او که با امام، امت امام و خدای امت امام بست!

 

 
سیدمصطفی میرمحمدی*
 
 
همین چند روز پیش بود که یکی از کاندیداهای حاضر در انتخابات آتی ریاست جمهوری خیلی صریح و شفاف گفته بود: آمریکایی ها کدخدا هستند، پس اگر با کدخدا ببندیم راحتتر هستیم! کاندیدای مذکور که اتفاقا ملبس به لباس پیامبر(ص) نیز می باشد بعلاوه مراد و مریدهایش از این دست موضع گیری ها کم نداشته اند، اما این اولین بار است که خیلی عریان و پوست کنده، مکنونات قلبی اش را به رسانه ها و افکار عمومی مخابره می کند.
 
او لباس مقدس پیامبر(ص) را آذین بخش کالبد خود نموده اما مگر نه اینکه صرف پوشیدن لباس رسول الله(ص) و ریش آنکادر و تسبیح عقیق چرخاندن، قرار نیست خلق و خوی نبوی را در انسان مشتعل سازد. نشان به این نشان که پیامبر اعظم(ص) تجسم عینی «اشداء علی الکفار» بود و خصم با کفار کجا و بستن با این بی صفتان کجا؟!
 
البته گویا این جماعت، نرم افزارشان این گونه ای است و سالهاست که دهانشان بوی نای «جام زهر» گرفته؛ از «مک فارلین» و «۵۹۸» بگیر تا قهقهه مستانه نحس آباد و تعلیق و تا همین اواخر که زعیم قومشان ندا داد «ما با اسراییل سر جنگ نداریم»!
 
ما با اسراییل سر جنگ نداریم؟! چه بی پروا سخن امام امت(ره) را لگدکوب می کنیم که فرمود «اسراییل باید از صفحه روزگار محو شود». همو که آمریکا را «شیطان بزرگ» معرفی کرد و کنارش هم گفت او «هیچ غلطی نمی تواند بکند».
 
بیننا و بین الله از این فصل الخطاب های امام(ره) بستن با کدخدای دهکده جهانی درمی آید؟ زیر پا له کردن آمریکا کجا و بستن و قهقهه مستانه زدن با دشمنان صهیونیستی کجا؟!
 
لا شک و لا شبهه که چنین ادبیات حقیرانه ای میان خیل امت انقلابی و امام‌دوست ایران، کمترین جایگاهی ندارد اما چه می شود کرد با برخی خواص احساس تکلیف کرده که گزینه پیش فرض مغزشان آن شده که مردم خسته شده اند و اینکه مشکل مردم ایران شکمشان است نه آمریکا!
 
شوربختانه این گفتمان مترفانه و ذلت محور میان برخی از کاندیداهای حاضر –با شدت و ضعف- کاملاً نضج یافته و این یعنی آنکه بساط میز جام زهر در این انتخابات هم پهن شده و با فشار شدید اقتصادی اخیر، رنگ و لعاب این بساط شوم خیلی بیشتر هم شده؛ اما آن جایی قلبمان مالامال از رجا و حماسه شد که آقا سعید آمد و به جای اخم و عشوه های دیپلماتیک، طرحی نو درانداخت و گفت: مگر تنش زدایی خط قرمز ماست و اصلا مگر ما به دنبال تنش بوده ایم؟ این اشتباه است اگر گفتمانی مدعی شود مقاومت سبب هزینه برای کشور بوده و مصالحه را راه حل معرفی کند.
 
سعید جلیلی لباس پیامبر(ص) را نپوشیده و اتفاقاً بیشتر وقت ها مدل دیپلمات ها لباس می پوشد اما سلول سلول مغز و قلبش آغشته است به مبنا و دیپلماسی پیامبر(ص) و به خاطر همین با کفار قهقهه نمی زند، بلکه مومنانه کالجبل الراسخ می ایستد و حق ملتی که با او ائتلاف کرده اند را صریح و قاطع از حلقوم ائتلاف های بعلاوه شیطانی بیرون می کشد.
 
او دیپلمات نیست، او انقلابی است. شاید هم بشود گفت او تعریف دیپلمات را عوض کرده. مگر می شود یک دیپلمات –به معنایی که در پروتکلهای کذا و کذا آمده- برای مطالبه و محاکه زورگویان عالم در پشت میز مذاکره می نشنید؟! دیپلماتهای کاغذی و صوری می روند با کدخدا می بندند نه اینکه با استناد به مولایشان اساساً کدخدایی را و بلکه اصلا هیچ قدرتی را به رسمیت نشناسند.
 
آقا سعید نه تنها کدخدا را به رسمیت نشناخته بلکه با سینه ستبر، خطاب به مستکبرین عالم می گوید: ما به لطف خدا تصمیم داریم که نظام اسلامی را احیاء کنیم و اگر نوکران آمریکا نمی پسندند و آن را قدرت طلبی می دانند از آن باکی نداریم و از آن استقبال می کنیم.
 
آقاسعید اینها را می گوید چون با امام، امت امام و خدای امت امام عهد بسته است. که «و لله العزه و لرسوله و للمومنین» عزت از آن خدا و از آنِ رسول او و از آنِ مؤمنان است، لیکن منافقان نمی دانند.(منافقون: ۸)
 
*دانشجوی دکتری حقوق دانشگاه تهران

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





برچسب ها : سیدمصطفی میرمحمدی, حسن روحاني, بستن با كدخدا, ,