توهم سبز

نسبت جريان فتنه با تحولات مصر و تونس چيست

محمد حسين زاده
تظاهرات مردمي در كشورهاي عربي اين روزها درحالي درصدر اخبار رسانه هاي جهان قرار دارد كه بعداز فرار ديكتاتور تونس به عربستان، مردم ديگر كشورهاي عربي منطقه به قدرت اتحاد خود ايمان آوردند و آتش انتفاضه مردم به مصر و اردن و يمن هم سرايت كرد.
تصاويري كه از كشورهاي تونس، مصر، اردن و يمن مخابره مي شود، از قبيل آشوب هاي خياباني و درگيري با پليس به مانند اتفاقاتي است كه در خرداد و تير 88 در تهران رخ داد. شايد موسوي نيز در نوشته امروزش و در ادامه توهمات ادامه دار خود از همين جهت، جريان فتنه و اين تحولات را در يك راستا مي بيند. اما تفاوت هاي ماهوي اين دو اتفاق يعني، ايران 88 با آنچه در تونس، مصر، اردن و بحرين و يمن مي گذرد، در پيش بيني آينده سياسي منطقه كمك مي كند.
اسلام گرايي يا غرب گرايي؟
معترضين به نتايج انتخابات رياست جمهوري در ايران از لحاط خاستگاه فكري غرب گرا بوده و سران آنها داراي روابط نزديك و دوستانه با كشورهاي غربي بودند؛ به طوري كه بعداز شكست فتنه سبز در ايران، عده اي از آنها لندن را به عنوان پناهگاهي براي فرار از خشم ملت ايران برگزيدند و عده اي ديگر به سمت ايالات متحده آمريكا روانه شدند. اما آنچه مردم كشورهاي عربي را به خشم و قيام واداشته است، غرب گرا بودن حاكمان آن هاست. مردم مسلمان منطقه وقتي مي بينند هم كيشان آنها در فلسطين زير رگبار صهيونيست هاي نژادپرست به مانند برگ هاي پاييزي مي ريزند و رهبران كشورهاي آنها با قاتلين آنها ديدار مي كنند و يكديگر را در آغوش مي گيرند، فرياد خشم شان بلند مي شود. امروز در تونس و مصر اكثر معترضين را اسلام گرايان تشكيل مي دهند. در تونس بعداز 20 سال، صداي اذان از راديو پخش شد و اين به تنهايي پيام انقلاب مردم تونس را به كشورها ديگر عربي رساند كه انتفاضه آنها يك حركت اسلامي است.
در ايران، گروه هاي هدايت كننده آشوب ها همه در يك اصل مشترك بودند و آن سكولاريسم بود. از جبهه ملي و نهضت آزادي و سلطنت طلب و اصلاح طلب آمريكايي تا بهايي و منافقين (مجاهدين خلق)، با شعار جمهوري ايراني، وحدت نظر خود را در اصل سكولاريسم نشان دادند. اين در حالي است كه اصلي ترين گروه مخالف مبارك در مصر اخوان المسلمين است كه مبناي حركت آن، نگاه ديني و اسلامي است.
استكبار دوستي يا استكبارستيزي؟
آشوبگران خرداد و تير88 در تهران، با شعارهايي مانند «نه غزه، نه لبنان، جانم فداي ايران» و درخواست كمك از رئيس جمهوري آمريكا، از همان ابتدا همبستگي و دوستي خود را با اسراييل و آمريكا اعلام كردند. اسنادي كه الجزيره به تازگي در مورد مراودات محمود عباس رئيس تشكيلات خودگردان فلسطين با اسراييلي ها برملا كرده و كمك مالي 50ميليون دلاري او با مأموريت از طرف آمريكا به موسوي را افشا مي كند، تأييد ديگري بر استكبار دوستي آشوبگران فتنه 88 است. ذوق زدگي ايالات متحده و اسراييل از اتفاقات داخل ايران و حمايت رسمي اوباما از موسوي و آشوبگران خياباني تهران نشان از دلبستگي دوطرفه فتنه گران و آمريكا و اسراييل دارد. اما در تونس و مصر اتفاقاتي در حال وقوع است كه كاملا برعكس وقايع ايران است.
در آشوب هاي سال88 تهران، آمريكا از فتنه گران حمايت كرد و به هجمه و اتهام زني به نظام پرداخت، اين در حالي است كه در وقايع مصر، آمريكا رسما از ديكتاتور مصر حسني مبارك، حمايت مي كند و مردم مصر بارها به خاطر ظلمي كه مبارك در حق مردم بي گناه غزه انجام داده، فرياد مرگ بر آمريكا و اسرائيل سر داده اند.
وقايع خاورميانه در سال هاي اخير نشان داده هر جا كه مردم توانستند انتخابات آزاد و سالم مبتني بر دموكراسي واقعي برگزار كنند، كساني را انتخاب مي كنند كه مخالف سياست هاي آمريكا در منطقه هستند مانند تركيه، افغانستان و عراق. به همين دليل آمريكا از حاكمان ديكتاتور كشورهاي عربي حمايت مي كند و روابط دوستانه اي با آنها دارد.
دوستان و دشمنان؟
با شروع ناآرامي ها در تهران و پوشش رسانه اي برنامه ريزي شده غربي ها از درگيري هاي خياباني در رسانه ها، در كنار خوشحالي زايدالوصف صهيونيست ها و آمريكايي ها، نگراني ها در ميان مردم و جنبش هاي مبارز منطقه بالا گرفت، دليل آن هم روشن است، بعد از سيد حسن نصرالله، برطبق نظرسنجي ها، احمدي نژاد محبوب ترين فرد در ميان اعراب بوده و ايران به عنوان حامي ملت هاي مظلوم مسلمان شناخته مي شود. بنابراين، آشوب و ناآرامي در اين كشور، همه مسلمانان آزاده جهان را نگران كرد. اما برخلاف وقايع تهران كه بعضي از دوستان ديكتاتور آمريكا در منطقه (مانند عربستان) از بحران داخلي ايران خوشحال بودند، امروز از رخدادهاي تونس، مصر و بحرين ناراحت و نگران هستند و از خشم دندان مي سايند. خيزش مردم كشورهاي عربي ناراحتي غربي ها و سران ديكتاتور ديگر كشورهاي عربي را به همراه داشته است و موجي از خوشحالي و اميدواري مسلمانان منطقه را به ارمغان آورده است. مردم تركيه در حمايت از مصري ها تظاهرات مي كنند و الجزيره قطر به صورت خاص بر روي تحولات مصر و قيام مردم مانور مي دهد.
مردم له يا عليه حكومت؟
آنچه در تهران اتفاق افتاد يك آشوبگري بود تا يك تظاهرات مردمي، چرا كه اولا منحصر در تهران بود و مردم ديگر شهرهاي كشور با عدم همراهي خود به آشوبگران نشان دادند با آنها مخالفند و ديگر اينكه در همان تهران هم فقط قشر خاصي از جامعه با آشوبگران و اراذل و اوباش خياباني همراهي كردند، تظاهرات ميليوني 9 دي و 22 بهمن سال 88 نشان داد كه نظام جمهوري اسلامي از چنان پشتوانه مردمي برخوردار است كه شكستن چند شيشه و آتش زدن چند سطل زباله آن را ساقط نمي كند. از سوي ديگر، آشوبگران با داشتن سازماندهي قبلي به مردم حمله كرده و اموال عمومي را به آتش مي كشيدند كه اين حركات افراطي به ويژه آنچه در عاشورا نشان دادند، اين ادعا را ثابت كرد كه آشوبگران از هيچ جايگاهي در بين مردم برخوردار نيستند و تنها پشتوانه اي كه آنها را در ميدان نگه داشته است، حمايت هاي آمريكا و رژيم اشغالگر قدس است.اما آنچه در تونس و مصر و برخي ديگر از كشورهاي عربي در حال وقوع است، قيامي مردمي است. نه تنها پايتخت هاي آنها شاهد تظاهرات هاي اعتراض آميز است بلكه تمام شهرهاي كشور آنها را در برگرفته است. دولت هاي ديكتاتور عربي از هيچ پشتوانه مردمي برخوردار نبوده و تنها اتكاي آنها به حمايت غرب است.
تشكيل خاورميانه جديد
رايس تولد خاورميانه جديد را سال 2006 در آستانه جنگ 33 روزه لبنان اعلام كرد اما شايد هيچ گاه تصور نمي كرد كه خاورميانه جديد، با روحيه ضدآمريكايي شكل بگيرد. درست در زماني كه غرب و كشورهاي غرب زده عربي درصدد عملي كردن نقشه خود براي خلع سلاح حزب الله لبنان به بهانه واهي دادگاه ترور رفيق حريري بودند، انقلاب مردم تونس و سپس اشاعه آن در مصر، اردن و يمن تمام معادلات آنها را با شكست مواجه كرد.
آنچه آمريكايي ها و اسراييلي ها را به خشم آورده است، به خطر افتادن موقعيت دولت هايي است كه با آنها در مقابله با حزب الله و جمهوري اسلامي هم پيمان بوده اند. از سويي به نخست وزيري رسيدن گزينه حزب الله و مقاومت به جاي سعد حريري شكست ديگري براي آمريكا در خاورميانه جديد بود.
اما در اين ميان، عربستان كه به اولين ديكتاتور فراري دومينوي سقوط ديكتاتورهاي عربي پناه داده است و در جنگ 33 روزه لبنان و 22 روزه غزه با صهيونيست ها هم صدا بوده، به ظاهر آرام است، آرامشي از جنس قبل از طوفان.
اگر ديوار قصر مبارك شكسته شود، مسلما آل سعود لرزه آن را در رياض احساس خواهد كرد، اگرچه عربستان در سال گذشته از آشوبگري دوستانش در تهران در پوست خود نمي گنجيد ولي امروز در شك به سر مي برد.
هر لحظه امكان دارد مبارك هم به بن علي در عربستان بپيوندند و اين يعني زنگ خطر جدي براي
آل سعود، صحنه امروز خاورميانه به نفع اسلام گرايان در حال رقم خوردن است، انقلاب رنگي غرب گرايان در ايران به شكست انجاميد ولي انقلاب اسلام گرايان در تونس به ثمر نشست و جوانه هاي اميدواركننده آن در ديگر كشورهاي عربي شروع به رشد كرده است.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





برچسب ها : توهم سبز, نسبت جريان فتنه با تحولات مصر و تونس چيست, ,