چرا احمدی نژاد، دیگر "احمدی نژاد" نیست؟
نقدی بر این تحلیل که فقط احمدی نژاد است که می تواند جلوی گفتمان سازش بایستد/ احمدی نژاد نقاط قوتی هم دارد اما نه در این حد که چهار سال آینده کاندیدای گفتمان انقلاب شود/ احمدی نژاد در حقیقت با اقدامات دو سال اخیر خود گفتمان انقلاب را ضایع کرد

غافل از آنکه اگر احمدی نژاد مورد اقبال مردم بود، حداقل یک نفر از لیست مورد حمایت وی در شورای شهر رأی که با تبلیغات فراوان همراه بود و عکس احمدی نژاد بر روی آن نصب شده بود رأی می آورد! یا اگر مردم به وی و شعارهایش هنوز اقبال داشتند به کسی که در منتهی الیه مخالفت با سیاست های دولت ایستاده بود رأی نمی داند.

 

سرویس سیاسی صابرنیوز؛ محمد امین ستاریان: دولت دهم آخرین روزهای کاری خود را سپری می کند. دولتی که از میان "جنگ احزاب" در فتنه 88 سر برآورد و آن روزها چشم های امید بسیاری به او دوخته شده بود. سابقه ای چهارساله از حرکات انقلابی و مواضع اصولی دولت نهم و همچنین سفرهای استانی و به درد محرومین رسیدگی کردن و اقدامات و سازندگی های بی نظیری که در آن دولت انجام شد، کم بهانه ای نبود برای دوباره روی کار آمدن رئیس جمهور دولت نهم.

گفتمان انقلاب و عدالت که در دولت نهم دوباره در فضای مدیریتی و اجرایی کشور جاری شد، مسأله ای بسیار بزرگ بود که درباره آن مقام معظم رهبری در تاریخ هشتم شهریور 84 فرمودند: «يكى از شعارهاى اين دولت، عدالت است. عدالت يقيناً محور انقلاب بود؛ در اين شكى نيست. هيچ دولتى هم از اول نيامده صريحاً بگويد من نمى‌خواهم طبق عدالت رفتار كنم؛ ليكن من بايد از آقاى احمدى‌نژاد تشكر كنم كه ايشان كار جديدى كردند؛ عدالت محورى را به عنوان يك شعار گذاشتند وسط؛ اين كار خيلى بزرگى بود. وقتى كه ايشان تبليغات انتخاباتى مى‌كردند، به افراد خانواده‌ى خودم مى‌گفتم اگر آقاى احمدى‌نژاد رأى هم نياورد، اين خدمت بزرگ را به انقلاب كرد كه شعار عدالت محورى را مطرح كرد؛ نگذاشت به فراموشى سپردنِ اين شعار بشود يك سنت. اين شعار مطرح شد و ذهن‌ها را به خودش متوجه كرد. خوشبختانه مردم هم فهميدند، خواستند، دوست داشتند و رأى دادند. اين كار، كار مهمى است. بنابراين عدالت‌محور بودنِ اين دولت حرف بزرگى است؛ طرح اين شعار به عنوان محور حركت دولت، يك كار جديد است؛ خودش يك تحول است؛ به اين پايبند باشيد.»

از دیگر مزایای گفتمانی دولت های نهم و دهم برجسته شدن ارزش‌ها و شعارهای انقلاب اسلامی بود که اینگونه با استقبال مقام معظم رهبری در تاریخ 4 شهریور 86 روبرو شد: «گفتمان عمومى دولت اينهاست؛ به طور خلاصه: زنده‌كردن و بازسازى برخى خصوصيات جوهرى انقلاب و منطق امام؛ و مقابله‌ى با كسانى كه ميخواستند اين ارزشها و اين مفاهيم اساسى را منسوخ كنند، يا از بين ببرند، يا ادعا ميكردند كه منسوخ شده و از بين رفته؛ اين چيز باارزشى است. اين خصوصيت دوم و امتياز دومى است كه در اين دولت هست.»

از دیگر مزایای دولت های نهم و دهم می توان به طرح شعار دولت اسلامی، دیپلماسی همراه با روحیه انقلابی، اعاده عزت ملى و ترك انفعال در مقابل سلطه، ارتقاء جايگاه كشور در عرصه‌ سياست خارجى، دفاع از حقوق هسته‌ای ملت ایران در برابر زورگویی غرب، با مردم و از ميان مردم بودن، مواجه شدن با واقعيت‌هاى زندگى مردم در سفرهای استانی، ساده‌زيستى و بسیاری عناوین دیگر که از بیانات و منویات امام خامنه ای استخراج می گردد اشاره نمود. این عناوین که البته به مثابه مدال افتخاری بر سینه این دو دولت است، بر سینه دولت های قبلی نبوده و البته جا دارد که دولتمردان به ان افتخار کنند، ولی چرا احمدی نژاد، دیگر "احمدی نژاد" نیست؟

بیشتر انتقادات از احمدی نژاد برمی گردد به دو موضوع: یکی بحث حلقه انحرافی و جان فدایی بودن رئیس جمهور برای مشایی و دیگری بحث رهاسازی و بی تدبیری و سوء مدیریت در حوزه اقتصاد علی الخصوص در دو سال اخیر.

حمایت های بی شائبه احمدی نژاد از مشایی که بارها حرف ها و سخنان ضد مبانی اسلام و انقلاب بر زبان رانده و بعد هم توجیهات رئیس جمهور را در پی داشته، در اولین گام باعث ریزش شدید طرفداران گفتمانی دولت از اطراف رئیس جمهور شد. کسی منکر این نیست که اعضای کنونی جبهه پایداری در سال های 84 و 88 از دولت تمام قد دفاع می کردند، اما کار احمدی نژاد به علت عجب و "فقط خود بینی" به جایی رسید که نصیحت های مشفقانه علما و بزرگان را پیرامون این فرد انحرافی به هیچ انگاشت و عملاً به دیوار کوبید. قطع رابطه با بزرگان و حامیان گفتمان انقلاب و سرگردانی در وادی اوهام عرفان نمای مشایی نتیجه این برخورد غلط با مرزداران حقیقی دین خدا بود. احمدی نژاد با این عمل علناً مقابل مرجعیت ایستاد و هر لحظه به سوی دره سقوط پیش رفت.

دیگر مسأله که از دولت چهره ای زشت به نمایش گذاشت، تصمیمات بی بنیان و خلق و الساعه گرفتن در عرصه اقتصاد بود. اظهار نظر مسئولان دولتی هربار در کشور باعث بی ثباتی بازارهایی مانند طلا و ارز می شد. فشار بی تدبیری مسئولان در کنار فشار تحریم های خارجی معیشت را بر مردم سخت کرد و هر بار که از دولت توضیحی خواسته می شد، مردم با حرف های غیر دقیق رئیس جمهور و سایر مسئولان اقتصادی مواجه می شدند. عدم نظارت شایسته بر بازارها، انداختن تقصیرها فقط به گردن "جمشید بسم الله"ها، همه نشان دهنده این بود که دولت عرصه جهاد اقتصادی را باور نکرده است. البته باز در این عرصه اقدامات ستایش برانگیزی هم انجام می شد، ولی با این نحوه مدیریت، اثرات خوب آن اقدامات خنثی می شد.

یکی از دلایل اصلی رأی نیاوردن سعید جلیلی نماینده گفتمان انقلاب اسلامی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، همین اقدامات دو سال اخیر دولت دهم بود و مردم خیال می کردند رأی به جلیلی رأی به احمدی نژاد است کسانی که فشار اقتصادی را حس می کردند، با نامزدی روبرو شدند که همان شعارهای انقلابی 84 و 88 را می داد، رقبای وی نیز با بی انصافی با نادیده گرفتن اقدامات مثبت دولت، فضا را به سمتی بردند که هرگونه شباهت در نقاط قوت دولت های نهم و دهم، به مثابه تشابه کلی در همه ابعاد با دولت به نظر بیاید. این دو عامل دست به دست هم داد تا نماینده این گفتمان رأی نیاورد. مردم در حقیقت از آن ترسیدند که اگر وی روی کار بیاید، تکرار مکررات دو سال اخیر را خواهند داشت. بی شک می توان تقصیر اصلی این برداشت غلط را به گردن فردی انداخت که خود را داعیانه پرچم دار گفتمان انقلاب اسلامی می دانست، ولی در دولت دهم به خصوص دو سال اخیر دو سال اخیر مسئولیت خود، از آن شعارها و حرف های ناب فاصله گرفت و هر بد مدیریت کردنی را به پای گفتمان اصیل انقلاب اسلامی نوشت. احمدی نژاد چه در حوزه اقتصادی و چه در حوزه فرهنگی و سیاسی و گفتمانی، آنگونه که شایسته و بایسته گفتمان انقلاب اسلامی بود در دولت دهم عمل نکرد و از آن رو مردم با اقبال به مخالفان دولت، جواب بد عمل کردن دو سال اخیر را دادند.

با این تفاسیر احمدی نژاد بیشتر فردی بود که از دل خاکی پاک رویید، اما پس از چندی آفات را از خود دور نکرد و در ورطه ای افتاد که آن خاک پاک را به آلودگی متهم کردند! احمدی نژاد در حقیقت با اقدامات دو سال اخیر خود گفتمان انقلاب را ضایع کرد...


با این حال برخی هستند که بنا به تحلیل هایی ناصواب، ادعا دارند که احمدی نژاد باید در آینده نیز دوباره در رأس دستگاه اجرایی قرار بگیرد. این خیال خام را نیز با برخی شواهد به زعم خود مهر تأیید می زنند. مثلاً می گویند تنها کسی که توانست جلوی حلقه بسته مدیریت کشور، که از دل کارگزاران و اصلاحات بیرون آمده بود، بایستد، احمدی نژاد بود، یا مثلاً با استناد به قرابت انکار نشدنی آقای روحانی به هاشمی رفسنجانی، می گویند تنها کسی که توانست مقابل هاشمی رفسنجانی در سال بایستد و مانع رأی آوردن وی در سال 84 و یا گزینه مد نظر وی (که در سال 88 فتنه ای عظیم به پا کرد و تا آخر هم با سکوت حمایت گونه هاشمی به اقدامات خود ادامه داد) بشود، احمدی نژاد بود و در این دوره از انتخابات چون احمدی نژاد نبود گزینه هاشمی رأی آورد پس قشر حزب اللهی و گفتمانی مجبورند برای اینکه جناح کارگزاران و اصلاح طلبان و نماینده آنها بر سر کار نیاید پس مجبور هستیم که در دوره های ریاست جمهوری آینده احمدی نژاد دوباره به صحنه بیاید تا بتوانیم با جریانات مقابل که نام برده شد رأی نیاورند و تنها کسی که می تواند چنین کاری را بکند احمدی نژاد است.

غافل از آنکه اگر احمدی نژاد مورد اقبال مردم بود، حداقل یک نفر از لیست مورد حمایت وی در شورای شهر رأی که با تبلیغات فراوان همراه بود و عکس احمدی نژاد بر روی آن نصب شده بود رأی می آورد! یا اگر مردم به وی و شعارهایش هنوز اقبال داشتند به کسی که در منتهی الیه مخالفت با سیاست های دولت ایستاده بود رأی نمی داند. این استدلال حتی بر مبنای مبانی علی الظاهر مشترک میان حامیان فعلی احمدی نژاد و منتقدین حزب اللهی و انقلابی وی نیز غلط و نادرست است. چگونه فردی که بارها از مشایی که سخنان بیّن ضد اسلام وی و ماجرای دوستی با مردم اسرائیلش، به جمهوری اسلامی ضربه وارد کرده (که هربار با درایت مقام معظم رهبری آن ضربه خنثی و دفع شده است) حمایت کرده می تواند دوباره نمایندگی گفتمان اصیل اسلام ناب باشد؟ چگونه کسی که در مقابل حکم حکومتی نائب امام زمان مبنی بر عزل مشایی یک هفته تعلل می کند می تواند وفادارترین فرد به امام زمان و نائب او باشد؟ چگونه فردی که به خاطر هم نظر نبودن برخی افراد در زیرمجموعه اش که مفاسد اطرافیان خاص و منحرفش را برملا کردند، 11 روز خانه نشینی می کند، می تواند دوباره مورد اقبال مردم انقلابی قرار بگیرد؟

به این افراد تذکر می دهیم که به جای بت سازی از احمدی نژاد، به سیر مواضع ولی فقیه زمان از دولت های نهم و دهم نگاهی بیندازند؛ رئیس جمهوری که در مراسم تنفیذ از مقام عظمای ولایت، مدال عدالت طلبی می گیرد و امام خامنه ای درباره اش می گوید: «رئيس جمهور محترم ما امروز سخنان خوبى بيان كردند. تكيه‌ى بر عدالت، اساسى‌ترين و محورى‌ترين اصلِ يك حركت الهى است؛ ادامه‌ى كار همه‌ى انبيا و مصلحان بزرگ تاريخ است. البته عدالت دشمنانى دارد. همه‌ى كسانى كه نانشان در بى‌عدالتى است، با عدالت دشمن‌اند. همه‌ى كسانى كه با قلدرى و زورگويى - چه در صحنه‌ى ملى، چه در صحنه‌ى بين‌المللى - تغذيه مى‌شوند، با عدالت مخالفند. عدالت، شعار اصلى و هدف بزرگ انقلاب اسلامى و نظام جمهورى اسلامى بوده و هست.» کارش به جایی می رسد که در یکی از اظهار نظرهای اخیر مقام معظم رهبری، عملی خلاف شرع و اخلاق و قانون انجام می دهد و درباره ادعای مبارزه با فساد و عدالت طلبی نیز با این بیان مواجه می شود که: «چند سال قبل از اين، بنده درباره‌ى فساد اقتصادى، به رؤساى قوا نامه دادم. خب، با فساد اقتصادى مبارزه كنيد. به زبان گفتن كه مطلب تمام نميشود؛ عملاً با فساد مبارزه كنيد. هى بگوئيم مبارزه با فساد اقتصادى. خب، كو؟ در عمل چه كار شد؟ چه كار كرديد؟ اينهاست كه انسان را متأثر ميكند.»
 
 و رهبر معظم انقلاب در جایی دیگر فرمودند: «رئيس يك قوه به استناد يك اتهامِ ثابت نشده و مطرح نشده‌اى در دادگاه، دو قوه‌ى ديگر را متهم كرد؛ اين كار بدى بود، اين كار نامناسبى بود؛ اينجور كارها، هم خلاف شرع است، هم خلاف قانون است، هم خلاف اخلاق است، هم تضييع حقوق اساسى مردم است. يكى از حقوق اساسى مهم مردم اين است كه در آرامش روانى و در امنيت روانى زندگى كنند؛ در كشور امنيت اخلاقى برقرار باشد. اگر يك فردى متهم به فساد است، نميشود به خاطر او انسان ديگران را متهم كند؛ حتّى اگر ثابت هم ميشد، چه برسد به اينكه ثابت نشده است، دادگاهى نرفته، محاكمه‌اى نشده. به استناد متهم كردن يك نفر، انسان بيايد ديگران را، مجلس را، قوه‌ى قضائيه را متهم كند؛ اين كار درست نيست، اين كار غلط است. بنده فعلاً نصيحت ميكنم. اين كار، كار شايسته‌اى براى نظام جمهورى اسلامى نيست.»

با همه این اوصاف باید بدون اغماض هم نقاط مثبت و هم نقاط منفی دولت را دید، ولی به این نکته نیز توجه داشت که با توجه به سیر صعودی گلایه های امام خامنه ای از دولت، سال های آخر دولت، به شدت با سال های اول دولت متعارض و متناقض بود و متأسفانه فرصتی نیز برای اصلاح آن ضعف ها باقی نمانده است...


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





برچسب ها : احمدی نژاد, گفتمان سازش, کاندیدای گفتمان انقلاب, محمد امین ستاریان, ,