بخوانید. قسمت‌های قرمز رنگ شده، بخش‌های حذف شده از متن اصلی مصاحبه است.
 
 
از تامین اجتماعی شروع می کنیم. شما حدود یک سال و نیم در این سازمان مدیر بودید.چطور شد که از وزارت بهداشت به این سازمان رفتید و بعد هم به یکباره برکنار شدید؟
 
بنده 535 روز در سازمان تامین اجتماعی در خدمت همکارانم بودم. این مجموعه عظیم دارای چند ویژگی است که باید مورد توجه باشد؛ یکی از ویژگی های این سازمان ماهیت تخصصی آن است که موجب می شود کسی نتواند به راحتی وارد آن شود. بین دستگاه های مختلف جابه جایی افراد به آسانی انجام می شود اما در تامین اجتماعی این امر به آسانی امکان پذیر نیست،چون یک سیستم فنی خاص است و نیروهای آن خبره حوزه تخصصی خود هستند و برای همین سازمان بسته ای به نظر می رسد.خصوصیت دوم این است که سازمان تامین اجتماعی یک نهاد عمومی غیر دولتی است که بر اساس اساسنامه وبا مصوبات ارکان سازمان شامل هیات امنا،هیات مدیره وتوسط مدیر عامل اداره شده و توسط هیات نظارت نیز اقدامات مدیر عامل رصد شده و انحرافات احتمالی به هیات امنا منعکس می شود. لذا هر مصوبه ای که مدیرعامل از این هیات ها بگیرد لازم الاجراست و برای همین بزرگترین قطب اقتصادی کشور با گردش مالی بالایی که دارد می تواند محل خدمت با ظرفیت و قدرت مانور بسیار بالایی باشد.
 
به همین دلیل در زمان حضور بنده به خاطر جلب اعتماد نیروهای توانمند و صدیق سازمان و افزایش چشمگیر درآمدها بحمدالله مشکلات کمتر شده و در آمد ماهانه از 980 میلیارد تومان به 1498 میلیارد تومان افزایش یافت که از محل این افزایش درآمد، از 9 ماه تاخیر در پرداخت مطالبات داروخانه ها، بیمارستانها و مراکز درمانی طرف قرارداد سازمان به تدریج کاسته شده و به 4 ماه رسید.
 
خاطرم هست وعده داده بودید که اگر به همین منوال پیش بروید، نه تنها از بدهی ها خبری نیست، حتی می توانید پول پیش هم به مراکز درمانی و داروخانه ها بدهید. امکان پذیر بود؟
 
اعتقاد قلبی بنده این بود که نه تنها نباید بدهی داشته باشیم بلکه باید 25 درصد هم پیش پرداخت به طرفهای قرارداد بدهیم، اما متاسفانه این تلاشها در نیمه راه متوقف شد و عده ای رئیس جمهور را راضی کردند که حافظی از سازمان منفک شود. این عده همان کسانی بودند که با رفتن حافظی به بیمه خدمات درمانی هم مخالف بودند. دو ماه بعد از این که بنده از وزارت بهداشت استعفا دادم آقای محصولی بنده را خواستند و با من صحبت کردند که مدیریت سازمان بیمه خدمات درمانی را بپذیرم.
 
چطور شد پس از استعفا از وزارت بهداشت به خدمات درمانی و تامین اجتماعی رفتید؟

به آقای محصولی گفتم که بنده از وزات بهداشت استعفا داده ام و مدیریت کلان وزارت بهداشت با من میانه خوبی ندارد و از طرف دیگر، سازمانهای تامین اجتماعی و خدمات درمانی به خاطر تاخیر در پرداخت بدهی هایشان به بیمارستان های وزارت بهداشت همیشه مورد حمله وزارت بهداشت بوده که چرا پول پزشکان ما را پرداخت نمی کنید، بنابراین انتصاب من به عنوان مدیر عامل خدمات درمانی باعث فشار بیشتر وزارت بهداشت به مجموعه تحت امر شما خواهد شد، اما آقای محصولی گفتند که این موضوع را خودم مدیریت خواهم کرد و بالاخره خرداد 89 در خدمات درمانی شروع به کار کردم. پس از 100 روز اتفاقاتی افتاد و با موضعگیری های نمایندگان مجلس شورای اسلامی در مورد مدیر عامل قبلی سازمان تامین اجتماعی، راهی باز شد که آقای محصولی با اخذ موافقت رییس جمهور و هیات امنا سازمان، بنده را به عنوان مدیر عامل سازمان تامین اجتماعی منصوب کردند. روز دوشنبه ای مراسم معارفه من در خدمات درمانی بود، که روز قبل آن خانم وزیر بدون اطلاع قبلی به دفتر آقای محصولی رفتند که مانع این انتصاب شوند اما ایشان موافقت نکردند.

چرا خانم دکتر دستجردی مخالف حضور شما در خدمات درمانی بودند؟

من در دوران وزارت آقای دکتر لنکرانی به عنوان معاون توسعه مدیریت و منابع منصوب شدم و توفیق 48 ماه خدمت یافتم، بعد از ایشان، خانم دکتر دستجردی به واسطه دکتر لاریجانی رئیس دانشگاه علوم پزشکی تهران پیغام استمرار همکاری دادند. بعد از اخذ رای اعتماد از مجلس، در جلسه ای بنده درخواست کردم که فرد دیگری را انتخاب کنند اما ایشان تمایل به ماندن من داشتند، لذا چند شرط اعلام کردم. یکی از شروط این بود که گفتم جنابعالی وزیر هستید، بنده معاون وزیر هستم و آقای دکتر لاریجانی هم رییس دانشگاه علوم پزشکی تهران، اجازه ورود دکتر لاریجانی به امور اجرایی ستاد وزارتخانه را ندهید. البته در مجموع 4 شرط داشتم که خانم دکتر هم پذیرفتند و کار را ادامه دادم. قریب 5 ماه گذشت و دخالتها شروع شد.

این دخالت‌ها چه بود که باعث استعفای شما شد؟

طبق قانون مدیریت خدمات کشوری ساختار تمام دستگاه های اجرایی کشور باید تا شهریور سال 88 بازنگری می شد و دستگاه ها موظف بودند پیشنهادات خود را به معاونت سرمایه انسانی ریاست جمهوری ارسال کنند تا مصوب و ابلاغ شود. لذا در وزارت بهداشت از یک سال و نیم قبل کار را شروع کردیم و با مشورت دکتر اعرابی که استاد مسلم این موضوع در کشور هستند تیم مجربی از شاگردان ممتاز ایشان انتخاب و با نظارت استاد، کار آغازشد، در این مطالعه با چند کشور هم مطالعه تطبیقی صورت پذیرفت و نهایتا با حدود هفت هزار صفحه مستندات و در هشت جلد کتاب چند سناریو برای اصلاح ساختار ارائه شد تا وزیر مطالعه کند، اما اواخر دولت نهم بود و دکتر لنکرانی ترجیح دادند که وزیر جدید حسب نظر خودش ساختار را ابلاغ کند.
 
پس از شروع کار دولت دهم این موضوع پیگیری نشد؟

خانم وزیر به خاطر شروع کار زیاد به موضوع اولویت ندادند تا اینکه دی ماه در مکاتبه ای از معاونت سرمایه انسانی ریاست جمهوری پیگیر موضوع شدند که ایشان هم موضوع را به دکتر لاریجانی ارجاع دادند و آقای دکتر لاریجانی هم پس از یک هفته تغییراتی را اعمال و اعلام کردند. یکی از حوزه ها در وزارتخانه، حوزه معاونت توسعه بود که آقای دکتر لاریجانی یکی از مدیران کل آن را بدون مشورت با معاون مربوطه حذف و ان را به مشاور معاونت تنزل دادند. این اداره کل که 50 پرسنل مهندسی داشت و با 450 نفر مهندس نیز در دانشگاه های علوم پزشکی کشور تمام مصوبات استانی دولت و برنامه های ساخت و ساز وزارت بهداشت را اعم از بیمارستان ها، کتابخانه ها، دانشکده ها و خوابگاه ها را مدیریت می کردند یک شبه و بدون پشتوانه و توجیه کارشناسی حذف شد. خانم وزیر نیز بالای این چارت تشکیلاتی با تایید آن، دستور ابلاغ صادر کردند.

این اتفاق یعنی از بین بردن یک سال و نیم تلاش کارشناسی و هزینه. زمانیکه این اتفاق افتاد من مسافرت بودم که تصویر دستور وزیر را رویت کردم بلافاصله در کنار آن یادداشتی به این مضمون برای دکتر لاریجانی ارسال کردم " این ساختار غیر علمی و غیر استاندارد است، توصیه می کنم کار را به اهل فن بسپارید تا قابلیت دفاع داشته باشد" رونوشت این متن را به خانم وزیر فرستادم.

بلافاصله پس از سفر به خانم وزیر مراجعه و اعتراض کردم که نباید عنوان این اداره کل تغییر کند و این اقدام غیر کارشناسی است و علت آن را پیگیری های این مدیر کل در تعلل دانشگاه علوم پزشکی تهران در بازسازی 15 ساله پروژه بیمارستان سینا ذکر کردم در حالی که بیمارستان شهید بهشتی قم با همین وسعت ظرف 3 سال بازسازی، تجهیز و راه اندازی شد.

آقای دکتر، خانم دکتر دستجردی گفته اند که این کار مطالعاتی با هزینه سنگینی که انجام شده بود؛ متناسب نبود. حتی گویا آقای فروزنده بعد از مطالعه کار شما هم گفتند این هزینه خیلی زیاد بوده است.

تفاوت دیدگاه دو وزیر یعنی آقای دکتر لنکرانی و خانم دکتر دستجردی قابل تامل است. تیمی که کار را به عهده گرفته بودند بر اساس نظر دکتر لنکرانی انقباضی و با هدف کوچک سازی، ساختار را مطالعه و ارائه کردند اما با جابجایی وزیر، مورد پذیرش دکتر دستجردی قرار نگرفت و حتی معاونت سلامت به دو معاونت درمان و بهداشت تفکیک شد. در مورد هزینه انجام شده نیز موضوع باید به اهل فن ارجاع شود.
 
بعد از این اتفاق شما استعفا دادید؟

بله، من از اتاق خانم دکتر خارج شدم و استعفا دادم، خانم وزیر هم بحمدالله بدون تامل پذیرفتند. نکته جالب اینکه مدتی پس از موافقت با استعفای بنده، به اشتباه خود واقف شده و مجددا آن اداره کل احیاء شد. البته اتفاق دیگری هم قبلا افتاده بود که من دیدم شروط تفاهم شده با وزیر نقض شده لذا تکلیفی برای ادامه حضورم احساس نکردم.

چه اتفاقی؟

نبمه دوم سال 88 قرار بود بودجه سال بعد نوشته شود. پیشنهاد بودجه فرمول خاصی دارد که بر اساس یکسری شاخص ها این کار انجام می شود. هر سال به همین گونه است و تیم های تخصصی وزارتخانه مانند سال های قبل کار خود را انجام دادند و سهم هر دانشگاه مشخص شد. در جلسه ای در محل دفتر رییس دانشگاه علوم پزشکی تهران با حضور وزیر و آقای لاریجانی دستور صادر شد که بودجه دانشگاه علوم پزشکی تهران که طبق شاخصها 82 میلیارد تومان بود به 100 میلیارد تومان افزایش یابد که طبعا سهم سایر دانشگاه ها کاهش یافته و نهایتا 99 میلیارد تومان منظور شد. این دخالتها سبب شد تا استعفا دهم چون تفاهم اولیه با خانم دکتر نقض شده بود.
 
یک سوال اینجا پیش می آید، در دولتهای آقای احمدی نژاد دخالت های این چنینی بسیار اتفاق افتاده است. شما که 4 سال با این دولت کار کرده بودید، نباید برایتان غریب می آمد. اما چرا برای شما غیر عادی بود که بودجه یک جا کم شود و به جای دیگر برود؟

عجیب نبود، اما در سیستم بودجه ای وزارتخانه برای بودجه شاخص هایی داشتیم که زمینه عادلانه رقابت بین دانشگاه های علوم پزشکی کشور خصوصا در حوزه های آموزشی و پژوهشی را فراهم می ساخت. این اعمال نظر باعث مخدوش شدن رقابت ها و از سوی دیگر ضعف در پاسخگویی به اعتراضات در این زمینه می شد.

به خاطر استعفا در وزارت بهداشت، وقتی در تامین اجتماعی بودید با خانم دکتر مشکل داشتید؟

حدود سه ماه بعد از اینکه در تامین اجتماعی کارم را شروع کردم رفتم ملاقات خانم دکتر و گفتم که هنوز هم کارمند شما هستم. گزارشی از فعالیت های صورت گرفته برای افزایش درآمدها و لیست پرداخت های تامین اجتماعی به دانشگاه های علوم پزشکی را هم ارائه کردم، این رفتار نشانه حسن نیت من بود، اما چند ساعت بعد بواسطه گلایه خانم وزیر، آقای محصولی زنگ زدند که چرا پرداختی به دانشگاه علوم پزشکی تهران از شهید بهشتی کمتر است؟ پاسخ این سوال این بود که اگر پرداختی به داروخانه 13 آبان که متعلق به دانشگاه علوم پزشکی تهران است و ته لیست قرار دارد را منظور کنید، سرجمع پرداختی به دانشگاه علوم پزشکی تهران بیشتر می شود. به جای استقبال خانم وزیر برای ادامه همکاری و استفاده بهینه از فرصت ایجاد شده، متاسفانه ایشان اینگونه عمل کردند و با بخشی نگری و توجه صرف به دانشگاه علوم پزشکی تهران، فرصت استثنایی همکاری نزدیک سازمان تامین اجتماعی و وزارت بهداشت را از بین بردند.

چرا شما را از تامین اجتماعی کنار گذاشتند؟ اگر خاطرتان باشد شما در سالگرد انتصاب به عنوان مدیرعامل تامین اجتماعی، به خبرآنلاین آمده بودید، به شما گفتم که با پزشک امین قربانی می شوید. حتی مثال هم زدم که دکتر علویان در دولت نهم به دلیل اختلاف با وزارت رفاه، قربانی پزشک خانواده شد و شاید برعکس آن برای شما هم اتفاق بیفتد. گمان می کنم همین پیش بینی اتفاق افتاد و پزشک امین شما را قربانی کرد. چون وزارت بهداشت آن را موازی با پزشک خانواده می دانست.
 
در پاسخ شما باید بگویم که در حذف بنده 70 درصد، اجرای پزشک امین نقش داشت و 30درصد سایر مسائل.
 
چرا پزشک امین را در سازمان تامین اجتماعی اجرا کردید در حالیکه مشابه آن در وزارت بهداشت اجرا می شد؟
 
45 درصد جمعیت کشور تحت پوشش سازمان تامین اجتماعی هستند که حق بیمه پرداخت می کنند و انتظار خدمات درمانی خوب دارند. ما در سازمان می خواستیم نظام و سیستمی داشته باشیم که به مردم پاسخگو باشد و خدمات در شان آنان ارائه کند. الان مردم از خدماتی که در بیمارستانها داده می شود راضی نیستند، مثلا بیمارستان میلاد اصلا پاسخگوی این حجم از مراجعات نیست، اگر در جنوبی ترین نقطه کشور فردی بیمار داشته باشد باید فرش زیر پای خانواده اش را هزینه کند تا بعد از چند روز سرگردانی پشت درهای بیمارستان میلاد تکلیفش مشخص شود. چرا باید اینطور باشد؟ تامین اجتماعی می خواست با اجرای نظام ارجاع پزشک امین با رعایت اصول و سیاستهای کلان وزارت بهداشت، پاسخگوی بیمه شدگان خود باشد که متاسفانه نگذاشتند.
 
پزشک خانواده هم با اجماع بیمه ها و تشکیل بیمه سلامت همین برنامه را داشت.
 
این موضوع از دو منظر قابل بررسی است. اول اینکه وزارت بهداشت به عنوان سیاستگذار نباید در حوزه اجرا وارد شده و بدنه دولت را سنگین کند، بلکه صرفا با سیاستگذاری و نظارت باید نقش تعدیل و تنظیم کننده را ایفا کند، اجرای نظام ارجاع در وزارت بهداشت این وزارتخانه و دانشگاه های تابعه ان را با کاهش جدی و تهدید کننده درامدها مواجه خواهد کرد. این در حالی است که بیش از 40 درصد درآمدهای این وزارتخانه از این مسیر عاید می شود، بنابراین هر دولتی منتظر باشد که این وزارتخانه نظام ارجاع را برقرار کند، جز اتلاف وقت عایدی نخواهد داشت. بهترین اجرا کننده نظام ارجاع و پزشک خانواده، سازمانهای بیمه گر هستند. این نظر کارشناسی بنده با بیش از 20 سال حضور در نظام بهداشت و درمان و قریب سه سال حضور در سازمانهای بیمه گر است و قطعا به دور از وابستگی های سازمانی است. البته مطالعات تطبیقی در سایر کشورها نیز موید این نظر است.
 
دوم این که دربرنامه پنجم توسعه اعلام شده بیمه ها تجمیع شوند و بیمه سلامت ایرانیان تشکیل شود، اما در تبصره 4 بند مربوطه برای سازمان تامین اجتماعی استثنا قائل شده است، بنابراین ما می توانستیم برنامه پزشک امین را داشته باشیم مضافا اینکه به استناد مصوبه هیات امنا سازمان که جایگاه قانونگذاری سازمان را داراست، مدیر عامل موظف بود نظام ارجاع و پزشک امین را در سال 89 و حداقل در سه استان کشور اجرا کند.
 
خب پزشک خانواده هم در سه استان پایلوت شده بود.
 
پزشک خانواده در سه سال در سه استان خوزستان،سیستان و بلوچستان و چهارمحال بختیاری به صورت پایلوت اجرا می شد، اما چرا نتیجه را اعلام نکردند؟ جالب است بدانید که پس از سه سال تلاش وزارت بهداشت در این سه استان فقط 60 نفر پزشک قرارداد داشتند.تامین اجتماعی به هیچ وجه قصد تقابل با وزارت بهداشت نداشت ،هر وقت پرشک خانواده اجرا می شد ما آمادگی الحاق به ان را داشتیم ، چه بسا اجرای پزشک امین راه اجرای پزشک خانواده را هم باز می کرد. مشکل اساسی این بود که پزشک خانواده مطالعه و کارشناسی شده نبود و اشکالات زیر ساختی عمده ای داشت و دارد که به برخی از آنها اشاره شد.
 
فراخوان پزشک امین چه نتایجی داشت؟
 
ما استان گیلان را به عنوان اولین استان برای اجرای پزشک امین انتخاب کردیم، نکته قابل توجه این بود که از حدود 750 پزشک عمومی شاغل در این استان 540 نفر اعلام آمادگی کرده و ثبت نام کردند. از مزایای پزشک امین این است که برای افراد مسن بالای 60سال که به صورت اختیاری به نظام پزشک امین وارد می شدند درمان رایگان بود. برای کسانی که بیمارانی که دیابت، فشار خون ، هموفیلی ، تالاسمی و دیالیزداشتند داروی مصرفی مرتبط با این بیماری ها رایگان بود.این طرح پرداخت از جیب مردم را که تکلیف مندرج در برنامه های چهارم و پنجم توسعه است را کاهش می داد .
 
برای این طرح 10 ماه مطالعه و 3 ماه در استان گیلان اطلاع رسانی شد. با کانون های بازشستگی، شوراهای شهر و روستا، مجمع نمایندگان استان در مجلس، استاندار و فرمانداران، نماینده ولی فقیه در استان و ائمه جمعه شهرستانها جلسات توجیهی گذاشته شد از طریق برنامه زنده تلویزیونی در استان اطلاع رسانی به بیمه شدگان سازمان تامین اجتماعی صورت پذیرفت اما شنیدیم که وزارت بهداشت ازنمایندگان مجلس خواسته که جلوی این کار را بگیرید، برای همین از دکتر شهریاری رییس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس وقت گرفتیم و به ایشان توضیحات لازم ارائه شد. در جلسه ای نیز سایر اعضای کمیسیون در جریان امر قرار گرفتند. برخلاف وزارت بهداشت که در اسلامشهر آزمایشگاه ها را احضار کردند و تهدید کردند، در تامین اجتماعی سعی شد رضایت پزشکان که خط اول این عملیات بودند جلب شود. برای ایجاد پرونده الکترونیک سلامت به آن دسته از پزشکان که فاقد رایانه بودند وام قرض الحسنه یک میلیون تومانی با بازپرداخت یک ساله در نظر گرفته شد که 120 نفر از این تسهیلات استفاده کردند.
 
و همین هم عامل برکناری شما شد!
 
وقتی اجرای پزشک امین به این مرحله رسید و تهدید جدی برای حیثیت وزارت بهداشت محسوب شد فشارهای آن مجموعه به رییس جمهور برای حذف مدیر عامل سازمان تامین اجتماعی مضاعف شد تا این که در نهایت روزی آقای شیخ الاسلامی بنده را احضار کردند و گفتند که رئیس جمهور گفته است حافظی و خانم دستجردی نمی توانند با هم کار کنند و چون جابه جایی وزیر هزینه دارد آقای حافظی را حذف کنید.
 
30 درصد دیگر عوامل برکناری شما، چه چیزی بود؟
 
موضوع دیگر این بود که از دفتر یکی از اعضاء عالی رتبه هیئت دولت که در ساختمان نهاد ریاست جمهوری مستقر است لیست افرادی را ارائه می کردند که این افراد را با هزینه سازمان به مشهد بفرستید. یا اینکه اسامی برخی افراد شاغل در سازمان را مطرح می کردند که این افراد باید ارتقاء یابند اما نکته جالب توجه این بود که یک سال بعد وقتی لیست افرادی که به دلیل عدم کارایی از سازمان حذف شده بودند را مرور می کردم اکثریت قریب به اتفاق آنان همان سفارش شده ها بودند.
 
بعد از برکناری شما از تامین اجتماعی آقای مرتضوی رئیس سازمان شد. اما نمایندگان مجلس با این موضوع برخورد کردند. به نظر شما چرا دولت هزینه استیضاح و برکناری وزیر رفاه، کار و تعاون را داد؟
 
وقتی وزارتخانه های رفاه، تعاون و کار ادغام شد آقای شیخ الاسلامی وزیر شد اما دولت به این نتیجه رسیده بود ایشان توان اداره این سه وزارتخانه را ندارد. بر اساس اطلاعاتی که دارم بهمن سال 90 دولت به این نتیجه رسید که اردیبهشت 91 ایشان را جا به جا کند، اما با اجرای سناریوی مرتضوی، هزینه برکناری آقای شیخ الاسلامی را به دوش مجلس انداختند.
 
با این حال دولت خیلی آقای مرتضوی حمایت کرد و بدهی چندساله اس را به تامین اجتماعی پرداخت کرد.
 
وقتی بنده مسئولیت تامین اجتماعی را به عهده داشتم، سه بار شخصا از آقای رئیس جمهور درخواست وقت ملاقات کردم تا گزارش عملکرد و چالش های سازمان را منتقل کنم که نتیجه ای حاصل نشد، اما مدتی بسیار کوتاه پس از انتصاب مرتضوی، رییس جمهور در سازمان حضور می یابد. با وجودی که توسط دولت از حافظی حمایت نشد، بحمدالله با لطف و عنایت خداوند و تلاش خستگی ناپذیر و قابل تقدیر همکاران سراسر کشور سازمان، از بدهی های تامین اجتماعی روزبه روز کاسته و درآمد ها افزوده شد.
 
من الان میزان پرداخت بدهی های دولت به تامین اجتماعی را شنیدم اما باور نکردم. میزان این بدهی تا پایان سال 89 بالغ بر 36 هزار میلیارد تومان بوده ، اگر این پرداخت صورت پذیرفته است پس چرا پرداخت بدهی های سازمان به طرف های قرارداد روند افزایشی پیدا نکرده مگر اینکه مدعی شویم این تهاتر غیر نقدی و در قالب واگذاری شرکت های دولتی است که وظیفه سیستم های نظارتی را مضاعف می کند تا گنجشک را به جای قناری محاسبه نفرمایند.
 
در این شرایط آقای مرتضوی اعلام کردند که حقوق بازنشستگان را به حداقل 700 هزار تومان می رسانند. به نظر شما امکان دارد؟
 
امیدوار هستم که بتوانند چون پدر بنده هم بازنشسته و مستمری بگیر تامین اجتماعی است اما با مقایسه وصولی ها و هزینه ها به نظر می رسد امر مشکلی باشد چون بدهی به مراکز درمانی و سایر هزینه های سازمان هم باید مد نظر باشد.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





برچسب ها : دخالت‌های لاریجانی و دستجردی, دکتر حافظی, ,