گفتگو با دکتر محسن حاتم درباره پیشرفت‌های علمی کشور
هر ۱۵ روز یک نیروگاه ۱۸۰ مگاوات در کشور نصب می‌شود/ دنیا از پیشرف ایران در علوم High Tech انگشت به دهان مانده است

 

پیشرفت‌های علمی و صنعتی ایران در سال‌های بعد از انقلاب موضوعی است که در فضای اخیر تلاطم ارز در کشور، فراموش شده و برخی از تریبون‌داران داخلی نیز بر طبل انکار آن کوبیدند و سیاست‌های نظام در این زمینه را زیرسوال بردند؛ اقدامی که با واقعیت بسیار فاصله دارد.

به گزارش رجانیوز، دکتر «محسن حاتم»، استاد رشته مهندسی مکانیک هستند و به واسطه تخصصشان در سالهای طولانی خدمتشان دوره‌های جالبی از تجارب در صنایع مختلف از کارخانجات مواد غذایی تا دریا را تجربه کرده‌اند اما خود ایشان می‌گویند که من سه دهه خدمتم را بیشتر در حوزه تحقیق و پژوهش کار کرده‌ام.

ایشان از سال‌های ابتدایی دولت نهم تا حدود یک سال پیش نیز معاون وزارت صنایع و معادن بودند. در حال حاضر ایشان در سازمان فضایی حال فعالیت هستند. به لحاظ تنوع تجاربی که دکتر در این سال‌ها داشته‌اند برای شنیدن نظرشان در مورد پیشرفت‌های علمی جمهوری اسلامی ایران و نقاط ضعف و قوت آن به سراغ ایشان رفته‌ایم.

سئوالی که امروز ذهن بسیاری از دانشجویان و حتی اساتید را به خود مشغول کرده است، مساله پیشرفت‌های علمی در دوران پس از انقلاب و میزان کارآمدی سیاست گذاری‌ها و روند موجود در بحث علم و فناوری است. اینکه بدانیم در مواردی که خروجی موفق داشته‌ایم به چه دلیل بوده و چرا در بسیاری از موارد دستاورد چشمگیری حاصل نشده است. دوست داریم در این زمینه نظر شما و تحلیلتان را بدانیم.

در بررسی روندی که ما طی کرده‌ایم ابتدا موضوع تولید علم مطرح است و پس از آن به ترتیب مباحث تولید دانش فنی، نوآوری و تولید را باید بررسی کنیم در حقیقت چرخه‌ی از ایده تا محصول باید وجود داشته باشد. ما باید بدانیم که در هر کدام از زمینه‌های علمی این حلقه چگونه شکل گرفته است. هرجا این حلقه کامل شده است ما خروجی قابل ارائه داشته‌ایم و هر جا به هر دلیلی یا کمبود منابع یا سوء مدیریت دچار وقفه شدیم دستاورد‌ها بالفعل نشده و بالقوه باقیمانده است. سیاست‌های حمایتی ما در زمینه تولید علم و دانش فنی غالباً عرضه محور بوده است. یعنی عموماً دولت حمایت کرده است تا عرضه محصولات علمی و دستاورد‌های علمی (مقالات، کنفرانس‌ها و...) تقویت شوند (به کافی یا ناکافی بودن این حمایت‌ها کاری نداریم).

برای اینکه این حلقه بسته شود و این‌ها بالفعل بشوند باید مشتری برایشان وجود داشته باشد. چون ما اگر نتوانیم مشتری مناسبی برای این محصولات پیدا کنیم فایده‌ای ندارد. ما شعار می‌دهیم که در لبه جلوی دانش داریم حرکت می‌کنیم. یعنی برای مثال دانشجوی ما مقاله‌ای در مورد مشکلات تغییر آب و هوا در اروپا را می‌خواند اشکالات را پیدا می‌کند و ده مقاله درباره این موضوع منتشر می‌کند. این مقاله خوراک و جواب سئوالات آن شرکتی است که در این زمینه سرمایه‌گذاری کرده است، بدون اینکه هزینه‌ای برای یافتن پاسخ مسائلش پرداخت کرده باشد. به عبارت دیگر سیاست‌های علمی و تکنولوژی و نوآوری نمی‌توانند جدای از هم باشند که به این پکیج می‌گوییم نظام ملی نوآوری. یعنی مجموعه کارهایی که انجام می‌شود تا یک ایده و نوآوری به بهره‌برداری برسد و محصول آن به بازار بیاید. این نظام باید کامل باشد. خوب، ما نتوانستیم در سیاست‌های ترویجی تقاضا محور موفق عمل کنیم. تلاش‌هایی که شده شاید خیلی به نتیجه نرسیده است.

شاید این درک نبوده است که هرچه کشش تقاضا را بیشتر کنیم قیمت محصولاتی که عرضه می‌شود بیشتر خواهد بود یعنی اگر صنعتی برای ارتباط با تولید علم نباشد هر چه دانشگاه تولید علم کند کسی طالب آن نیست و قیمتی پیدا نمی‌کند پس باید هرچه بیشتر سیاست‌های تقاضا محور را ترویج کنیم و مثلاً از بخش‌های تحقیق و توسعه (آر‌اند دی) حمایت کنیم. چون نتوانسته‌ایم به دلایل مختلف مثل کمبود منابع یا عدم سیاستگذاری‌های کلان حمایت‌های افقی انجام دهیم در بعضی جا‌ها حمایت‌های عمودی کردیم در این وضعیت تعیین اولویت‌ها بسیار جدی‌تر می‌شود. در غرب دو نظریه برای حمایت از نظام ملی نوآوری وجود دارد. یکی به عنوان نظریه آزاد یعنی اینکه بگذارید سیستم کار خودش را انجام بدهد. یعنی بازار صنعت و دانشگاه خودشان به هم لینک می‌-شوند و کار خودشان را انجام می‌دهند. دولت فقط یک کاتالیزور و عامل واسطه است. یک نظریه دیگر هم نظام سیستمی هست که مثلاً بر خلاف تصور در ایالات متحده به همین شکل سیستمی هست. خیلی از سفارش‌ها مربوط به دولت است منتها اجرا کننده بخش خصوصی یا دانشگاه‌ است.

پس ما خیلی جا‌ها به صورت عمودی حمایت کردیم. مثلاً در زمینه داروهای نوترکیب به صورت مشترک وزارت صنایع و وزارت بهداشت و درمان همکاری کردند و تولید این‌ها شکل گرفت ما در زمینه بیوتکنولوژی در دنیا حرف‌ها برای گفتن داریم. در زمینه ساخت داروی‌ام اس، اینترفرون آلفا، بتا و گاما موفقیت‌های چشمگیری داشته‌ایم. من آمار جدید ندارم اما در سال ۸۶ یکی از شرکت‌ها حدود فتاد میلیون دلار صادرات داروی‌ام اس داشت. در این زمینه علت موفقیت چه بود؟ علت این بود که وزارت بهداشت که بهره‌بردار بود همکاری کرد. چون عرضهٔ دارو کار ساده‌ای نیست. خیلی پیچیده است. عده ای‌می‌گویند که مافیا وجود دارد اما اگر نخواهیم این تعبیر را به کار ببریم به هر حال ورود در کار دارو بسیار مشکل است و با چالش-های زیادی مواجه است که مجموعه نظام بر این چالش‌ها غلبه کرده است. لذا داروهای زیادی را می‌بینید که تولید و صادر می‌شود ولی صرفاً بحث تحقیق نیست؛ شاید شما روی هیچ کدام از آن‌ها سلسله مقالات خاصی نمی‌بینید. البته همه این دارو‌ها باید استاندارد‌ها را داشته باشند و هم در وزارت بهداشت و هم در سطح جهانی مورد تایید قرار بگیرند اما اطلاعات تکنولوژی آن‌ها خیلی باارزش‌تر از آن است که در یک مقاله منتشر شده و گزارش شود.

در حوزه نانوتکنولوژی باز ما به صورت عمودی حمایت کردیم. ما از لحاظ رتبه علمی در زمینه نانوتکنولوژی امروز ترکیه و حتی بعضی کشورهای صنعتی دنیا را پشت سر گذاشته‌ایم. خوب حوزه نانو را در کشور رصد و از آن حمایت کردیم. اینکه می‌گویم حمایت کردیم یعنی مجموعه سیستم این کار را انجام داد. این حمایت‌ها هم این نبود که ما میلیارد‌ها تومان پول هزینه کرده باشیم، مجموع پولی که دولت در این ۸ سال داده است را می‌توانید از ستاد نانو بپرسید. واقعا هزینه قابل توجهی نبوده است. اما این پول چون به صورت کاتالیزور عمل کرده است و دستگاه‌های دیگر آمده‌اند و کمک کرده‌اند بخش صنعت و معدن وزارت بهداشت، بخش دفاع و... حمایت کردند حرکتی ایجاد کرد که ما امروز هم تولید محصولات نانو را از پوشش نانو در شیشه‌ها تا مواد نانو در باکتری‌زدایی و منسوجات و... را دیده‌ایم که حاصل آن در بازار وجود دارد. این‌ها تاییدیه گرفته‌اند و تعدادی هم در حال گرفتن تاییدیه هستند. ما حتی در ساخت تجهیزات آزمایشگاهی نانو مشکل داشتیم اما با این وجود پیشرفت‌های خیلی زیادی داشتیم به گونه‌ای که اکنون جزو ۱۲ کشور دنیا در تولیدات علمی هستیم. الان در نمایشگاه‌های مختلف که در دنیا شرکت می‌کنیم، توجه‌ها به سمت ایران است واین هم فقط در بخش تولید نانوپودر که در ابتدا توجه پژوهشگران را به خود جلب کرد، خلاصه نمی‌شود.

در زمینه حمایت‌های عمودی باید تعیین اولویت‌هایی که اولویت‌های کشور هستند با دقت زیادی انجام شود. گاهی اولویت‌ها مبتنی بر مزیت‌ها و گاهی مبتنی بر نیاز‌ها هستند. مثلاً در حوزه خودرو زمانی که شروع کردیم مبتنی بر مزیت نبودیم. کشورهای صاحب نامی در این زمینه کار کرده بودند و ما با هزینه کمتر می‌توانستیم خودرو وارد کنیم منتهی این کار را شروع کردیم، با این امید که با استفاده مزیت رقابتی یعنی شرایط بازار داخلی بتوانیم به مزیت نسبی دست پیدا کنیم. اکنون در زمینه خودرو صاحب مزیت نسبی هم شدیم. درست است که در صنعت خودرو با مشکلاتی مواجه شدیم و صنعت خودرو نتوانسته است انتظارات مردم را برآورده کند و متناسب با پیشرفت‌های روز دنیا حرکت کند اما من یقین دارم همین دستاوردهایی که داریم کم‌نظیر هستند. یعنی فقط چندین هزار کارگاه جز زنجیره تامین قطعات خودروسازان داخلی هستند و صد‌ها هزار نفر هم در این حوزه شاغل هستند و بالاخره روز به روز هم به کیفیت محصولات اضافه می‌شود و مردم هم البته تحمل کردند و سهم بسزایی هم در این حوزه داشتند. پس ما در این زمینه حمایت عمودی کردیم که این حمایت از جنس تعرفه بود. البته دولت از طریق سازمان گسترش وقت سرمایه اولیه را تامین کرد یعنی ما نسبت به آنچه قبل از انقلاب بود چند هزار درصد رشد داشته‌ایم. محصولات نیز از لحاظ کیفی هم رشد داشته است اما نتوانسته نیاز جامعه فنی و جامعه مصرف کننده را تامین کند. پس نمی‌شود گفت که دستاورد نیست، دستاوردی است که باید تکمیل شود.

یکی از حوزه‌هایی که پیشرفت آن در کشور خیل مسکوت مانده بود، در حوزه ساخت توربین‌های گازی با حمایت‌های عمودی وزارت نیرو و صنایع که هم از نوع تعرفه و هم از نوع نهادسازی بود، ما امروز توربین‌های گازی کلاس ۱۸۰ مگاوات را امروز در کشور به طور کامل تولید می‌کنیم. حتی پره‌های خاصی از آن‌ها که جز هایتک‌ترین قطعات محسوب می‌شوند در داخل تولید می‌شود و این کار به مرور ساخت داخل شده، یعنی از ۵ درصد ساخت داخل شروع شده است و امروز کل تکنولوژی در دست ماست. اگر هم بعضی از مواد یا ابزار دقیق‌ از خارج خریداری‌می شود بیشتر به دلیل مسائل اقتصادی‌است. خوب مهندسی جزئیات آن امروز کامل شده است و بحث بیسیک آن هم با همکاری چند دانشگاه در حال انجام است. به این معنا که یک نیروگاه را از صفر شروع شده و به بهره‌برداری برسد. خوب بحث بسیار پیچیده‌ای است که اگر فقط از نزدیک بازدید کنید خیلی چیز‌ها را می‌شود باور کرد یا لااقل متعجب ماند. حلقه تامین تجهیزات نیروگاهی نزدیک به ۴۰۰ کارخانه است. تقریبا هر ۱۵ روز یک نیروگاه ۱۸۰ مگاوات ساخت داخل در کشور نصب می‌شود. به همین دلیل خاموشی‌ها خیلی کمتر از گذشته شده‌ است. در چنین زنجیره‌ای تعداد زیادی فارغ التحصیل و استاد و دکتر و... از خروجی‌های همین دانشگاه‌ها در حال فعالیت هستند. شما ممکن است بگویید که ارتباط بین صنعت و دانشگاه خوب برقرار نشده است و این سخن درستی است و یک ضعف محسوب می‌شود اما به هر حال از همین دانشگاه آمده‌اند و این کار بزرگ را انجام داده‌اند.

یکی دیگر از حوزه‌هایی که حمایت‌های عمودی داشته‌ایم حوزه هوافضا بوده است. دستاوردهایی که ما در حوزه هوا فضا داشته‌ایم دستاوردهای کم‌نظیری است. اینکه ما اصلاً بتوانیم یک آبجکتی را در مدار قرار بدهیم، آیا چنین چیزی برای یک دانشجوی هوافضای ما ۵ سال پیش، ۱۰ سال پیش اصلاً قابل تصور بود؟ خوب الان یک عده‌ای از محققین و دانشجویان و دانشمندان و کارگران با هم تلاش کرده‌اند و توانسته‌اند ماهواره‌های مختلفی را در مدارهای ۱۸۰، ۲۰۰، ۳۰۰ قرار بدهند، با ماهواره‌برهایی که ساخت آن‌ها هم خودش داستان دیگری است. انشاالله در مدار ۷۰۰ هم قرار می‌دهیم. در بحث پرتاب ماهواره همانطور که می‌دانید سختی کار رسیدن تا حدود ۱۰۰۰ کیلومتر است، بعد از آن چون از جاذبه کاسته می‌شود می‌توان با انرژی کمی مدار تغییر داد و به مدار دلخواه رسید. خوب تحقیقات همه آن‌ها در حال انجام است.

این مسائل هایتک محسوب می‌شود و می‌دانید که کشورهای پیشرفته این اطلاعات را در اختیار کشورهای در حال توسعه قرار نمی‌دهند. اصلاً کاری به بحث‌های سیاسی هم ندارم، این تکنولوژی‌ها پاشنه آشیل آنهاست، فقط از طریق پهنای باند و جی پی اس و سایر موارد مشابه میلیارد‌ها دلار درآمد دارند خوب به راحتی که این دانش‌ها را نمی‌دهند. شما اگر بخواهید یک ماهواره در مدار اجاره کنید باید ۳۰۰-۴۰۰ میلیون دلار پول بدهید. اگر کمی پیشرفته‌تر باشد، مثل یکی از همین کشور‌های همسایه پولدار که نسیمی هم داشت آن را متلاشی می‌کرد، برای یک شبکه ۳ میلیارد دلار هزینه کرد. خوب این پول‌‌ها بابت چه چیزی می‌رود؟ بابت همین دانشی که جوان‌های ما دارند خلق می‌کنند.

ما باید باور کنیم که می‌توانیم. الان در حوزه نفت و گاز و پتروشیمی دیگر مشکلاتمان در ساخت واحدهای پتروشیمی و امثالهم نیست، با مسائلی مثل لایسنس و مانند آن درگیر هستیم. باید روی طراحی پایه متمرکز شویم و بتوانیم‌‌ همان بیسیک را تغییر بدهیم و اصلاح کنیم. مثلاً ما الان می‌توانیم اوره آمونیاک تولید کنیم، اما برای عرضه آن باید بگوییم که بیسیک آن متعلق به چه کسی است. یا باید آن را از یک کشور اروپایی بخریم یا باید خودمان داشته باشیم. شما نمایشگاه نفت و گاز و پتروشیمی را اگر شرکت کنید متحیر می‌شوید. باور اینکه خیلی از این پمپ‌ها در داخل ساخته شده و عمدتاً هم با تیراژ کم، حتی برای خود من سخت است. مثلاً پیگ، وسیله‌ای است که در داخل لوله‌های نفت و گاز حرکت می‌کند و عیب یابی کرده و گاهی اوقات عیب را برطرف می‌کند. در یک شرکت خصوصی که مورد حمایت قرار گرفته است، بچه‌های ما امروز پیگ را ساخته‌اند و خودشان پیگ‌رانی هم می‌کنند و بازرسی انجام می‌دهند و کیلومتر‌ها از خطوط لوله داخل کشور با پیگ‌های داخلی بازرسی شده و این تکنولوژی کاملاً در حال پیشرفت و توسعه است.

خوب این‌ها حوزه‌هایی هست که ما به خاطر کمبود منابع حمایت‌های عمودی انجام داده‌ایم. حمایت‌های عمودی همه جای دنیا نشئت گرفته از مزیت‌هاست. مثلاً ما در حوزه معدن در کشور مزیت داریم، آکواریومی از معادن است کشور ما. نزدیکه به ۸۰ نوع ماده معدنی موجود هست. ذخیره قطعی بالای ۵۰۰ میلیارد تن مواد معدنی را دارا هستیم که شاید ۲۰-۳۰ درصد ذخایر شناخته شده ماست. در صنعت فولاد ما از کجا به کجا رسیده‌ایم. مرتبه ما در تولید فولاد روز به روز در حال بالا رفتن است. روش‌های تولید فولاد در کشور ما کم کم در حال بومی شدن است. در زمینه کاتالیست‌ها تقریبا همه انواع را بومی کرده‌ایم، بعضی‌ها را هنوز نتوانسته‌ایم تجاری کنیم. حدود ۶۰ نوع کاتالیست پر مصرف داریم که نزدیک ۲۰ نوع آن را توانسته‌ایم تجاری کنیم. با این روند در آینده به درجه قابل قبول خودکفایی خواهیم رسید چون زیرساخت‌های آن در حال ایجاد شدن است.

صنایع مس و امثال آن در حال پیشرفت است. در مورد آلومینیوم چون منابع پرعیار آن را نداریم با کمک یکی از کشورهای پیشرفته تولید آن به عنوان فلز استراتژیک صورت می‌گیرد.

حال ببینیم که چه کارهای دیگری غیر از این حمایت‌های عمودی باید انجام دهیم. با این جمعیت جوانی که داریم و دارند در تمام رشته‌ها درس می‌خوانند و کار می‌کنند ما نمی‌توانیم تمام انرژیمان را بر روی رشته‌های اولویت‌دار بگذاریم. باید مقداری فضا را باز کنیم. اولویت از نظر من صفر و یک نیست. اولویت یعنی مثلاً کاری را در زمان ۳ تا ۵ سال مورد حمایت عمودی قرار دهیم و از نقطه‌ای به نقطه دیگر برسانیم تا در روال عادی خود قرار بگیرد و مشمول حمایت افقی بشود یعنی‌‌ همان حمایت فراگیر که همه فضای تحقیقات کشور را دربرمی‌گیرد. ما باید اکنون ابزارهای سیاست‌های حمایت‌های گسترده‌مان را تقویت کنیم و چون به واسطه اصل ۴۴ به سمت خصوصی سازی رفته‌ایم دیگر در آینده این سیاست‌هایی نظیر یک درصد درآمد و مانند آنکه در بودجه دیده می‌شد جوابگو نخواهد بود کما این‌که الان هم دیگر نیست. باید مشوق‌هایی برای بنگاه-های خصوصی اعم از بنگاه‌های صنعتی یا اقتصادی، بانک‌ها، بیمه‌ها بگذاریم که بخشی از توجه‌شان را روی بخش توسعه بگذارند. مثلاً معافیت مالیاتی بگذاریم که اگر کارخانه‌ای تا ۵ سال، یک درصد درآمدش را صرف تحقیق و توسعه و عقد قرارداد با مراکز آموزشی و پژوهشی بکند مالیات تلقی شود. این چیزی بوده که خیلی برایش تلاش کردیم لایحه‌اش تصویب شود اما زورمان نرسید. من در سال‌های ۸۷ و حوالی آن خیلی تلاش کردم این لایحه تصویب شود ولی اکنون فضا نسبت به آن زمان آماده‌تر است. آن زمان فضای گفتمان پژوهش و فناوری نبود. واقعاً ورود حضرت آقا در این سه چهار سال به بحث علم و فناوری خیلی فضا را تغییر داد. الان فضا برای طرح چنین موضوعاتی وجود دارد و دیگران که در مسئولیت هستند باید مطالبه کنند.

مساله بعدی بهبود فضای کسب و کار است. خوب حوزه‌های اولویت‌دار باید بتوانند از جایی به بعد در حیطه سیاست‌های فراگیر به کار خودشان ادامه دهند. یک پروژه نباید ۱۰۰ سال در اولویت باشد، یعنی باید یک روزی مرکز درآمد بشوند و مرکز هزینه نباشند و برای این باید در فضای کسب وکار مناسب قرار بگیرد که هنوز خیلی کار دارد. اگر کم کم فضا را اصلاح نکنیم همین اولویت‌ها که می‌آید و می‌رسد به این دروازه، که می‌گوییم الان دیگر بدون حمایت خاص مسیرش را ادامه دهد هم با مشکل مواجه می‌شود. ما در هر چند سال مثلاً بیست تا اولویت استراتژیک داریم. باید قبلی‌ها در فضای مناسب قرار بگیرند تا بتوانیم بقیه را حمایت کنیم. البته بعضی از حوزه‌ها پیشران هستند مثلاً هوافضا، یک حوزه پیشران است که در کنار آن بسیاری حوزه‌های دیگر رشد می‌کنند. خودرو تا حدودی همین‌طور است. حوزه صنایع دریایی به همین شکل است. که هم پیشران و استراتژیک است.

ما دوره‌هایی از غفلت را در صنایع دریایی تجربه کردیم که بخشی از آن بر می‌گردد به نظام‌های بهره بردار. خوب وقتی ارز در اختیار آن‌ها بود کشتی را از خارج می‌خریدند و برای کشتی‌ساز داخلی هم یک سفارش ساخت به تنهایی مقرون به صرفه نبود. امروز با تشکیل شورای عالی صنایع دریایی که برای آن تلاش زیادی شد و ردیف بودجه در نظر گرفته شد، پیشرفت‌هایی حاصل شده است و اگر چه با تاخیرات زیاد، این کار در حال انجام شدن است، امیدواریم بتوانیم فرصت‌هایی را که در این حوزه از دست داده‌ایم با تلاش جبران کنیم.

بعضی از حوزه‌ها آمیخته با فرهنگ و هنر و ذائقه ایرانی هستند، باید فرصت رشد به آن‌ها داد. شاید منابع این اجازه را ندهد که حمایت مستقیم صورت گیرد. اما اگر فضا مناسب باشد که شامل مالکیت معنوی، مالیات‌ها، حوزه گمرک و... می‌شود بسیاری از صنایع و رشته‌های دیگر نیز جایگاه مناسب خود را پیدا می‌کنند.

یک سئوال دیگر که در این زمینه پیشرفت‌های تکنولوژیک مطرح است بحث تحریم‌هاست، به نظر شما این موضوع باعث رشد ما بوده یا مانع آن؟

بزرگ‌ترین مشکلی که من در سالهای خدمتم با تمام وجود آن را حس کردم این بود که بهره‌بردارهای ما چشمشان به پول نفت بوده است. با پول نفت تجهیزات مخابراتی، کشتی و هر چیز دیگری را می‌خریده‌اند. ما آزمایشگاه کشورهای غربی بوده‌ایم. غیر از این دوره که خیلی در صنایع نفت و گاز کار شده است. خود بچه‌های نفت می‌گفتند در شرکت نفت حتی بند کفش را هم از انگلیس وارد می‌کردند.

ما اگر در حوزه‌های تکنولوژی سرعتمان کم بوده است، دلیلش این بوده است. دانشگاه ما باید خیلی از تحریم خوشحال باشد. مردم کوچه و بازار ممکن است کمی هراس کنند اما در این شرایط است که محصول ما ارزش پیدا می‌کند. محصول ما حاصل فکر و اندیشه دانشگاه ماست. این وقتی ارزش پیدا می‌کند که کسی آن را به ما ندهد و جاهایی که پیشرفت کرده‌ایم اتفاقاً جاهایی بوده که این چیز‌ها را به راحتی به ما‌ نداده‌اند و هر جا درجا زده‌ایم به ما به راحتی داده‌اند. چرا ما در حوزه تجهیزات مخابراتی آن طور که باید و شاید پیشرفت نکرده‌ایم؟ اتفاقاً چون استراتژیک بوده‌است دادند. من نمی‌گویم تحریم خوب است، خیر ما باید بتوانیم با دنیا ارتباط داشته باشیم و تعامل کنیم. من می‌گویم با این اخلاقی که در کشور ما حاکم بود و هنوز هم آثار آن هست، تحریم به ما جواب مثبت می‌دهد. برخی کشور‌ها اساس صنعتشان بر همکاری‌های بین‌المللی است مثل کره یا ژاپن که اگر الان تحریم شوند فلج می‌شوند. چون اساس صنایعشان بر همکاری متقابل است. بسیاری از تجهیزاتشان آمریکایی است. این در مورد کره شدید‌تر است. این‌ها نرفته‌اند مثل چین همه چیز را شخم بزنند.

البته خیلی وقت‌ها تحریم فقط ژست سیاسی است و در مورد صنایع استراتژیک است. شما الان به بازار بروید، چرا یخچال فریزر خارجی را تحریم نمی‌کنند؟ چون صنعتگر داخلی دانشش را دارد، صف بسته که تولید کند اما در شرایط فعلی به دلایل متعدد نمی‌تواند رقابت کند. خوب چرا این را تحریم نمی‌کنند؟ چون ما می‌توانیم بسازیم. در حوزه‌هایی که نمی‌خواهند پیشرفت کنیم به راحتی در اختیار ما قرار می‌دهند. در بعضی حوزه‌ها هم ما بد عادت شده‌ایم. آنقدر دنبالش نرفته‌ایم که به راحتی به ما می‌دهند. با اینکه هایتک هستند در اختیار ما قرار می‌دهند چون عمق نرم افزار یا سخت افزار آن بسیار زیاد است. یک بی‌تی اس را فرض کنید. قیمت آن هر چه باشد ۹۰ درصدش پول فکر و اندیشه است. آن را به ما می‌دهد چون تنها راه داشتنش این است که نداشته باشیم و خودمان فکر کنیم و بسازیم. اتفاقا اگر ما در این حوزه‌ها تحریم می‌شدیم اوضاع بهتر بود.

علیرغم اینکه ما دوست نداریم تحریم باشیم و دوست داریم با جامعه جهانی کار کنیم. دانشگاه باید این را فرصت بداند. حالا به دلیل باج‌خواهی، زیاده‌خواهی آنان، مسائل ایدئولوژیک یا سیاسی به هر حال این وضعیت هست اگرخروجی‌اش را در نظر بگیریم دانشگاه باید استقبال کند اگر چه ممکن است با چالش‌هایی روبرو شود.

منبع: نشریه دانشجویی رایان، بسیج دانشجویی دانشگاه امیرکبیر


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





برچسب ها : دکتر محسن حاتم, پیشرفت‌های علمی کشور, نیروگاه ۱۸۰ مگاوات, پیشرف ایران, علوم High Tech, ,