دکتر کامران باقری لنکرانی:چهار ساعت مناظره اقتصادی داوطلبان انتخابات ریاست جمهوری در عصر جمعه گذشته، بازتابهای مختلفی را برانگیخت. بسیاری از این واکنشها در خصوص نحوه برگزاری مناظره به خصوص قسمت دوم آن بود. هرچند تاکید صدا و سیما برای برگزاری مناظرهای کم حاشیه بدون تنش، درخور تقدیر است اما انتقادات قابل توجهی نیز به نحوه برگزاری مناظره وجود دارد. فقدان فرصت کافی برای بیان نظرات، روشن نشدن نقاط تمایز بین کاندیداها در برنامههای اقتصادی، شعارگونه شدن بیانات بدون امکان نقد جدی، تنزل مناظره به آزمون حضور ذهن و تحلیل روانشناختی آن هم از نوعی ضعیف از انتقادات جدی است که میتوان در خصوص ان سخن گفت، اما در این مجال تلاش خواهیم کرد از میان همین چهار ساعت به مهمترین ارزشی که مناظره میتواند داشته باشد یعنی برجسته کردن نقاط تمایز کاندیداها در مساله اقتصادی بپردازیم.
مباحث مطروحه توسط کاندیداها، نغمههای واحدی داشت. همه بر رفع تورم، اشتغال، افزایش ارزش پول ملی، فرصتها و ظرفیتهای موجود در کشور عزیزمان برای رشد اقتصادی تاکید داشتند که این قدرمشترک در نظرات اقتصادی خود حاکی از نوعی همدلی در ارتقای میهن عزیزمان است. اما مهمترین دغدغه برای انتخاب کنندگان این است که آیا داوطلبان محترم برای اجرایی شدن این ایدهها برنامههای شدنی دارند و چه تمایزی بین آنها وجود دارد؟ هرچند در این برنامه به دلیل فشردگی تقریبا هیچ یک از داوطلبان به برنامه های خود به صورت اجرایی اشاره نکردند اما در جاهایی نقاط تمایزی از لابلای صحبتهای خود داوطلبان نمایان میگردید که تحلیل این تک مضرابها میتواند در انتخاب اصلح راهگشا باشند:
بازخوانی تجربیات دولتها:
شدت فشارهای اقتصادی دو سال اخیر و گمان بر اینکه پیروزی در این انتخابات منوط حمله به دولت فعلی است، تعداد زیادی از داوطلبان را به آنجا کشاند که حتی یک کار مثبت را هم در کارنامه دولت نهم و دهم ندیدند و هرچه که گفتند از بدیها و سیاهیها بود. حال آنکه علیرغم همه نقاط ضعفی که وجود دارد، نکات مثبت هم در این هشت ساله قابل ملاحظه هستند. بهبود زیر ساختها به ویژه در سامانه حمل و نقل، سد، مسکن نیروگاهها و توسعه آن به خصوص در مناطق دور دست کشور قابل انکار نیستند. کاهش فاصله طبقاتی در روستاها و حاشیه شهرها که در کاهش ضریب جینی خود را نمایان ساخته قابل انکار نیست. بهبود شاخص توسعه انسانی در کشور و ارتقای ایران از گروه با شاخص متوسط توسعه انسانی به گروه با شاخص توسعه در آخرین گزارش سازمان ملل و صندوق توسعه وابسته به آن قابل انکار نیست. افزایش صادرات و بهبود سامانه مالیاتی قابل انکار نیستند. هرچند افزایش شکاف درآمدی در شهرها، عدم ثبات قیمتها و افزایش تورم و افزایش نرخ بیکاری نیز قابل انکار نیستند. در بین کاندیداها تنها داوطلبی که به این نقاط مثبت نیز توجه داشت جناب آقای دکتر جلیلی بود.
از سوی دیگر بیتوجهی به فرصتهای از دسترفته در سالهای قبل به ویژه در زمان معماری اقتصاد پس از جنگ ایران و ضعفها و مبانی غلط در زمان آغاز بازسازی اقتصادی نیز به کلی مورد فراموشی قرار گرفتند. اینکه ضعف در بهره برداری از مخازن گازی مشترک مورد انتقاد قرار بگیرد، امر مذمومی نیست ولی وقتی که مقصر خود در جایگاه مدعی قرار بگیرد، قدری مضحک خواهد بود. مشکلات اقتصادی امروز عوارض بیماری اقتصادی مزمن کشور ماست که میتوانست در پس از جنگ علاج شود اما نه تنها چنین نشد بلکه با رویکرد مصرف گرایانه، نگاه بخشی به توسعه و افزایش وابستگی به نفت مزمنتر هم شد. عدم توجه به این نکات مبنایی و نیز عدم تبیین مبانی فرهنگی مشکلات اقتصادی و جهتگیریهای سوداگرایانه کوتاه مدت حتی در بنگاههای دولتی به جای توجه به منافع ملی و پیشرفت با ثبات در این مناظره به خوبی تبیین نگردیدند.
مبانی توسعه:
یکی از تک مضراب های قابل پیش بینی در این مناظره تاکید یکی از داوطلبان بر حل مشکات اقتصادی کشور با الگو قرار دادن ترکیه و آرژانتین بود. این ساده انگاری در مباحث اقتصادی و بی توجهی به مبانی سیاست های اقتصادی و نگاه سطحی به نتایج و رویکردها و الگو برداری از تجربیات ضعیف به جای توجه به مبانی قویم از تک مضراب هایی بود که میتواند در شناخت تمایز ها کمک کننده باشد.
عدالت و اقشار ضعیف:
بدون عدالت، توسعه اقتصادی به ثروتاندوزی عدهای خاص خلاصه میشود. موضوع عدالت نیز در بیانات بسیاری از داوطلبان برجسته نبود. اینجا نیز امتیاز آقای دکتر جلیلی در تاکید بر عدالت به عنوان محوریترین برنامه اقتصادی بیش از سایرین بود.
اینکه در کوتاه مدت برای حل مشکل معیشتی اقشار کم درآمد جامعه چه میخواهند بکنند نیز مورد توجه نبود. به هر حال دولت در زمینه امنیت غذایی و تامین معیشت اقشار ضعیف مردم مسئولیت دارد. هرچند کشور را نمیتوان صرفا با امداد گرداند اما گروههایی از جامعه هم هستند که بدون حمایت اقتصادی و معیشتی له میشوند و باید دولت برای این گروه از جامعه، هم برنامه کوتاه مدت حمایتی و هم برنامه بلند مدت توانمندسازی و خود اتکایی را دنبال نماید.
تحریم:
شاید عجیبترین تک مضراب در این مناظره، جمعبندی یکی از کاندیداها در توصیه به آشتی با دنیا بود. بازخوانی چند واقعه در تبیین این بیانات میتواند کمک کننده باشد. در تاریخ دیپلماسی ایران تنها برههای که ریاست جمهوری ایران، حکم جلب بین المللی دریافت کرد، نیمه اول دهه هفتاد بود که شعار دولت در آن زمان تعامل بینالمللی بود. در زمانی که دولت ایران با شعار گفتگوی تمدنها، در تلاش برای نزدیکی به غرب بود، آمریکا ایران را محور شرارت نامید و برای حمله به ایران خط و نشان کشید.
تاریخ دو قرن گذشته نشان داده است که هر وقت غربیها به خصوص اروپاییها و بعدا آمریکاییها و حتی روسها احساس کردهاند ملت ما در موضع احتیاج و ضعف است، تلاش کرده اند خواستههای خود را به ما تحمیل کنند،امتیاز بگیرند و منافع ملی مار ا تضییع نمایند. برعکس هرگاه این تعاملات از سر استغنا و عزت و از موضع برابر بوده ما به بهترین دستاوردها دست یافتهایم.
آیا سادهانگاری نیست که ما حل مشکلات اقتصادی خود را در گروی روابط بین المللی تعریف کنیم؟ آیا این موضع ما را در تعاملات بین المللی تضعیف نمی کند؟ آیا این موضع برخواسته از عزت، مصلحت و حکمت است که ما همان حرف غربیها در انتقاد از ایران را پژواک دهیم که ایران باید با دنیا آشتی کند؟ مگر ما با دنیا قهر کردیم؟
ما امروز رییس بزرگترین گروه سیاسی دنیا یعنی جنبش عدم تعهد هستیم. برای انتخاب کنندگان این نکته مثبتی تلقی نخواهد شد که ریاست سه ساله ایران بر سازمان کنفرانس اسلامی که در زمان ریاست جمهوری آقای هاشمی با تعامل با عربستان فراهم و در زمان آقای خاتمی اجرایی گردید، در آن روزگاران مهم تلقی شود، اما ریاست جنبش عدم تعهد که به مراتب مهمتر بود و در شرایط بسیار دشوار تهاجم همه جانبه غرب و تلاش آنها برای تحریم اجلاس تهران رخ داد، به هیچ کرفته میشود.
ما از نحوه مدیریت کشورمان بر جنبش عدم تعهد راضی نیستیم. به خصوص اینکه ظرفیت دبیرخانه جنبش که به پیشنهاد رهبر فرهیخته انقلاب اسلامی برای اولین بار شکل گرفت به جای توجه به رسالتهای بین المللی و منافع کشور در سطح جهان، متاسفانه خرج حاشیههای دولت شده، اما این به این معنا نیست که خود را در چارچوب سناریو دشمن محصور و مقهور ببینیم و دستاوردهای خود را منکر شویم.
این مناظره هم آزمونی برای داوطلبان ریاست جمهوری بود نه آزمونی از جنس کنکور و سوال تستی، چه اینکه این نگاه وهن ریاست جمهوری و ساز وکار تایید صلاحیتها در کشورمان به حساب مي آيد، بلکه آزمونی در پیشگاه حق تعالی و در محضر مردم شریف کشورمان که برای رسیدن به این منصب هر کس چه خواهد کرد و اگر رسید چه.
نظرات شما عزیزان:
برچسب ها : تحليل لنكراني, مناظره تلويزيوني انتخابات, ,