اصلاح‌قانون‌انتخابات بخشی از تاکتیک انتخابات آزاد

 

قاسم روانبخش در گفتگوی تفصیلی با «نسیم»: اصلاح قانون انتخابات که در مجلس دنبال شد، بخشی از تاکتیک 'انتخابات آزاد' هاشمی رفسنجانی برای دور زدن شورای نگهبان بود/ انتخابات آینده دو قطبی میان جبهه پایداری و جریان هاشمی است/ جرم مهدی هاشمی از دو زورگیر اعدام شده کمتر نیست
 
عضو شورای مرکزی جبهه پایداری در بخش دیگری از این گفتگوی تفصیلی با بیان اینکه "مردم شعار زیاد شنیده‌اند، نگاه می‌کنند ببینند صداقت کجاست"، اظهار داشت: فرد اصلح برای ریاست جمهوری کسی است که بتواند گفتمان دهه پیشرفت و عدالت را مانند یک سرباز در رکاب ولی فقیه زمان به سرعت جلو ببرد.
 
مهمترین محورهای سخنان حجت‌الاسلام قاسم روانبخش، عضو ارشد جبهه پایداری در گفتگو با «نسیم» بدین شرح است:
 
*ملاک ما برای انتخاب فرد اصلح برای ریاست جمهوری عضویت در جبهه پایداری نیست
-جبهه پایداری در عرصه انتخابات احساس تکلیف می‌کند و حضور پیدا خواهد کرد. با این نگاه که به دنبال شاخصه‌هایی که حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری درباره نامزد اصلح معرفی کردند هستیم معلوم نیست کاندیدای اصلحی که معرفی می کنیم عضو جبهه پایداری باشد. ملاک برای ما پایداری بودن نیست. 
-ملاک ما برای انتخاب فرد اصلح برای ریاست جمهوری عضویت در جبهه پایداری نیست همه نامزدهایی که در معرض کاندیداتوری هستند را بررسی می کنیم. بعضی‌ها با نگاه اولیه معلوم است که با گفتمان ما نمی‌خوانند. اما کسانی که با گفتمان ما می خوانند و در گفتمان اصولگرایی قرار دارند را وقتی مقایسه می کنیم که ببینیم شاخصه هایی که امام و رهبری فرمودند، در وی بروز و ظهور دارد یا خیر. فرد اصلح برای ریاست جمهوری کسی است که بتواند گفتمان دهه پیشرفت و عدالت را مانند یک سرباز در رکاب ولی فقیه زمان به سرعت جلو ببرد.
-در حال حاضر در حال بررسی هستیم و به فرد مشخصی هنوز نرسیده ایم ولی با مطالعاتی که دارد صورت می گیرد، در حال نزدیک شدن به فرد اصلح هستیم. 
 
 
*ائتلاف سه گانه یک ائتلاف جریانی نیست/ اگر در نظرسنجی ها مشخص شد که رای حداد عادل از قالیباف 1 درصد بیشتر است، قالیباف حاضر هست کنار برود!؟
-ائتلاف سه گانه، ائتلافی جدید است که شاید برای اولین بار شکل می گیرد که سه نفر خودشان با هم ائتلاف کنند که هر کس در نظر سنجی‌ها رأی بیشتری دارد نامزد شود و دو نفر دیگر از او حمایت کنند یا در کابینه او نقش داشته باشند.
-اولا اینکه سه نفر با هم ائتلاف کنند، "ائتلاف جریانی نیست" بلکه فردی است. اگر ائتلاف جریانات یا احزاب سیاسی صورت می گرفت خیلی مقبول‌تر بود تا اینکه افراد سیاسی با هم ائتلاف داشته باشند.
-اینکه این ائتلاف چقدر پایدار می ماند خودش محل تأمل است. قبلا ائتلافات جریانی دیدیم که پابرجا نبوده و به موقع حساس که می رسد متلاشی می شود، چه برسد به اینکه افراد با یکدیگر ائتلاف کنند. نتیجه نظرسنجی‌هایی که می خواهد صورت بگیرد، که فلان نفر اول شده است و دو نفر دیگر باید کنار روند خودش اول دعوا است چون در کشور ما نظرسنجی های دقیق علمی که بوی سیاسی ندهد خیلی کم انجام می شود.
-در سال 84 نظرسنجی های مختلف می شد که همه ادعای علمی بودن آن را می کردند و احمدی نژاد را در نظرسنجی ها اصلا ذکر نمی کردند و همیشه در پایین ترین سطح بود. ولی هاشمی و لاریجانی و قالیباف را بالا نشان می دادند. بعدا معلوم شد که اینها نظرسازی بوده و نه نظرسنجی.
-ما در هفته نامه پرتو داوطلبانه در سه استان کشور نظرسنجی کردیم که مبنای علمی داشت و آن موقع فهمیدیم که اشتباه است چون احمدی نژاد در نظرسنجی ها بالا بود. در نظرسنجی ما شیب احمدی نژاد صعود داشت، ولی شیب آقای هاشمی همیشه در حال سقوط بود. که همان موقع تیتر زدیم؛ "شیب سقوط هاشمی". که همان موقع هم هاشمی و هم احمدی نژاد آمدند گفتند نظرسنجی ها را از کجا انجام دادید و ما گفتیم شما حق دارید نظرسنجی کنید، ما حق نداریم؟ 
-آیا مثلا اگر در نظرسنجی ها مشخص شد که آقای حداد عادل از آقای قالیباف 1 درصد بیشتر است، آقای قالیباف حاضر هست که کارش را کلا تعطیل کند به خاطر 1 درصد کسی که سه چهار سال است در سراسر کشور ستاد تشکیل داده، دائما دویست سیصد نفر از سراسر کشور به تهران می روند و بازدید می کنند از مراکز مختلف تهران و برایشان هزینه می کند، برای 1 درصد حاضر است تعطیل کند این کارها را؟! خیلی بعید می دانم که این مهم محقق شود.
-مردم کاری به ائتلاف سه گانه ندارند و دنبال شاخص ها هستند.
-در انتخابات سال84 دیدیم که ائتلاف بین جریان چپ تا راست کشور همه روی هاشمی بود، حتی اپوزیسیون. بعضی ها هم که می خواستند احتیاط کنند می گفتند فرقی ندارد که به کدام رأی دهید. اما مردم رأی ندادند، مردم به شاخص ها کار دارند نه 2+1 یا 7+8.
 
*شاخص‌های مطلوب رئیس‌جمهور
-مردم شعار زیاد شنیده اند. مردم نگاه می کنند ببینند صداقت کجاست. شعار همراه با صداقت را مورد توجه قرار می دهند. تبلیغات پر زرق و برق را خیلی اهمیت نمی دهند. توانمندی فرد مورد نظر را نگاه می کنند، صداقتش را می بینند. پشتوانه اش چه کسی است را نگاه می کنند. 
-رئیس جمهور مقام دوم کشور است و از جهت اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، سیاست خارجی، باید توان بالایی داشته باشد.
-مردمی بودن مهم رئیس جمهور است؛ شعار مردمی دادن مهم نیست. در دوره اصلاحات شعارهای مردمی زیاد داده می شد اما دیدیم که وزرا و مسئولین چقدر مردمی بودند؟ در دولت احمدی نژاد مردمی بودن نقطه جالبی بود و باید آن را حفظ کرد.
- کسی که اشرافی شد اصلا درد مردم را متوجه نمی شود. نمی فهمد مردم چه مشکلاتی دارند.
- عمده مشکلاتی که داشتیم به این دلیل بود که روسای جمهور فرمایشات امام و رهبری را اصلا گوش نمی کردند. 
- باورشان باشد که اسلام قابل پیاده شدن است. فقط شعارش را ندهند. اخیرا آقای خاتمی گفته که اسلامی را قبول داریم که با دموکراسی بخواند.
 
*انتخابات آینده دو قطبی است بین جبهه پایداری و جریان هاشمی
-من "فکر می کنم انتخابات دو قطبی است بین جبهه پایداری و جریان هاشمی" و بقیه در این دو پازل بازی می کنند.
-آقای هاشمی که بحث دولت وحدت ملی را مطرح می کند می خواهد همه جریانات سیاسی را در یک جهت قرار دهد. همان کاری که در انتخابات سال 88 انجام داد. همایش سی سال قانون گذاری را گذاشتند که همان وحدت ملی بود. همه را هم دور هم جمع کرد. پایداری آن موقع هنوز شکل نگرفته بود اما کاندیدای ما آن موقع تنها کسی بود که شرکت نکرده بود. آقای احمدی نژاد به همایش نرفت. بقیه رفتند. آقای هاشمی بود، آقای کروبی بود، آقای لاریجانی خودش میزبان بود. سحابی بود، از جبهه ملی و نهضت آزادی و همه بودند. آقای هاشمی در طرح دولت وحدت ملی می خواهد همه اینها را بیاورد زیر چتر خودش قرار دهد.
-کسی که در جدول آقای هاشمی بازی نمی کند، جبهه پایداری است. 
-مشایی جدای از جدول هاشمی نیست. اگر مشایی بیاید در جدول هاشمی حضور پیدا می کند. به مرور زمان می بینید که جدول بازتر می شود و اینها از هم جدا نمی شوند.
 
*اینکه آقای احمدی نژاد از مشایی جدا شود از آن "اگرهای ناشدنی" است/ ما در انتخابات معامله نمی‌کنیم تا پستی نصیبمان شود
 
-ما اهل ائتلاف نیستیم. ما حرکتمان گفتمانی است. هر کس در این گفتمان بخواهد بیاید می تواند با ما ائتلاف کند. هر کس که گفتمان ما را قبول داشته باشد می تواند با ما باشد حتی دولت.
-اگر دولت اعتراف کند که جریان انحرافی را فهمیدیم اشتباه است و ما از این جریان انحرافی تبری می‌جوییم و آقای مشایی را از تیم دولت خارج کردند و جریان انحرافی حذف شود و کاملا برای مردم روشن کنند که حرفهایی که آیت الله مصباح و رهبری را در این چند سال باید می پذیرفتیم و اشتباه کردیم، قاعدتا کار مبارکی است.
-ائتلاف دولت و پایداری حرف درستی نیست.
-دولتی که جریان انحرافی را خارج کند و پایداری با او ائتلاف کند، اتفاق جدیدی است که شدنی هم نیست! اینکه آقای احمدی نژاد از مشایی جدا شود از آن "اگرهای ناشدنی" است. ما دنبال گفتمان پایداری هستیم. اگر همه اصولگرایان بیایند ملاک را اصلح قرار و شاخص ها را لحاظ قرار دهنددهند، اختلافی با هم نخواهند داشت. بحث اینکه من باید سهم داشته باشم، فلان جریان باید سهم داشته باشد و .. این بحث ها نیست. 
-اگر برای انتخاب افراد در انتخابات شاخص‌ها را در نظر بگیریم، اصلا اختلافی پیش نمی آید.
- ما در انتخابات معامله نمی‌کنیم تا در انتخابات پستی گیرمان بیاید.
-باید برآیند شاخص‌ها را نگاه کرد. ممکن است کسی از جهاتی ضعف داشته باشد و از جهاتی قوت، فردی که نمره بیشتری کسب کند اولویت دارد.
 
 
*اینکه نظام توبه سران فتنه را قبول کند و به آنها پست بدهد درست نیست؛ نظام به آنها پست نمی‌دهد/ جرم مهدی هاشمی کمتر از زورگیرهای اعام شده نیست
 
-اینکه برخی بگویند اگر فتنه گران توبه کنند، آن ها را درون نظام راه خواهیم داد، حرف درستی نیست. متولی نظام آقای عسکراولادی است؟ آقای لاریجانی است؟.
-آیا اینکه موسوی و کروبی بیایند در تلوزیون و بگویند ما متنبه شدیم، اشتباه کردیم مردم ما را ببخشید. آیا همین برای نظام کافی است؟ 
-اخیرا دو زورگیر را اعدام کردند. جرم مهدی هاشمی کمتر از این زورگیرهاست؟ وی آدمی بوده که همین زورگیرها را استخدام می کرده است.
-اینکه نظام توبه آنها را قبول کند و به آنها پست بدهد درست نیست؛ نظام به آنها پست نمی دهد.
-اینکه جبهه پایداری را متهم می کنند که در این بحث ها سختگیر است، مشی امام همین بوده است. امام اول انقلاب فرمودند منافقین و عناصر ضد انقلاب اگر توبه کردند، توبه شان قبول، ولی نباید قلم بدستشان بدهید، نباید مسئولیت به آنها بدهید.
 
*بحث رابطه با آمریکا از جمله خطوط قرمز نظام است
 
-هدف 5+1 از تعویق مذاکرات این است که ببینند انتخابات ریاست جمهوری چه می‌شود. دنبال این هستند که ببیند چه آدمی سر کار می‌آید. آدمی اهل مذاکره می‌آید یا اهل ایستادگی. کسانی که شعار مذاکره می‌دهند می‌خواهند حق ملت ایران را واگذار کنند.
-بحث رابطه با آمریکا بحثی نیست که کاندیداها بخواهند در مورد آن تصمیم بگیرند، این بحث از جمله خطوط قرمز نظام است که موضع مردم نسبت به آن مشخص است. ما ذره ای از مواضعمان کوتاه نمی آییم. دقیقا موضعی که مقام معظم رهبری فرمودند و مردم هم قبول دارند این است که اگر در مقابل دشمن ذره ای کوتاه بیایید، باید تا آخر کوتاه بیایید. 
-تنها راه این است که روی حرفمان بایستیم، سختی‌ها را تحمل کنیم و به تعبیر مقام معظم رهبری از این گردنه عبور کنیم.
 
*اصلاح قانون انتخابات و انتخابات آزاد دور زدن و مقابله سیستم قانونی شورای نگهبان است.
 
-اصلاح‌طلبان دو سه دسته هستند که درونشان اختلاف نظر وجود دارد. یک دسته از آنها می‌گویند اصلا نباید در انتخابات حضور پیدا کنیم. چون می گویند معنای حضور ما این است که حرکت ما در سال 88 زیر سوال است. و با حضور ما حرف‌های نظام علیه ما تأیید خواهد شد چراکه ناظر، مجری و قانون همان قانون سال 88 است، پس بحث تقلب و ... حرف مردودی بود.
- انتخابات آزاد را برای همین منظور طرح کردند که ناظر را حذف کنند. انتخابات آزاد یعنی هر کس که ثبت نام کرد شورای نگهبان نباید نظارت داشته باشد حتی کروبی و میرحسین هم بیایند ثبت نام کنند. 
-اصلاح قانون انتخابات نیز در همین راستا است که قانون عوض شود که به بهانه تغییر قانون وارد عرصه شوند.
-بعضی‌ها می گویند به هر شیوه ای شده باید ثبت نام کنیم چون اگر ثبت نام نکنیم، حذف می شویم. اگر حرکت های افراطیون اصلاح طلبان نبود به این وضع دچار نمیشدیم که در مقابل مردم قرار بگیریم.
-دسته سوم هم نظرشان این است که بدون تابلو حضور پیدا کنیم. یعنی نامزدمان اصولگرا باشد. اصولگرایی که تابلو اصولگرایی دارد اما گفتمانش با ما یکی است و با ما مخالفتی ندارد. این گزینه ممکن است با مدیریت آقای هاشمی جا بیفتد. در انتخابات مجلس همین کار را کردند. 
-آقای لاریجانی هم فضا را رصد می کند اما در چارچوب 1+2 نمی آید و با سناریویی دیگر وارد انتخابات می شود. 
 
 
*"نشریه انتقام" که آیت الله مصباح به تنهایی منتشر می کرد و شدیدترین حملات را به شاه می‌کرد/ برخی جریانات چون علیه علامه مصباح چیزی ندارند هجمه های اخیر را مطرح می کنند
 
-برخی جریانات و افراد هیچ چیز علیه علامه مصباح ندارند، چون اگر داشتند، از کاه کوه می ساختند. علامه هم دنبال این نبودند که برای خود سوابق انقلابی درست کنند.
-"نشریه انتقام" که آیت الله مصباح به تنهایی منتشر می کرد را همین الان اگر کسی بخواند مو بر تنش راست می شود که این با چه ادبیاتی با شاه صحبت می کرد. 
-هیچ دلیلی برای تفاوت فکری امام و آیت الله مصباح وجود ندارد. آیت الله مصباح در ساواک با دست خط خود می نوشت "حضرت آیت الله العظمی خمینی". الان هم بیشتر از هر کسی کتاب در مورد ولایت فقیه نوشته و به شبهات ولایت فقیه پاسخ داده اند.
-هجمه ها علیه آیت الله مصباح در دوران اصلاحات بیشتر بود چون در آن زمان پشت پرده اصلاحات را بر ملا کرد و ثابت کرد اینهایی که شعار اصلاحات می دهند، اصلاحاتشان دروغین است.

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





برچسب ها : اصلاح ‌قانون ‌انتخابات, تاکتیک انتخابات آزاد, قاسم روانبخش, جرم مهدی هاشمی, ,