شهادت كديورافندي و اكبر پونز عليه فتنه سبز (خبر ويژه)

مواضع غيرقانوني و رياكارانه آمريكا موجب شده حتي محافل ضدانقلاب ارتزاق كننده از بودجه اين رژيم هم ولو به صورت ظاهري از اين رويكردها ابراز برائت كنند.
محسن كديور مدير سايت جرس با اشاره به احتمال خارج كردن گروهك منافقين از فهرست گروههاي تروريستي مورد نظر وزارت خارجه آمريكا نوشت: هيلاري كلينتون با انتخاب دشواري در قبال ايران مواجه است. گروهي در ميان ايرانيان خارج از كشور سعي كرده اند كه كرسي جنبش دموكراسي خواهي ايران را به خود اختصاص دهند و اين موجب نگراني رهبران [؟!] سبز شده است. نمونه كامل چنين گروهي سازمان مجاهدين خلق است كه توسط دولت آمريكا به عنوان سازمان تروريستي شناخته مي شود.
كديور كه به طور علني هم تحت عنوان جايزه از محافل آمريكايي مخالف جمهوري اسلامي پول دريافت كرده، ادامه مي دهد: اين سازمان فاقد پايگاه سياسي و يا حمايت مردمي قابل اعتنا در داخل ايران است. چرا كه سالها در عراق از حمايت صدام حسين بهره مند بود. اين گروه آخرين بارقه هاي احترام را در حالي از دست داد كه در سالهاي پسين جنگ ايران و عراق (1367-1359) به نفع نيروهاي دشمن وارد جنگ شدند. از اين روست كه شايسته است سياستمداران آمريكا لاف لابي گردانان مجاهدين را در مورد محبوبيت اين گروه در ايران به گوش ترديد بشنوند.
وي همچنين نوشت: در حالي كه سياستمداران واشنگتن سعي در اعمال فشار بر همتايان تهراني خود در مسائل هسته اي را دارند بايد از اقداماتي كه موجب صدمه به اعتماد و دوستي درازمدت بين مردم دو كشور خواهند شد دوري جويند. بيرون آوردن مجاهدين خلق از ليست سازمان هاي تروريستي باعث خواهد شد راست افراطي در ايران نهضت سبز را به برچسب اين سازمان مورد تنفر ملوث و در نهايت تضعيف كند. حتي دولت بوش هم با همه اشتباهاتش مي دانست كه خارج كردن اين سازمان از فهرست گروههاي تروريستي، حركت خطرناك بر صفحه شطرنج سياست خارجي آمريكا خواهد بود.
از سوي ديگر اكبر گنجي يكي ديگر از عناصر فراري ارتزاق كننده از كمك هاي مالي دولت آمريكا، حمله نظامي آمريكا و غرب به ليبي را زير سؤال توصيف كرد و نوشت: آمريكا پس از آن كه بر سر پروژه هسته اي ليبي با قذافي به توافق رسيد، ليبي را از زير ديد خارج ساخت. كساني در ايران از سر استيصال دل به دخالت بشردوستانه دولتهاي غربي به رهبري آمريكا بسته اند. مي گويند اوباما با بوش فرق دارد، اوباما برنده جايزه صلح نوبل است. آري، ولي او پيش و بيش از هر چيز، رئيس جمهوري آمريكاست. در زمان مبارزات رياست جمهوري با افتخار مي گفت كه به حمله نظامي به عراق راي نداده است و هرگونه تهاجم نظامي نيازمند مجوز كنگره آمريكاست. اما همو، اينك بدون مجوز كنگره آمريكا به ليبي حمله كرده است. سياست دو معياري دولت آمريكا در رابطه با منطقه خاورميانه پرسش برانگيز است. به همين دليل اوباما به صراحت گفته است كه وقتي «ارزشهاي ما» با «منافع ما» مقارن باشد، دست به اقدام خواهيم زد. در ليبي اين گونه است. اما در بحرين و عربستان، نقض گسترده و سيستماتيك حقوق بشر توسط سركوبگرترين حكومت ها ناديده گرفته مي شود، چرا كه «منافع» آمريكا وجود همين دولتهاي سركوبگر را ضروري مي سازد.
آنچه در نوشته هاي فريبكارانه محسن كديور و اكبر گنجي به عمد مسكوت مانده، پاسخ به چند سؤال است و از جمله؛ اولا چه نسبتي ميان نفاق جديد و منافقين قديمي نظير سازمان مجاهدين خلق وجود دارد كه آمريكا همزمان از هر دو طيف حمايت مي كند؟ ثانيا گروهك تروريستي منافقين در آشوب هاي خياباني سال 88 و دعوت هاي ناكام فتنه گران در اواخر سال 89 براي تكرار اغتشاش نقش فعالي ايفا مي كرد و به اعضاي خود فراخوان داده بود كه برخي از آنها در اغتشاشات مذكور و از جمله عاشوراي سال 88 و... بازداشت شدند. چرا هر دو طيف از آشوب خياباني و شعارهاي ساختارشكنانه آن هم در نقشه ديكته شده آمريكا حمايت مي كردند؟ ثالثا چرا هنگامي كه عناصر وابسته به گروهك تروريستي منافقين در آشوب ها بازداشت شدند جريان هاي فتنه گر مدعي اصلاحات (سبز) علنا از بازداشت شده ها با نام و مشخصات حمايت كردند؟ رابعا اگر آمريكا به خاطر منافع استعماري محض به حمايت از گروههاي تروريستي يا اقدام هاي نظامي غيرقانوني مي پردازد، سردمداران فتنه سبز بايد توضيح دهند كجاي منافع استعماري آمريكا قرار گرفته اند كه كاخ سفيد علنا از آنها هم حمايت مي كند؟ به يقين همان گونه كه اكبر گنجي مي گويد آمريكا طرفدار ارزشهاي انساني نيست. بنابراين بايد پرسيد حمايت استعمار و استكبار از فتنه گران از چه جنسي است؟!


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





برچسب ها : شهادت كديورافندي و اكبر پونز عليه فتنه سبز (خبر ويژه), هيلاري كلينتون با انتخاب دشواري در قبال ايران مواجه است, ,