آمار
وب سایت:
نسبت دلدادگان امام خامنه ای با عالم رباني بصير
تبیین ضرورت رجوع و اعتماد به علمای ربانی بصیر در طوفان هاي سهمگين/صف بندی همه «علم و بصيرت و تقوا» در مقابله با همه «ثروت و قدرت و نفاق»
رجوع و اعتماد به علمای ربانی بصیر و اسلام شناس در حوادث و اتفاقات یکی از مهمترین مفاهیم معرفتی شیعی است که ریشه در آیات و روایات و سیره معصوم(عليه السلام) داشته و اين رجوع به علما در سير تاريخي شيعه جلوه اي فراوان دارد و علاوه بر ادله نقلي و روايي، از پشوانه دلايل عقلي نيز برخوردار است. امروز و با توجه به مقتضیات زمانه بیش از پیش باید به اين موضوع پرداخت و جوانب آن را شرح داد.
صابرنیوز: رجوع و اعتماد به علمای ربانی بصیر و اسلام شناس در حوادث و اتفاقات یکی از مهمترین مفاهیم معرفتی شیعی است که ریشه در آیات و روایات و سیره معصوم(عليه السلام) داشته و اين رجوع به علما در سير تاريخي شيعه جلوه اي فراوان دارد و علاوه بر ادله نقلي و روايي، از پشوانه دلايل عقلي نيز برخوردار است. امروز و با توجه به مقتضیات زمانه بیش از پیش باید به اين موضوع پرداخت و جوانب آن را شرح داد.
پيش از ورود به بحث بايد به اين مهم توجه نمود كه این نگاه اعتقادی را نباید به یک مسئله خاص مثلا صرفا انتخابات تنزل داد ، بلکه این تکیه و اعتماد در محدوده همه وظایف و اختیاراتی است که نایب امام زمان(عجل الله فرجه شريف) برای عالم ربانی بصیر تعیین نموده است.
ضرورت اول: رساندن پیام حضرت آقا به بدنه جامعه و تبیین فرمان رهبری در شرایط حساس امروز
با حرکت شتابان انقلاب به سمت آرمان های بلند، فتنه ها پیچیدهتر و سهمگین‌تر شده‌اند، لذا در این پیچ تاریخی برای نجات از طوفان‌های سهمگین و سخت حوادث، رهبر انقلاب امر بر تکیه کردن بر عالمای ربانی بصیر نموده اند که بی سابقه بودن چنین دعوتی از سوی ایشان با این صراحت و آشکاری اهمیت و حساسیت این فرمان را نمایان می سازد.
حضرت آقا فرمودند: «تنها به علم و اراده خودتان تکیه نکنید، طوفان‌ها زیاد است و این طوفان‌ها گاهی اوقات سخت می‌شود و در این طوفان ها نمی‌توانید خود را حفظ کنید و باید در این اوقات خودتان را به کسی و یا جایی وصل کنید که شما را حفظ کنند.» (به نقل از آیت الله صديقي)
لذا فرزندان معنوی امام خامنه‌ای، وارد مرحله حساسی از آزمون ولایت مداری شده‌اند و برای عبور از این مرحله تبیین این فرمان و شبهات و موانع پیشروی اجرای آن، ضروری جلوه می کند. گذشته از آن رساندن این نسخه شفا بخش به دست عموم جامعه و توجیه نمودن ایشان کاری به مراتب دشوارتر است.
وقتي خواص مردود هم دم از ولايتمداري مي‌زنند
پرسش از اينكه چرا در این مقطع تاریخی زمینه ورود به این مرحله از ولایتمداری توسط حضرت آقا فراهم شده ابعاد مسئله را آشکارتر می کند. مي‌توان گفت بعد از عبور سرفرازانه امت از دو فتنه 78 و 88، حال امت به بلوغي رسيده است که خواص مردود هم برای ورود به عرصه انتخابات، نظر ایشان را ضروری می دانند و همه ادعای ولایتمداری می کنند؛ لذا بنا بر مصلحت هايي حضرت آقا امكان ورود براي تبيين مصاديق را نداشته اند لذا به زيبا ترين وجه برای روشن کردن صف حق از باطل، رجوع به عمارها را توصيه نموده‌اند.
ضرورت دوم: صف بندی همه «علم و بصيرت و تقوا» در مقابله با همه «ثروت و قدرت و نفاق»
امروز در مسئله انتخابات، علاوه بر دشمنان خارجی و استكبار جهاني، در درون نظام هم سه ضلعي «ثروت و قدرت و نفاق» تحت گفتمان سازش به صحنه آمده‌اند و در عمل به صورت پنهاني در تقويت يكديگر بر عليه جبهه حق از هيچ ترفندي دريغ نمي‌كنند. در چنين عرصه نبردی لازم است همه وجوه سه ضلعي علم و بصيرت و تقوا به ميدان بيايد تا با تحقق رابطه طولي ولي فقيه، عالم رباني بصير و اصلح که رأس آن امام خامنه ای قرار گرفته است، صف امت در نسبت چنين ستادي به وحدت و قدرت دست يابد و عرصه را بر كينه ورزان تنگ نمايد.
فرمانده میدان نبرد با جبهه « زر و زور و تزویر» کیست؟
براي مقابله با همه زر و زور و تزوير بايد همه علم و بصيرت و تقوا پرچمدار باشد لذا از اين منظر کسانی امثال آقاي لنكراني و... در جايگاه فرماندهي در ميدان نبرد نخواهند بود. بلكه هر كدام كه بيشتر دل سپرده به فرمانده باشند به عنوان افسري توان مند و فرد اصلح در بخشي از جبهه نبرد كه انتخابات است ورود پيدا مي كند.
اما مبارزه ابعادي گسترده تر و پيچيده تر از انتخابات دارد و گذشته از اينكه در چنين ميدان حساس و سرنوشت سازي براي انقلاب، بايد پرچم به دست فردي باشد كه بر اساس دلايل محكم به استقامت و پايداري او يقين تمام داشته باشيم. در حالي كه ما به داوطبين در بهترین حالت گمان 80 یا 90 درصدی داريم و ورود به اين مقابله همراه با ظن و گمان، در حالي كه يقين در دسترس است، عقلايي نخواهد بود. تنها فردی که می توان بر ايمان و استقامت او يقين داشت، عالم رباني بصيریست که با سرانگشتان اشارت حضرت آقا مشخص شده باشد.
چرا که اين علماي رباني بصير بوده اند كه در مقابله با فرماندهي جبهه سازش چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب در صحنه هاي اعتقادي و سياسي و عملي با انحرافات مبارزه نموده اند و اين عالم رباني بصير است كه به عنوان سردار تحت امر ولايت و مجتهدي فيلسوف توان دفاع از جبهه اسلام ناب محمدي را در مقابل جبهه اسلام آمريكايي داراست. اوست كه مي تواند آشکار نماید كه در باطنِ «مطرح كردن گفتمان امام خميني براي تضعيف و مقابله با رهبري» چه مي گذرد و يا تيرهاي شبهاتي همچون «اتصال به امام زمان عج، منهاي ولي فقيه» را چگونه مي توان پاسخ داد.
ضرورت سوم: هجوم و تخریبِ عالم رباني بصير
دشمن زودتر از ما آثار و برکاتِ این فرمان امام (تكيه بر عالم رباني بصير) در تحکیم وحدت مؤمنین را درک نموده است و لذا بیش از پیش به تخریب جایگاه عالم ربانی و مصادیق آن روی آورده است و در این راه از هیچ دروغ و توهین و تهمت دریغ ننموده و با غول های رسانه ای و بنگاه های تبلیغاتی خود حجم زیادی از حملات را به امثال علامه مصباح (مدظله) آغاز نموده اند به گونه ای که از هر راهی تلاش دارند مواضع ایشان را زاویه دار با رهبری و یا حتی در مقابل رهبری تبلیغ نمایند و گاه وجه علمی ایشان را رد می کنند و گاه دوستان و یاران ایشان را تخريب مي نمايند.
علت این سیاه نمایی ها روشن است چرا که با تخریب شخصیت ایشان نه تنها پیام انقلاب و اسلام و حقیقت امر ولایت که در کلام ایشان ظهور يافته، میان مردم شنیده نمی شود بلکه حقانیت این گفتمان ناب را در ديدگان سطحي نگران باطل جلوه می دهند و گاه این سیاه نمایی چنان اثر گذار می شود که حتي برخی از دوستان هم مردد می شوند و گاه برخي از دوستان جاهل در زمين دشمن بازي نموده و به كم اثر كردن نقش ايشان و يا حتي تخريب ايشان مي پردازند.
در اين شرايط تکلیف است همان گونه که ایشان همه داشته های خود را در راه دفاع از ولایت به صحنه آوردند، ما نيز بضاعت ناچیز خود را در دفاع از این سرباز ولایت به صحنه آوریم.
ضرورت چهارم: خطر تشريفاتي جلوه دادن این جايگاه توسط دوستان نادان
تبیین این جایگاه ضرورت دارد چراکه دوستان نادان ما بر اثر جهل، این نعمت بزرگ الهی را که از «مجاری وحدت و هدایت امت به سمت منویات و اوامر امام خامنه اي» است را به یک جایگاه تشریفاتی تقلیل داده اند و تنها برای تکمیل ژست های انتخاباتی و عکس یادگاری سراغ ایشان می روند!
ضرورت پنجم: مجرای اتحاد فرزندان انقلاب در لحظات دشوار
حال آنكه تبیین نشدن این جایگاه سبب خواهد شد در حوادث گوناگون که نیاز به هماهنگی تام و تمام میان عناصر انقلاب ضرورت می یابد و در لحظه هاي حساس به بهانه هاي كوچك، شکاف هاي عمیقي در صف دوستان انقلاب ايجاد شود. در حالي كه اگر ما جريان حق را شناختيم و در پاسداري از آن استقامت نشان داديم و ترس‌ها و ترديدها و عادات سخيف را كنار گذاشتيم، نور هدايت تابيدن خواهد گرفت و راه از بيراهه روشن خواهد شد . وحدت امت تنها با جمع شدن بر محور فرمانِ امام خامنه اي(مدظله العالي) در اعتماد به عالم ربانی بصیر محقق خواهد شد و اگر ما بر آن پا فشاري نموديم همه افتراق ها و دودستگي ها برچيده خواهد شد
برای نمونه در همین انتخابات پیش رو برخي از افرادِ ارزشی به جهت تشخیص غلط برای ورود به انتخابات احساس تکلیف نموده اند و هرکدام فریاد «أنا رجل» سر داده و برای خود علمی بر پا و عده ای را پیرامون آن جمع نموده و از این طریق سبب افتراق امت حزب الله و مخدوش شدن آراء فرد اصلح شده اند.
ضرورت ششم: خارج نمودن مردم از حیرت در انتخاب اصلح
با وجود این تعدد نامزدهای انتخابات، روش «تطبیق ملاک های رهبری بر افراد» در مواردی امر را بر خیلی از دوستان انقلابی مشتبه خواهد کرد، چرا كه اولا شناخت عمیق این ملاک ها و بعد رتبه بندی کردن افراد بر اساس آنها کار اهل فن می باشد. مثلا خود تکیه داشتن بر ارزش های اسلامی، تشخیص وجودش در فرد متخصص اسلام شناس می خواهد چه رسد به آنکه برای انتخاب اصلح، درجه «تکیه بر ارزشهای اسلامی» را در افراد بخواهد مشخص نماید و ثانیا بر فرض شناخت درست، ممکن است در ارزیابی به افرادی برسند که در ظاهر به یک میزان ملاک های رهبری را دارا می باشند و یا اینکه هرکدام برخی از ملاک ها را دارا می باشد در اینصورت براساس چه معیاری باید اصلح را انتخاب و یا اولویت ها را بر شمرد و ثالثا اطلاعات جامعی که از تک تک افراد نیاز است برای تشخیص اصلح به تمام در دست همگان نیست تا اگر فردی منافقانه در ایام انتخابات مشی دیرینه اش را کنار گذاشته است بتوان تشخیص داد. لذا با تبیین جایگاه عالم ربانی می توان تکیه گاهی مطمئن را به مردم معرفی نمود تا در صورت حیرت و تردید به آن رجوع نمایند. تا از این طریق راههای جذب آرای مردم به سوی غیر اصلح گرفته شود. البته این بیان به معنای نفی کردن تحقیق و بررسی کسانی که به همه زوایای یک انتخاب صحیح اشراف دارند و می توانند به یقین رسید و با حجت شرعی دست به انتخاب بزنند نمی باشد.
ضرورت هفتم: آغاز مرحله ديگري از ولایتمداری رئیس جمهور
دليل ديگر تجربه ايست كه از دوران مسئوليت آقاي احمدي نژاد حاصل شد. همه دانستیم که رضايت به اينكه رئيس جمهور، صرفاً تابع امر رهبري معظم است كفايت نمي كند چرا كه با كوچكترين اختلاف سريعا فرد با رهبري زاويه پيدا مي كند و تبعات و ضربه هاي فراواني به مصالح انقلاب وارد مي آورد. لذا بايد تراز ولايت مداري رئيس اجرايي كشور را بالاتر ديد و آن اينست كه نه تنها بايد به دنبال تحقق منويات و اوامر مقام معظم رهبري باشد بلكه بايد اهل مشورت و اعتماد به عمار رهبري باشد تا در تبيين اوامر و منويات رهبري دچار خود رأيي نشود؛ چنين كسي كه حقيقتا در مقابل عالم رباني زانو زده باشد هرگز جرأت و حماقت مخالفت با ولي امر مسلمين را نخواهد يافت.
لذا اگر به گواهي تاريخ در هر دوره اي از رياست جمهوري (در زمان رهبری حضرت آقا) در نسبت با ولايتمداري شخص رئيس اجرايي كشور، پيشرفت هايي داشته ايم (براي نمونه: پيشرفت از دوره توهم بالاتر و يا همتراز با رهبري بودن به دوره تئوري پردازي در مسائل انقلاب و همتراز دانستن خود در برخي شئون رهبري، و بعد از این دو مرحله ورود به مرتبه اي كه رئيس جمهور خود را سرباز رهبري مي دانست) امروز زمان آن رسيده است مقام اول اجرايي كشور افتخار رجوع و اعتماد به عمار رهبري را داشته باشد. و به توفيق الهي آينده از آن چنين ولايت مداراني خواهد بود و دوران افرادي كه به علماي رباني به چشم ابزاري براي تبليغات انتخاباتي نگاه مي نمايند و صرفا قصد سوء استفاده از این جایگاه را دارند به پايان رسيده است.
پله پله تا ملاقات خدا
بايد باب فراگير شدن گفتماني را فراهم نمود كه بر اساس آن اگر عالم رباني بصير بر اساس تفسير و تبيين ملاك هايي كه مقام ولايت تعيين مي كنند، در حوادث سهمگين پيشروي انقلاب ورود پيدا كرد و چراغ راه خروج از ظلمات فتنه ها شد امت حزب الله بدون هيچ ترديد و شبهه و مانعي به او اعتماد نمايند و براي خروج از طوفان هاي سهمگين به جاي تكيه بر خود به عالم رباني بصير رجوع نمايند. مثلا اگر در همين صحنه غبار آلود انتخابات فرد اصلح را معرفي نمودند، فرزندان معنوي امام خامنه اي مانعي در اعتماد به اين داوطب نبينند.
و براي رسيدن به اين نقطه عطف از گفتمان ناب انقلابی نياز به مقدمات زیر داريم:
1- تبيين مباني نظري اين سير ولايي توسط علماي اعلام و بزرگان حوزوي تا از افراط و تفريط در آن پرهيز شود و ريشه هاي اين فرمان رهبري بر اساس براهين عقلي و نقلي آشكار شود.
2- پاسخ گفتن به اوصاف عالم رباني و تعيين مصداق آن بر اساس براهين محكم.
3- جواب گفتن به شبهات پيرامون اين مسئله.
4- نشان دادن تناسب افكار و اعمال عالم ربانی بصیر با ولي فقيه.
و شناساندن چنین مفهوم اساسی علاوه بر بحث های فکری و نظری عمیق، نیاز به راه اندازی جنبش هایی در قالب هاي متنوع همچون مصاحبه، فیلم و کلیپ و پوستر...، خواهد داشت، تا با استفاده از رسانه و با هنرمندی هرچه تمام و به بهترین وجه به مخاطبین ارائه شود. و انشاءالله فریاد زدن حق منجر خواهد شد تا قلوب مؤمنین جلب گشته و هرکدام خود مبلغی برای تبیین این جایگاه باشند.
در نتیجه فعاليتهاي تبليغي تكيه كنندگان به علامه مصباح بايد در سه محور كلان دنبال شود:
محور اول: ترويج گفتمان ولايت مداري خصوصا با تمركز بر تبيين «لزوم رجوع و اعتماد به علمای ربانی بصیر و اسلام شناس در طوفان های سخت» كه اصلي ترين و اساسي ترين محور مي باشد.
محور دوم: غافل نشدن از روشنگري پيرامون فتنه 88 و عوامل آن و آماده نمودن افكار عموم جامعه براي جهاد در برابر فتنه هاي احتمالي پيشرو.
محور سوم: تبيين گفتمان انتخاب اصلح بر اساس ملاك هاي رهبري و دفاع و حمايت همه جانبه در معرفي مصداق اصلح.
بايد توجه داشت كه اين محور در حال حاضر از اهميت فراواني برخوردار است اما نه به اندازه محور اول چرا كه چو صد آيد نود هم پيش ماست، با تبيين جايگاه علامه شك و ترس و ترديدي كه دلهاي برخي از مؤمنين را فرا گرفته بر طرف خواهد شد و بلند همت و ثابت قدم در حمايت از مصداق فرد اصلحی که علامه معرفی نموده اند، وارد صحنه خواهند شد انشالله.
نكته آخر اينكه اين وعده الهي است كه كلمه طيب را بالا مي برد و ما بايد خالصانه، شجاعانه و هنرمندانه به بيان حق بپردازیم و از مصلحت انديشیهاي بي مورد و محافظه كارانه دست برداريم و دچار تحليل هاي سياسي و روز مره و بي اساس نگرديم.
از علامه مصباح باید آموخت كه ایشان حتي در اوج حوادث انتخابات مأموريت خود را در «تبيين مسئله ولايت فقيه» فراموش نفرمود و يك تنه وارد عرصه اداي تكليف و دفاع از ولایت شدند. باید در عمل بر ايشان تمسك نماييم که بر همه مقامات دنيايي يك مجتهد متقي پشت پا زده و مخلصانه همه تيرهاي تهمت ها و هتك حرمت ها را به جان خريد. و امروز حمايت و خدمت همه جانبه از اين دلداه رهبری، تكليف امت حزب الله است؛ به فرموده مرجع عالی قدر و استاد اخلاق حوزه حضرت آیت الله مظاهری: « امروز خدمت به آیت الله مصباح خدمت به امام زمان عجل الله تعالی فرجه است. هر کس هر اقدامی از دستش بر می آید باید انجام دهد». (کتاب پاسدار حکیم، انتشارات نجابت)
والعاقبۀ للمتقین
نظرات شما عزیزان:
توسط : 